احتمالا این مانورهای پهپادی و غیرپهپادی امریکا در آسمان افغانستان، تمهیدی برای بازگشت دوباره امریکا به کشور نیست، اما مطمئنا اهرم فشار نیرومندی هست تا طالبان را به تعدیل مواضع خود در زمینه حقوق بشر، حقوق زنان، اقلیتها و رسانهها و نیز تغییر ساختار حکومت خود از مجرای مشارکت دادن دیگر گروههای سیاسی و اجتماعی افغانستان وادار کند.
سید زکریا راحل موسوی
کابل۲۴: در یک سال پس از تسلط طالبان بر افغانستان، این گروه بارها مدعی برقراری امنیت و بازگرداندن استقلال کشور بعد از نزدیک به پنج دهه ناامنی و اشغال و دستنشاندگی دولتها بوده است.
این ادعا ممکن است برد و بُرش تبلیغاتی خوبی برای گروه حاکم داشته باشد و سربازان جاننثار آن را برای فداکاریهای بیشتر، ایمان و انگیزه بدهد، اما نه خود عین واقعیت است و نه میتواند واقعیت عینی و میدانی سیاست و امنیت کنونی افغانستان را تغییر دهد.
واقعیت آن است که:
اولا گروه حاکم، در میدان نبرد نظامی با امریکا و ناتو به پیروزی دست نیافته تا به موجب آن باد استقلال افغانستان را به غبغب اندازد، بلکه آنچه بستر بازگشت دوباره طالبان به قدرت را فراهم ساخت، معاملهای بود که در پوشش مذاکرات صلح با امریکا انجام شد و اگر منافع امریکا ایجاب کند که این گروه را دوباره ساقط و سرنگون و یا به نوع دیگری مهار و مدیریت کند، توافق صلح دوحه نمیتواند مانع از آن شود؛ زیرا هم برای امریکا و هم هر قدرت و ابرقدرت دیگر، منافع و امنیت ملی، هزاران بار بیشتر از پایبندی به اخلاق، مهم است.
ثانیا آنچه در عمل جریان دارد فقدان استقلال افغانستان به معنای کامل کلمه است. هماکنون آسمان کشور در تصرف پهپادهای امریکایی است و هواپیماهای بیسرنشین این ابرقدرت، دستکم در یک ماهه پسین، بارها وارد فضای افغانستان شده و در مواردی، مهمترین عملیات نظامی علیه اهداف مربوط به القاعده و شبکه حقانی را انجام داده است؛ از قتل ایمن الظواهری در منطقه دیپلماتنشین شیرپور کابل و در همسایگی خانه سراج الدین حقانی، تا کشتن ابوحسن مجاهد، عضو ارشد مصری القاعده در منطقه دهمزنگ در روز جمعه گذشته (11 سنبله) و ترور یک عضو مهم دیگر این سازمان که گفته میشود اهل سودان بوده و شب گذشته (16 سنبله) در منطقه ارزانقیمت کابل و در حالی که توسط خلیل الرحمان حقانی، وزیر امور مهاجرین طالبان و عموی سراج الدین حقانی از جایی به جایی دیگر انتقال داده میشده، با حمله یک هواپیمای بیسرنشین امریکایی کشته شده است.
افزون بر این اطلاعاتی وجود دارد که نشان میدهد رحیم الله حقانی، روحانی پرنفوذ طرفدار طالبان و نزدیک به شبکه حقانی نیز در حمله پهپادی امریکاییها در مدرسهای در کابل از میان برداشته شده؛ آنچنان که این گمانه از سوی برخی منابع در مورد ترور مولوی مجیب الرحمان انصاری، روحانی تندرو هراتی مطرح میشود.
فراتر و مهمتر از این، پرواز هواپیماهای B52 و F34 است که دو روز پیش در آسمان قندهار رؤیت شد و نگرانی سران و رهبران طالبان از آسمان کشور را چندبرابر ساخت.
احتمالا این مانورهای پهپادی و غیرپهپادی امریکا در آسمان افغانستان، تمهیدی برای بازگشت دوباره امریکا به کشور نیست، اما مطمئنا اهرم فشار نیرومندی هست تا طالبان را به تعدیل مواضع خود در زمینه حقوق بشر، حقوق زنان، اقلیتها و رسانهها و نیز تغییر ساختار حکومت خود از مجرای مشارکت دادن دیگر گروههای سیاسی و اجتماعی افغانستان وادار کند.
دست بر قضا این رویکرد در پارهای موارد، بسیار سریع نتیجه داد؛ از جمله در پکتیا و خوست که قلمرو سنتی شبکه حقانی است. در این دو ولایت مکاتب دخترانه بازگشایی شد و دختران دانشآموز این امکان را یافتند که با رعایت موازین و مقررات اسلام طالبانی، به مکاتب برگردند.
تصور میشود ادامه رزمایش پرندههای مرگ امریکا در آسمان افغانستان، تغییرات و اصلاحات بیشتری در حوزه دولتداری طالبان در پی بیاورد و مواضع این گروه را در معرض دگردیسیهای بنیادین قرار دهد؛ زیرا نهتنها برای حکومت طالبان، بلکه برای هر حکومتی، اصلاحات و تغییر موضع، به صلاحتر از نابودی و براندازی کامل است.