اگر اکنون صدام، قذافی و یا حتی بوش و ترامپ در کاخ «کرملین» حضور میداشتند، شاهد شعلههای ویرانگر جنگ بین روسیه و اوکراین بودیم. دلیلش آن است که در حال حاضر تمام شرایط جنگ بین روسیه و اوکراین فراهم شده است اما در یکطرف قضیه، دیکتاتوری قرار دارد که عاقل است.
این دیکتاتور کسی جز پوتین نیست. رئیس جمهور روسیه میداند که آمریکا و ناتو، برای وی دامی پهن کردهاند که یکطرف آن اقتصاد و طرف دیگرش امنیت است. در واقع پوتین باید بین امنیت و اقتصاد یکی را بر دیگری ترجیح دهد. او از لحاظ امنیتی، نگران توسعه ناتو به یکقدمی روسیه است؛ این یعنی این که امنیت روسیه مورد تهدید قرار گرفته است ولی این را نیز به خوبی میداند که حمله به اوکراین، فشار کمرشکنی را به اقتصاد روسیه تحمیل خواهد؛ فشاری که ناشی از تحریمهای شدید امریکا و اتحادیه اروپا خواهد بود.
تازه هزینههای جنگ را هم اگر در نظر بگیریم، اقتصاد کشوری مثل روسیه را بیشازپیش شکننده میکند و تا مرز فروپاشی قرار میدهد؛ همان اتفاقی که برای شوروی سابق رخ داد. بنابراین، با توجه به اهمیت اقتصاد برای دولت روسیه، پوتین از ابتدا اقتصاد را بر امنیت ترجیح داده بود و اگر تاکنون جنگی هم بین روسیه و اوکراین شعلهور نشده است، به دلیل انتخاب پوتین بوده است.
وی میداند که اگر جنگ آغاز شود، هم اقتصاد روسیه آسیب میبیند و هم تهدیدات امنیتی رفع نخواهد شد. لذا تصمیمی برای جنگ ندارد و قصدی هم ندارد که دولت دست نشاندهای در اوکراین مستقر کند. اگر آمریکا و ناتو خط قرمز مسکو را که عبارت از عدم پیوستن اوکراین به سازمان ناتو است، رعایت کنند، پوتین تهدیدات امنیتی محدود از ناحیه اوکراین را برای جلوگیری از فروپاشی اقتصاد کشورش خواهد پذیرفت؛ همانگونه که تاکنون پذیرفته است اما امریکا و ناتو به این راحتی دامان روسیه را رها نمیکنند. آمریکا و متحدانش بسیج شدهاند تا پای روسیه را به جنگی بکشانند که پایانی برای آن متصور نیست ولی چنانچه اشاره شد، آنان در مقابل خود دیکتاتور عاقلی را دارند که به راحتی دُم به تله نمیدهد.
تا اینجا هر اقدام تحریکآمیزی که آمریکا و ناتو علیه روسیه انجام دادهاند، نتوانسته است احساسات پوتین را برانگیزاند. اکنون فقط یکراه برای آغاز جنگ مانده است و آن این که دولت غربگرای اوکراین آغازگر جنگ باشد. آیا چنین چیزی رخ خواهد داد؟ با این که آمریکا و ناتو از این که روسیه جنگ را آغاز کند، بدشان نمیآید اما بعید است که راضی شوند دولت اوکراین، آغازگر جنگ باشد زیرا در این صورت، دست آنان برای بسیج جامعه جهانی علیه روسیه، بسته میشود و ناگزیر هزینههای جنگ را باید به تنهایی پرداخت کنند که نمیکنند.
لذا پیشبینی میشود که اگر اتفاق غیرمترقبهای رخ ندهد، جنگ تمامعیاری بین روسیه و اوکراین صورت نخواهد گرفت. البته مناقشه روسیه و اوکراین به همین شکل به صورت محدود تا ماهها و البته سالها که گاهی با درگیریهای خونینی نیز در شرق اوکراین همراه خواهد بود، ادامه دارد.
محمد مرادی