آی خانم کلمه ای اوزبیکی و به معنای ماه بانو می باشد، شهر آی خانم یا ماه بانو نام یک مکان باستانی و تپه نسبتاً هموار بر بالای یک بلندی واقع شده است. این شهر در تقاطع رود های آمو دریا و کوکچه در ولسوالی دشت قلعه ی ولایت تخار قرار دارد. آی خانم نزدیک به ولسوالی خواجه غار ولایت تخار نیز می باشد و از قندوز حدود صد کیلومتر فاصله دارد.
کابل۲۴:در مورد شهر آی خانم داستانها و افسانههای زیادی وجود دارد عده ای بر این باورند که در روزگاران دور دختری بسیار زیبا به نام آی خانم در افغانستان زندگی می کرد. آی خانم آنقدر زیبا بود که مردم عکس او را بر روی ماه می دیدند. به همین دلیل او را ماه بانو نیز نامیده بودند.
این شهر در بین مردم عادی و شاهزادگان و پادشاهان دلباختگان زیادی داشت. هر کدام از این دلباختگان سعی داشتند خود به وصال آی خانم دست یابند و با هم رقابت می کردند. در نهایت یکی از شاهزاده ها آی خانم را دزدید و به شهری دیگر برد. شاهزاده قلعه ای برای ماه بانو ساخته و او را در آن پنهان نمود. سرانجام آن شهر به نام آی خانم یا ماه بانو معروف شد.
این شهر تاریخی که گفته می شود سنگ بنایش به دست اسکندر مقدونی نهاده شده، سنگ بنای آی خانم قدامت حدود سیصد سال قبل از میلاد مسیح دارد، این سنگ اکنون در موزیم شهر کابل نگه داری می شود.
این شهر تاریخی زمانی توجه بیشتر را به خود جلب نمود که در سال 1944 یکی از سربازان قوای سرحدی افغانستان در این محل دورافتاده ظرف گلی مملو از سکهها را یافت. این اتفاق سبب شد که برخی از صفحات زرین تاریخ باستانی آسیای میانه روشن گردد.
باستانشناسان فرانسوی در سال 1964 کاوشهای علمی خویش را در این منطقه آغاز نمودند که در نتیجه آن یکی از شهرهای بزرگ جهان باستان کشف گردید.
این شهر دارای استحکامات وسیع، ساختمانهای شخصی و عمومی و قلعه مستحکم نظامی بوده که در آن معابد و عمارتهای نظامی قرار داشت.
این شهر که جهت حفاظت راههای شمالشرقی و راههای دریایی که به باکتریا (باختر) وصل میشد، احداث شده بود.
شهر آیخانم به صورت مثلثی شکل ساخته شده است. دو ضلع این مثلث با آب احاطه شده و ضلع سوم محل استقرار برج و باروی شهر بوده است.
معماری این شهر ترکیبی حیرت انگیز از هنر یونانی و هندی است، شاهکاری که اوج شهرسازی های باستانی غربی و شرقی را به نمایش گذاشته بوده است. مجسمهها و ستونهای یافت شده در این شهر طبق معماری یونانی است.
پیش از 2200 سال پیش یونانیها در این شهر یک عبادتگاه بزرگ با علامتهای یونانی ساختند، آنان با همسایگان آیرو آسیائی خود روابط تنگاتنگ تجارتی داشتند و این شهر شکوفائی و رونق خاصی داشت.
در خرابههای این شهر اندوخته زیادی نهفته است که نشان میدهد، چگونه تمدنهای بزرگ آسیائی و اروپائی باهم سازش و همکاری داشتند.
کشف شهر آی خانم از نگاه تاریخ هنر نیز حایز اهمیت میباشد، حکاکی و مجسمهسازیهایی با کیفیت عالی در آن به چشم میخورد.
بقایای 3 مجسمه کشف شده در این شهر در نوع خود بی مانند هستند،
یکی از مجسمهها مجسمه مَرد ریشو میباشد که توسط دست راست خود عمامه خویش را محکم گرفته است.
مجسمه دیگر مجسمه یک ورزشکار است و مجسمه سومی شخصی است که کفش به پا دارد.
این حکاکیها و آثار تاریخی با اینکه از لحاظ محتوی و مضمون یونانی هستند، دارای علایم و نشانههای محلی نیز میباشند که بیانگر دوره آغازین در اکتشاف «گندهارا» میباشد، گندهارا از ترکیب رسوم هنری یونانی با هنر ایرانی و هندی تشکیل شده است.
دلایل زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه آی خانم همان شهر، «الکساندریه اکسیانا» میباشد که اسکندر کبیر آن را به نام خود مسما ساخته و در کنار دریای اکسوس (آمودریا) قرار داشت.
عده ای از مردم نیز نام آی خانم را برگرفته از نام های سلین و لونا الهه های مهتاب یونان و روم باستان می دانند. گروهی دیگر نیز نام آی خانم یا ماه بانو را به آناهیتا، الهه ی عشق نسبت می دهند.
آی خانم یا ماه بانو همچون سایر شهرها و ولایات افغانستان زخم خورده ی جنگ ها می باشد. ویرانی هایی که در تاریخ افغانستان دامن گیر آثار باستانی ارزشمند این آب و خاک شد، به آی خانم نیز اصابت نمود. علاوه بر آن شواهد تاریخی می گویند که آتش سوزی هایی نیز در این شهر صورت گرفته بوده است.
در این میان عده ای سودجو نیز با بی رحمی منابع و ثروت آی خانم را به تاراج بردند.
امروزه از آن همه شکوه و زیبایی چیزی نمانده جز یک میدان خالی در وسط شهر فقط شماری از آثار این شهر باستانی در موزیم ملی کابل وجود دارند. این آثار روزنه های امیدی هستند که شاید بتوانند از روزگار شکوه و شوکت آی خانم حکایت کنند.
تا شاید باز شاهزاده ای برای او قلعه ای بسازد و زیبایی از دست رفته اش را بازگرداند.
در کتیبهای سنگی که گمان میرود دیوار مقبره کنیاس باشد، این جملات حکیمانه حک شده است:
در طفولیت مؤدب باش
در جوانی به نفس خود حاکم باش
در بزرگسالی عادل باش
در پیری مشاور خوب باش
و چون مرگ به سراغت آمد، گِله مکن!
نخبگان افغانستان