در نشست اخیر کابل، هم «علمای دینی» حضور داشتند و هم رهبر مذهبی طالبان «حضور یافت» و «سخنرانی کرد»؛ اما در کمال شگفتی، هیچیک از آنها هیچ حرفی درباره تحصیل دختران نزدند و به این ترتیب، این مساله کماکان مبهم و بی سرنوشت و حل ناشده باقی ماند.
کابل۲۴، انتظار می رفت در نشست اخیر «علما» در کابل، تصمیمی صریح درباره تحصیل دختران گرفته شده و ممنوعیت ۱۱ ماهه دولت طالبان در این زمینه، فسخ و لغو شود؛ اما گفته می شود تنها سید نصرالله واعظی؛ روحانی شیعه عضو این نشست از بامیان، خواستار آزادی تحصیل دختران شده و به جز او هیچیک از اعضای شرکت کننده جرگه یادشده به این مهم نپرداخته است.
ملا هبت الله آخوندزاده؛ رهبر مذهبی طالبان که گفته می شود به طور ناگهانی در آن جرگه حضور یافت و سخنرانی کرد نیز در طول سخنرانی طولانی خود هیچ اشاره ای به تحصیل دختران نکرد.
در قطعنامه پایانی نشست علما هم بدون اشاره به تحصیل دختران، در اشاره ای مبهم و کلی از طالبان خواسته شد تا زمینه تحصیلات «عصری» را فراهم کنند و حقوق زنان و اقلیت ها را در شعاع شریعت اسلام، تامین نمایند.
به این ترتیب، همه امیدهای زنان و دختران و سایر اقشار جامعه افغانستان و نیز کشورها و سازمان های خارجی در این باره نقش بر آب شد و آینده صدها هزار دختر دانش آموز که پس از تسلط طالبان، خانه نشین شده اند، همچنان در ابهام باقی ماند.
این در حالی است که پیش از این، از قول منابعی در دولت طالبان، نقل شده بود که تصمیم گیری درباره سرنوشت مکاتب دخترانه به رهبر مذهبی طالبان سپرده شده و او در نهایت در این باره نظر خود را اعلام خواهد کرد.
از سوی دیگر، پیش از این همچنین گفته می شد که علمای دینی درباره مساله تحصیل دختران، تصمیم خواهند گرفت.
با این وجود، در نشست اخیر کابل، هم «علمای دینی» حضور داشتند و هم رهبر مذهبی طالبان «حضور یافت» و «سخنرانی کرد»؛ اما در کمال شگفتی، هیچیک از آنها هیچ حرفی درباره تحصیل دختران نزدند و به این ترتیب، این مساله کماکان مبهم و بی سرنوشت و حل ناشده باقی ماند.
اینهمه در حالی است که یکی از حقوق مشروع دختران افغانستان در شعاع شریعت اسلامی، برخورداری از حق آموزش و تحصیل است؛ چه این حکم صریح پیامبر گرامی اسلام است.
از سوی دیگر، به تعبیر عباس استانکزی؛ معاون سیاسی وزارت خارجه طالبان، اگر دختران، حق درس خواندن نداشته باشند، چگونه با احکام دین و شریعت آشنا شوند و به آن عمل کنند؟!
افزون بر این، طالبان که ادعا می کنند که خواستار روابط دوستانه و صلح آمیز با «همه کشورهای جهان» هستند، چرا به مطالبه مشترک اغلب کشورها یعنی آزادی کار زنان و آموزش دختران، جامه عمل نمی پوشانند تا از تحریم و انزوا نجات پیدا کنند و راه شناسایی رسمی دولت شان از سوی جامعه بین المللی هموار شود؟
حدود یکسال از آخرین روزی که دختران افغانستان توانستند به مکتب بروند می گذرد؛ اما رهبران طالبان هنوز به یک جمع بندی نهایی درباره سرنوشت دانش آموزان دختر دست نیافته اند. این نشانگر ضعف و ناتوانی یک دولت مدعی اقتدار است که در طول یکسال نتوانسته یک مساله ساده و پیش پا افتاده را حل و فصل کند.
حتی اگر طالبان اراده ای برای بازگشایی مکاتب دخترانه نداشته باشند، تصمیم گیری در این باره نباید اینقدر زمان ببرد؛ زیرا به این گمانه دامن می زند که اگر آنها نمی توانند یک مساله ساده را حل کنند، پس چطور می توانند یک مملکت را اداره کنند و یا فراتر از آن، بربنیاد یک آرمان بنیادین جهادی ها، «امارت اسلامی» را به سراسر منطقه و جهان گسترش دهند؟!
صرف نظر از اینکه مولوی عبدالحکیم شرعی؛ رییس قوه قضاییه طالبان در کتاب بحث برانگیز خود، اصولا تحصیل دختران را منتفی می داند و آنان را ملزم به حبس در حصارهای خانه می کند تا جامعه از فساد و تباهی و فروپاشی اخلاقی ناشی از حضور همگانی زنان و دختران در امان بماند، به نظر می رسد که طلسم آموزش دختران در نتیجه جنگ قدرت جناح های تندرو میانه رو طالبان همچنان ناشکسته باقی مانده است. آنگونه که از قراین موجود برمی آید در حال حاضر، جناح تندروتر از قدرت غالب برخوردار است؛ زیرا توانسته اراده خود را بر جانب مقابل، تحمیل کند و مانع از بازگشایی مکاتب دخترانه شود؛ رویدادی که در اوایل بهار امسال در پی تعلیق تصمیم بازگشایی مکاتب دخترانه رخ داد و از آن زمان تاکنون، هیچ تصمیم صریحی در این زمینه گرفته نشده است.
اگر این برداشت درست باشد، چشم انداز روابط بین المللی طالبان نیز به دلیل سیطره افراط گرایان بر سیاست گذاری دولت کابل، تیره خواهد بود؛ زیرا جهان نمی تواند با نسخه دهه نودی طالبان، تعامل کند و بسته ماندن یا بازگشایی مکاتب دخترانه، یک شاخص مهم و سرنوشت ساز در این زمینه خواهد بود.
نرگس اعتماد – جمهور