انیشتین در طول زندگی خود با هر گونه تلاشی برای استفاده از ناماش به عنوان یک ترفند تبلیغاتی مبارزه کرده بود. او حتی با پیشنهاد دانشگاه برندایس مبنی بر تغییر نام آن به دانشگاه انیشتین مخالفت کرده بود. با این وجود، به نظر میرسید که هیچ کس در هنگام مرگ اهمیتی نمیداد که اینشتین چه میخواست؟
به لطف یک وکیل باهوش از کالیفرنیا «آلبرت انیشتین» پس از مرگ بسیار بیش از دوران در قید حیات بودنش درآمد کسب کرده است. با این وجود، آیا این همان چیزی است که آن دانشمند بزرگ میخواست؟
به گزارش کابل۲۴، به نقل از گاردین، در جولای ۲۰۰۳ میلادی، دکتر «تونی روتمن» فیزیکدان و نویسنده نامزد جایزه پولیتزر ایمیلی از ناشر کتاب خود دریافت کرد که حاوی اخبار ناخوشایندی بود. هفتهها از زمان چاپ کتاب تازه روتمن با عنوان «همه چیز نسبی است» گذشته بود. کتاب درباره داستانهایی از تاریخ علم و سوء تفاهمها و سوء برداشتهای پیرامون آن بود. روتمن از ناشر خود «وایلی» خواسته بود تا تصویری از مشهورترین دانشمند تاریخ یعنی انیشتین را روی جلد کتاباش قرار دهد.
با این وجود، در ایمیل آمده بود: «مشکلی پیش آمده است». ناشر به روتمن هشدار داده بود که دارایی و حق استفاده از نام و تصویر انیشتین «بسیار جنجالی و مورد دعوی و مناقشه» است.
ناشر نوشته بود امکان استفاده از عکس انیشتین تنها در صورتی که هزینه زیادی پرداخت شود، وجود دارد و در غیر این صورت ممکن است از آنان شکایت صورت گیرد. روتمن ناامید شد. او از طریق ایمیل پاسخ داد: «من فکر میکنم این مسخره است». ناشر و ویراستار کتاب روتمن تمایلی به توضیح نکات فنی قانونی نداشت. ناشر اشاره کرد که این اولین باری نبوده که ناشران با وارثان متخاصم انیشتین روبرو میشدند.
آلبرت انیشتین در سال ۱۹۵۵ میلادی درگذشت. در بند ۱۳ آخرین وصیت نامهاش او متعهد شد که «نسخههای دست نویس، حق چاپ، حقوق انتشار، حق امتیاز و سایر داراییهای ادبی» اش پس از مرگ «هلن دوکاس» منشی و «مارگوت انیشتین» دختر خواندهاش به دانشگاه عبری بیت المقدس موسسهای که انیشتین آن را در سال ۱۹۱۸ میلادی تاسیس کرد واگذار شود.
امروزه این موارد ذیل قانونی قرار میگیرند که از آن تحت عنوان حقوق عمومی و تبلیغاتی فرد متوفی یاد میشود، اما در زمانی که انیشتین وصیت نامه خود را مینوشت چنین مفهوم حقوقیای وجود نداشت. با این وجود، زمانی که دانشگاه عبری کنترل دارایی انیشتین را در سال ۱۹۸۲ میلادی در دست گرفت حقوق تبلیغات این شخصیت معروف به عرصهای برای مبارزه حقوقی شدید تبدیل شده بود که سالانه میلیونها دلار ارزش داشت.
در اواسط دهه ۱۹۸۰ میلادی دانشگاه عبری شروع به اعمال کنترل کرد که چه کسی میتواند از نام و تشبیه انیشتین و با چه قیمتی استفاده کند. پوشک مارک انیشتین؟ خیر. ماشین حسابی با مارک انیشتین؟ بله. هر فردی که این روند را دنبال نمیکرد و یا از تصمیم دانشگاه سرپیچی میکرد، ممکن بود تحت پیگرد قانونی قرار گیرد.
فروشندگان تی شرتها، لباسهای هالووین، دانههای قهوه، کامیونهای شاسی بلند و لوازم آرایشی با تم انیشتین خود را در دادگاه یافتند و با شکایت از سوی دانشگاه عبری مواجه شدند.
دانشگاه عبری از این راه درآمد زیادی کسب کرد و از شرکتهای چند ملیتی مانند کوکاکولا و اپل مبالغی را دریافت کرد. والت دیزنی در سال ۲۰۰۵ میلادی ۲.۶۶ میلیون دالر برای کسب مجوز ۵۰ساله استفاده از نام «بیبی انیشتین» در خط تولید اسباب بازیهای نوزاد خود پرداخت کرد.
انیشتین مردی پردرآمد بود. حقوق ۱۰۰۰۰ دالری او در پرینستون (تقریبا ۱۸۰.۰۰۰ دالری به پول امروزی) بیش از حقوق پرداخت شده به هر دانشمند آمریکایی دیگری بود (انیشتین در آن زمان پرسیده بود: «آیا این حقوق خیلی زیاد نیست؟»). با این وجود، درآمد او در طول زندگیاش در مقایسه با درآمد او در هنگام مرگ ناچیز بود.
از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۷ میلادی او هر سال در فهرست ده چهره تاریخی و مشهور درگذشته پردرآمد نشریه فوربس قرار گرفته بود. دانشگاه عبری برترین دانشگاه اسرائیل به طور متوسط سالانه ۱۲.۵ میلیون دلار برای صدور مجوز استفاده از نام و عکس انیشتین عایدش شده است. یک تخمین محتاطانه نشان میدهد که درآمد پس از مرگ انیشتین برای دانشگاه عبری تا به امروز ۲۵۰ میلیون دالر بوده است.
علیرغم موفقیتهای مکرر دانشگاه عبری در مقابله با متخلفان ادعایی، منتقدان هنوز متقاعد نشدهاند که انیشتین خواستار این وضعیت بوده باشد. در طول زندگی او در برابر تلاش برای تجاریسازی هویتش مقاومت کرد. یک استاد حقوق امریکایی در «نیویورک تایمز» نوشته بود دانشگاه عبری بیت المقدس را میتوان «دزد جدید قبر» نامید.
تولیدکننده لباس تازه انیشتین برای کودکان در میان شرکتهایی است که به موضع دانشگاه اعتراض کردهاند. نماینده آن شرکت به یک خبرنگار گفته بود: «دانشگاه نمیتواند حقوقی را از آلبرت انیشتین تبدیل به ارث کند که در زمان مرگ او وجود نداشت». در مقابل این استدلال، دانشگاه عبری مدعی است که نه تنها از حق قانونی در مورد انیشتین برخوردار است بلکه وظیفه اخلاقی ایجاب میکند از نام او در برابر کسانی که از آن برای اهداف مشکوک استفاده میکنند حراست کند. موضوع هنوز لاینحل باقی مانده است.
پروفسور «راجر شچتر» از دانشکده حقوق دانشگاه جورج واشنگتن قانون مربوط به «حقوق تبلیغات پس از مرگ» را «یک آشفتگی کامل» میداند. در حالی که برزیل، کانادا، فرانسه، آلمان و مکزیک قوانینی ملی دارند که تعریف و مدت حقوق تبلیغات پس از مرگ را مشخص میکند در ایالات متحده این قانون بین ایالتها متفاوت است.
تنها ۲۴ ایالت قانون رسمی حقوق تبلیغات پس از مرگ را تصویب کردهاند که میتواند از ۲۰ سال پس از مرگ یک فرد (در ویرجینیا) تا ۱۰۰ سال (در اوکلاهاما و ایندیانا) متغیر باشد. بنابراین، یک سلبریتی که در کالیفرنیا فوت میکند از حقوقی متفاوت از فردی که در نیویارک درگذشته برخوردار خواهد بود.
نیوجرسی جایی که انیشتین در آن درگذشت یکی از ۱۷ ایالت ایالات متحده است که هیچ محدودیتی برای حق یک وارث به منظور سود بردن از حقوق تبلیغاتی یک سلبریتی درگذشته قائل نشد و همین موضوع میتواند به دانشگاه عبری اجازه دهد تا علیه متخلفان ادعایی به طور نامحدود اقدام قانونی کند.
در حالی که حقوقدانان درباره ابهامات حقوقی بحث میکنند دانشگاه عبری همچنان از نام، شباهت به انیشتین و به نوعی از شبح و سایه او سود میبرد. سال گذشته، دولت بریتانیا مبلغ نامشخصی را برای استفاده از تصاویر انیشتین برای تبلیغات تلویزیونی سراسری و تبلیغات آنلاین برای کنتورهای هوشمند انرژی پرداخت کرد.
دانشگاه در حال حاضر درگیر پروندهای است که علیه ۱۰۰ ناقض به دلیل استفاده تجاری از نام و تصویر انیشتین در ایالت ایلینویز مطرح کرده است جایی که یک قانون از همه چیز، از تشبیه و شباهت افراد مشهور گرفته تا «اشارات و رفتار» آنان برای مدت ۱۰۰ سال محافظت میکند.
در سال ۲۰۰۳ میلادی، روتمن از ادعای ناشر خود مبنی بر آن که دانشگاه عبری قدرت ممنوع ساختن استفاده عکس انیشتین بر روی جلد کتابش را دارد، متقاعد نشد. او این پرسش را مطرح کرد که چگونه هر سازمانی چه رسد به موسسهای که به یادگیری اختصاص دارد میتواند به این شکل ادعای مالکیت تصویر یک شخصیت عمومی را داشته باشد؟ با این وجود، ناشر کتاب او حاضر نبود ریسک یک نزاع حقوقی پرهزینه را بپردازد. در نهایت تصویر انیشتین از روی جلد برداشته شد و «توماس ادیسون» جایگزین او شد.
روتمن در نامهای به ناشر کتاباش نوشت: «طراحی روی جلد بد است». موضع ناشر، اما ثابت ماند. شهرت دانشگاه برای منصرف کردن آنان از چاپ تصویر انیشتین کافی بود. زمانی که «همه چیز نسبی است» سرانجام در ویترین کتابفروشیها قرار گرفت روی جلد ابری دیده میشد که معروفترین فرمول جهان یعنی E=mc۲ درون آن نوشته شده بود. با این وجود، تصویر نویسنده آن معادله (انیشتین) در هیچ جایی روی جلد مشاهده نمیشد!
انیشتین قدرت تصاویر را درک کرده بود. او در طول زندگی خود صحنههای سادهای را برای نشان دادن ایدههای پیچیده ترسیم کرد: یک آسانسور در حال سقوط، قطاری که با سرعت در میان طوفان رعد و برق میگذرد، سوسک کوری که در امتداد یک سطح منحنی میخزد.
او برای توضیح نظریه نسبیت خاص خود به شوخی گفته بود: «یک دقیقه نشستن روی اجاق گاز داغ به نظر یک ساعت میرسد، اما یک ساعت همنشینی با یک دختر زیبا مانند یک دقیقه میگذرد». با گذشت زمان، او نیز به نمادی تبدیل شد که خالصترین تجسم آن ویژگی مرموز وی بود: نبوغ.
انیشتین در طول زندگی خود با هر گونه تلاشی برای استفاده از ناماش به عنوان یک ترفند تبلیغاتی مبارزه کرده بود. او حتی با پیشنهاد دانشگاه برندایس مبنی بر تغییر نام آن به دانشگاه انیشتین مخالفت کرده بود. با این وجود، به نظر میرسید که هیچ کس در هنگام مرگ اهمیتی نمیداد که اینشتین چه میخواست.
در دهه ۱۹۸۰ میلادی، استفاده از تصویر انیشتین بر روی کالاهای مختلف از فریزر گرفته تا خدمات برقی دیده شد. در آن زمان انیشتین درگذشته قادر به اعتراض نبود. تقریبا به نظر میرسید هر شرکتی در جهان میخواست و میتوانست از نام و یاد انیشتین سود ببرد.
با این وجود، دانشگاه عبری چگونه توانست از قانون به نفع خود استفاده کند؟ با استفاده از یک وکیل. «راجر ریچمن» هر زمان که به اتاق نشیمن خانه والدیناش در نیویورک میرفت عکس آلبرت انیشتین را در قاب میدید که در کنار پدرش ایستاده بود.
پل پدر ریچمن در دهه ۱۹۳۰ میلادی با انیشتین دوست شده بود زمانی که آنان برای کمک به یهودیان آلمانی به منظور اسکان مجدد در آلاسکا، پاراگوئه و مکزیک با یکدیگر همکاری کردند. پدر ریچمن در سال ۱۹۵۵ میلادی سه ماه پس از انیشتین درگذشت، اما خانواده ریچمن به نگهبانان میراث انیشتین نزدیک ماندند.
ریچمن وکیل شد و در سال ۱۹۷۸ میلادی آژانسی را تاسیس کرد که در زمینه عرضه محصولات در فیلم و تلویزیون تخصص داشت. او در زمینه حقوق تبلیغاتی سلبریتیها با پیگیری قانون در مورد هنرمندان درگذشته تخصص و شهرت پیدا کرد. پس از تصویب قانون حقوق افراد مشهور ریچمن شروع به جمع آوری بریدههایی از تبلیغاتی کرد که انیشتین را نشان میداد.
او پوشهای از این مطالب از تبلیغات خودرو گرفته تا آگهیهای آرایشگاهها را برای «اوتو ناتان» وصی انیشتین ارسال کرد و در نامهای از او پرسید که باید با چه فرد یا نهادی تماس بگیرد تا به قول خودش از «سوء استفاده از نام و تصویر انیشتین جلوگیری کند». ناتان بریدهها را برای دانشگاه عبری ارسال کرد.
دانشگاه عبری با مشاهده فرصتی که برای اعمال نفوذ بر استفاده از تصاویر انیشتین برایش فراهم شده در تاریخ ۱ ژوئیه ۱۹۸۵ میلادی ریچمن را به عنوان «نماینده انحصاری جهانی» انیشتین همانطور که او این گونه نقش خود را توصیف کرده، منصوب نمود. در آن زمان روزنامهها از ریچمن تحت عنوان «سگ نگهبان منصوب شده توسط دانشگاه عبری» یاد کردند. در حالی که بسیاری ریچمن را یک «فرصت طلب» میدانستند او کار خود را یک کارزار اخلاقی برای محافظت از میراث یک نماد تعیین کننده قرن بیستم میدانست.
ریچمن مجموعهای از دستورالعملها را ترسیم کرد که دانشگاه با آن موافقت کرد: نام و تصویر انیشتین با تنباکو، الکل یا قمار مرتبط نخواهد بود. هیچ تبلیغ کنندهای نمیتوانست حباب فکری را روی تصویر انیشتین کشیده و بخواهد ذهن او را با کلمات یا ایدههای خود پر کند.
سازندگان رایانه به طور خاص مشتاق بودند که محصولاتشان را با انیشتین مرتبط سازند. در سال ۱۹۸۹، شرکت سونی با اکراه ۶۳۰۰۰ دالر برای استفاده از تصویر انیشتین در یکی از تبلیغات خود پرداخت کرد. در سال ۱۹۹۷ میلادی، ریچمن خبری را دریافت کرد مبنی بر آن که اپل میخواهد از عکس انیشتین برای تبلیغ رایانههای مک خود در کنار شعار «متفاوت فکر کن» استفاده کند. پس از آن که ریچمن در مورد مبلغ منصفانه ۶۰۰۰۰۰ دلاری مذاکره کرد «استیو جابز» بنیانگذار اپل با او تماس گرفت و خواستار کاهش قیمت شد. ریچمن در خاطرات خود نوشته است: «من توضیح دادم که تنها یک آلبرت انیشتین وجود دارد».
در نوامبر ۲۰۰۹ میلادی، جنرال موتورز آگهیای را در مجله «پیپل» منتشر کرد که چهره انیشتین را روی بدنی عضلانی نشان میداد و با این شعار همراه بود: «ایدهها نیز جذاب هستند». دانشگاه عبری به این آگهی اعتراض کرد و در بیانیهای نوشت: «دکتر انیشتین با زیرشلواری به نمایش گذاشته شده است. این موضوع باعث آسیب به حقوق او میشود که دانشگاه با دقت از آن در مورد تصویر و تشبیه به آن دانشمند مشهور محافظت میکند».
در ۱۶ مارچ ۲۰۱۲ میلادی دانشگاه عبری جنرال موتورز را به دادگاه کشاند. در حالی که قرار بود این پرونده در دادگاه فدرال کالیفرنیا بررسی شود «هوارد ماتز» قاضی پرونده تصمیم گرفت قانون ایالت نیوجرسی را در مورد پرونده اعمال کند ناحیه قضاییای که انیشتین در آنجا فوت کرده بود. در حالی که قانون کالیفرنیا از حقوق تبلیغاتی افراد به مدت ۷۰ سال پس از مرگ محافظت میکرد نیوجرسی هیچ مدت زمانی برای چنین حقوقی تعیین نکرده است.
پس از مرگ ریچمن در سال ۲۰۱۳ میلادی، «کوربیس» آژانس عکسی که او حقوق تبلیغات انیشتین را به آن فروخته بود به نام Green Light Rights تغییر نام داد که نه تنها حقوق انیشتین بلکه حقوق الویس پریسلی، چارلی چاپلین و مرلین مونرو را نیز مدیریت میکند. از آن زمان، مدیریت تجارت تصویر انیشتین پیچیدهتر شده است. Green Light با شرکتهایی که از نرمافزار ویژه برای شناسایی کالاهای تقلبی و متخلف به صورت آنلاین استفاده میکنند همکاری کرده است.
شش دهه پس از مرگ انیشتین، هیچ نشانهای از کاهش درآمد او دیده نمیشود.
انیشتین مواضعی به ظاهر متناقض داشت: با ایجاد یک کشور یهودی (اسرائیل) مخالفت کرد و از قربانی شدن اعراب فلسطینی ابراز تاسف کرد در حالی که با وصیت خود به جمع آوری بودجه برای اهداف صهیونیستی کمک کرد.
انیشتین درباره حضورش در نمایشگرهای تلویزیون، بیلبوردها، پوسترها و تیشرتهای قرن بیست و یکم چه میخواست؟ آیا او از سرپرستی دانشگاه عبری بر میراث خود راضی بود؟ خواسته او هر چه بوده باشد این پرسش که چه فرد و نهادی و برای چه مدتی مالک نام و یاد اینشتین خواهد بود حل نشده و بیپاسخ باقی مانده است.