این تصویر متعلق به یک زن مسلمان در زمان استعمار بریتانیا در نزدیک مسجد “پادشاهی” شهر لاهور از شهرهای شبهقاره هند است. انگلیسها در دوره استعمار که بیش از دوصد سال را دربر گرفت، با مطالعه همهجانبه وارد سرزمینهای مستعمره میشدند. ورود استعمارگران بریتانیایی به شبهقاره هند نیز غیرمترقبه نبود بلکه حاصل سالها مطالعه و تحقیق بود تا سرانجام این سرزمین را به اشغال درآوردند.
انگلیسها از تاریخ هند اطلاع داشتند که زنان مسلمان، قبل از ورود آنان به هند، پابهپای مردان در سیاست و سایر فعالیتهای اجتماعی حرکت میکردند و چه بسا در بخشهایی جلوتر از مردان بودند. استعمارگران میدانستند که “راضیه سلطان” فرمانروای مسلمان دهلی، “مهرالنساء” مشهور به “نورجهان” همسر “جهانگیر” و “ارجمندبانو” یا “ممتازمحل” همسر “شاهجهان” چه جایگاهی در سیاست هند داشتند و چگونه این بانوان مسلمان، شبهقاره پهناور هند را اداره میکردند.
لذا یکی از دغدغههای تازهواردان انگلیسی به هند، نقش پُررنگ زنان مسلمان در سیاست و اجتماع این سرزمین بود که آن را مانعی برای اهداف استعماری خود میدانستند زیرا به وضوح درک کرده بودند که گاهی زنان سیاستمدار، مقاومتر و آگاهتر از مردان سیاستمدار در برابر برنامههای استعماری هستند. به همین منظور راههای محدود کردن زنان مسلمان را مورد مطالعه قرار دادند که طرح ترویج ححاب یکدست یا سراپا یکی از این موارد بود.
انگلیسها روی پوشش سراسری زنان، تحقیقات زیادی انجام داده بودند که استفاده از آن نه تنها زن مسلمان را از سیاست بازمیداشت بلکه این قشر از جامعه را از حق تحصیل، کسب آگاهی و فعالیتهای اجتماعی نیز محروم میکرد. جالب است که اجرای طرح حجاب استعماری نیز توسط خود مسلمانان شبهقاره با گردانندگی انگلیس به این بهانه و این شعار که نباید چشم کافران “انگریزی” به بدن زنان مسلمان بیفتد، اجرا شد.
در همین دوره ناگهان زنانی عامداً با پوششی سراسری در اماکن مشهور دیده شدند که اکنون این نوع پوشش را به نام “برقع” میشناسیم. قبل از دوره استعمار انگلیس، هیچگونه گزارشی از استفاده زنان مسلمان شبهقاره هند از برقع وجود ندارد و این نوع پوشش، فقط حاصل حضور و طرح انگلیسها در این سرزمین است.
در عصری که بریتانیا، هند را در اشغال داشت و نقشه اشغالگران برای محدود کردن زنان مسلمان شبهقاره به خوبی اجرا شده بود، شخصی به اسم «مونت استوارت الفنستون» مأمور عالیرتبه انگلیس به نمایندگی از بریتانیا در سال ۱۸۰۸ میلادی، در رأس هیئت عالیرتبه به کابل آمد تا برای لندن از اوضاع اداره کابل و وضعیت سایر مناطق افغانستان فعلی، گزارش تهیه کند. در بخشی از این گزارش که پس از روزها گشتوگذار انگلیسها تکمیل شد، به انواع پوشش زنان ساکن سرزمینی که اکنون افغانستان نامیده میشود هم پرداخته شده اما در آن به پوشش برقع اشاره نشده است.
این گزارش ثابت میکند که پوشش برقع در اواخر دوره استعماری وارد افغانستان شده است. حتی در تصاویر و اسناد موجود از دو جنگ انگلیس و افغانستان که در سالهای میانی عصر استعمار به وقوع پیوسته نیز برقع در افغانستان رواج پیدا نکرده بود. مهمترین سند برای این سخن، عکسهای “جانبورک” عکاس ایرلندی از سالهای ۱۸۷۹ تا ۱۸۸۰میلادی از بانوان افغانستان است که با روسری و شال دیده میشوند. پس از این سالها است که برقع از طریق مناطق شمالی هند که اکنون مناطق قبایلی پاکستان نامیده میشود وارد افغانستان شد و اکنون با اندکی تغییر مثل ایجاد چین در اطراف آن، بر میلیونها تن از زنان این سرزمین تحمیل شده است.
سخن پایانی این که برقع نه تنها حجاب زنان مسلمان افغانستان نیست بلکه در حال حاضر هیچ کشور اسلامی آن را به عنوان حجاب اسلامی به رسمیت نمیشناسد. این نوع پوشش یعنی برقع که روزگاری برای محدود کردن زنان مسلمان توسط استعمارگران در شبهقاره هند رواج یافت، اکنون مورد بهرهبرداری طالبان نیز قرار گرفته تا به پیروی از استعمار بریتانیا و ترسی که از بانوان دارند، نیمی از پیکر جامعه افغانستان را از حضور در سیاست، حق تحصیل، کسب آگاهی و فعالیتهای اجتماعی محروم کنند.
محمد مرادی