عمران خان گفته است که فرهنگ مردم افغانستان در خصوص آموزش دختران در نظر گرفته شود، چون مردم افغانستان از سنت متفاوت برخوردار است.
این سخنی است که عمران خان در واقع در دفاع از سیاستهای فرهنگی و آموزشی طالبان گفته است. این گفته واکنشهای زیادی برانگیخت . این جانب چند نکته از قدیم در ذهنم در این خصوص خطور میکرد و اکنون با توجه به واکنشها نکات مورد نظر خود را با خوانندگان شریک میکنم:
۱. نمیتوان به صورت دقیق خطوط قرمز فرهنگ مردم افغانستان را به صورت یکدست تعیین کرد. در بیست سال گذشته حتی در سطح مناطق روستایی تغییرات وسیع در این خصوص به وجود آمد و افزون بر آن بر جمعیت شهر نشین افزوده شد و فرهنگ شهری نیز گسترش یافت.
۲. جامعه پشتون نیز از سنت واحد و یکدست در این خصوص پیروی نمیکند. سالها پیش شاه پشتون تبار از حامیان جدی آموزش دختران بود و اولین گروه از دختران را جهت آموزش به خارج فرستاد و ، شاید اولین قشر تحصیل یافته زنان، عمدتا پشتون تبار بوده است.
لذا در این خصوص نمیتوان بر حسب قومیت قضاوت کرد. ممکن است میزان سختگیری در مناطق روستایی در میان پشتون ها شدیدتر باشد،اما یک هنجار سیال و قابل انعطاف است.
۳. پاکستان به لحاظ فرهنگی افغانستان را در پیش جهان یک کشور قبایلی که گویا طالبان از آن نمایندگی میکنند ، معرفی میکند. این دیدگاه نسبت به افغانستان غیر واقع بینانه بوده و از سنخ دیدگاه استعماری است.
۳. اساسا دسترسی به آموزش یک حق اساسی و بنیادین هر کودک است که فرهنگ و سنتها نمیتواند مانع از آن شود و اگر فرهنگ بر دسترسی دختران به آموزش تاثیر بگذارد و دسترسی به آموزش را برای آنان در قیاس به پسران سخت تر کند، تبعیض محسوب میشود، دولت و جامعه موظف است که این تبعیض را محو کند.
۴. رعایت تفاوتهای فرهنگی فقط ایجاب میکند که دولت در برنامه ریزی و مدیریت مکاتب والدین را که مسئولیت تربیت اولاد خویش را بر عهده دارند، دخالت دهد. این مشارکت حق والدین و اطفال است ، اگر این اصل رعایت شود مشکل فرهنگی مناطق گوناگون نیز حل میشود.
۵. در واقع مشکل در افغانستان این است که دولتها حق اطفال و اولیای آنها را در برنامه ریزی و مدیریت مکاتب نادیده میگیرند و فکر میکنند فقط دولت حق دارند اطفال مردم را بر طبق ایدئولوژی و ارزشهای خود تعلیم دهد و تربیت کند.
حکومت شاهی، جمهوری داود، خلقیها، طالبان و جمهوری اسلامی همه خود را مالک ذهن و احساس فرزندان این مرز و بوم دانستهاند، اگر این اصل حقوقی رعایت شود بسیاری از اختلافات حل خواهد کشد و یک کوشش قوی جهت تامین دسترسی دختران به آموزش در چارچوب فرهنگ و سنتهای متفاوت به وجود خواهد آمد.
محمد امین احمدی