صحنه های بشردوستانه کنونی، در تضاد با واکنش اروپایی ها به دیگر پناهندگان در سال های اخیر است. پناهجویان آفریقایی همچنان با خطر غرق شدن در دریا تا بازداشت و اخراج روبه رو می شوند و نگهبانان مرزی لهستان سال گذشته به پناهجویان خاورمیانه که قصد عبور از بلاروس را داشتند حمله می کردند.
پناهجویان اوکراینی خون رنگینتری نسبت به دیگران دارند.
نویسنده: الکساندر بت
کابل۲۴: جابه جایی اجباری، چالش تعیین کننده قرن بیست و یکم در همه جا خواهد بود. اروپا نیز دیگر نمی تواند یک اهدا کننده از راه دور کمک های بشردوستانه باشد و باید ظرفیت پذیرش تعداد زیادی از پناهجویان، صرف نظر از اینکه اهل کجا هستند را توسعه دهد.
سازوکار موسوم به سیستم دوبلین در اتحادیه اروپا ناکارامد است. این سیستم مسئولیت اصلی پناهندگان را به اولین کشوری که به آنجا می رسند، واگذار می کند.
بنابراین مسئولیت نامتوازنی را بردوش کشورهای مرزی می گذارد. مردمان کشورهای جمهوری چک، مجارستان، لهستان و اسلواکی همبستگی فوق العاده ای با پناهجویان اوکراینی نشان داده اند. این همبستگی فرصتی است برای رهبران اتحادیه تا بار سیاست های پناهندگان را منصفانه تر تقسیم کنند. شش سال پیش میلیون ها پناهنده سوری وارد خاک اروپا شدند که یک استقبال گرم اولیه جای خود را به واکنش شدید ملی گرایانه داد.
صحنه های بشردوستانه کنونی، در تضاد با واکنش اروپایی ها به دیگر پناهندگان در سال های اخیر است. پناهجویان آفریقایی همچنان با خطر غرق شدن در دریا تا بازداشت و اخراج روبه رو می شوند و نگهبانان مرزی لهستان سال گذشته به پناهجویان خاورمیانه که قصد عبور از بلاروس را داشتند حمله می کردند.
برخورد دوگانه با پناهجویان فقط به غرب محدود نمی شود. با این حال، پذیرش برخی گروه های خاص می تواند به رویکرد سخاوتمندانه تری تبدیل شود. تجربه ایالات متحده از پذیرش صدها پناهجوی ویتنامی در سال 1975به تصویب قانون پناهندگان در سال 1980 انجامید که رویکرد نظامندی برای پذیرش پناهندگان ایجاد کرد. تجربه مثبت اروپا در حمایت از پناهندگان بوسنی و کوزوو در دهه 1990 نیز منجر به نوآوری های تازه ای در سیاست پناهندگی اروپا شد.
بحران پناهندگان اوکراین میتواند کشورهای اروپایی را به ایجاد یک نظام پناهندگی عادلانه تر سوق دهد. پناهندگان تازه وارد و همتایان قدیمی آنها می توانند برای سیاست های مترقی تر لابی کنند. رسانه ها می توانند رهبران سیاسی را تشویق کنند تا از این فرصت استفاده و قوانین تازه ای را به اجرا گذارند.
در خوشبینانه ترین سناریو انتظار می رود که بین هفت تا پانزده میلیون نفر اوکراین را ترک کنند. صلح از گذر گفت وگو، زمان زیادی را طلب میکند و مدت ها طول خواهد کشید تا اوکراینی های مهاجر مایل و قادر به بازگشت به سرزمین خود باشند.
اروپا تاکنون به سیل عظیم پناهجویان اوکراینی واکنش خوبی نشان داده است اما باید برنامه های بلندمدتی را فراتر از این مرحله ضروری آغاز کند. این امر مستلزم آن است که تمام 27 کشور عضو اتحادیه، گام هایی در این زمینه بردارند و به لهستان که به تنهایی 60 درصد از پناهجویاین اوکراینی را در خود جای داده کمک کنند.
اتحادیه اروپا باید یک طرح جابه جایی پیش بینی کند که در آن پناهجویان عادلانه در سراسر قاره توزیع شوند. دوم، کشورهای اتحادیه اروپا باید بار مالی چنین طرح هایی را نیز به اشتراک بگذارند. همچنین می توانند از کشورهای خارج اتحادیه مانند ایالات متحده و موسسات مالی بین المللی کمک دریافت کنند. این کمک ها باید برای یک حمایت بلندمدت از سیاست های ادغام پناهجویان برای ساخت مسکن، مدرسه، بیمارستان و ایجاد شغل اختصاص یابد.
بسیاری از کشورهای میزبان پناهجویان در شرق اروپا دارای بیکاری بالا، اجزاب ملی گرای قوی و اقتصادهای آسیب دیده از کووید 19 هستند. اجتناب از قطبی سازی و واکنش منفی نیازمند آن است که شهروندان و دولت های آنها پناهجویان را یک مزیت و نه یک بار ببینند.
تجربه نسبتا موفق آلمان از ادغام یک میلیون سوری در اواسط دهه 2010 می تواند آموزنده باشد. هرچند این موج ورود مهاجران به نوبه خود واکنش راست افراطی این کشور را برانگیخت. به منظور جلوگیری از این تجربه در آلمان دولت ها می بایست در سرمایه گذاری خود تعادل بین جمعیت بومی و مهاجران برقرار کنند.
منبع: فارن افرز