فیلم پدر یک اثر تماشایی است که به شیوهای استادانه ساخته شده و ماجرایی را بهتصویر میکشد که در آن عشق یک انتخاب نیست بلکه محکومیتی گریزناپذیر است و گویی سرانجامی هم جز فاجعه ندارد!
کابل۲۴: فیلم پدر (با عنوان اصلی The Father) به کارگردانی فلوریان زلر موفق به کسب جوایز متعددی در جشنوارههای امسال شده است؛ برای نقد و بررسی این فیلم تاثیرگذار با فیلیمو شات همراه باشید.
آنتونی (با بازی آنتونی هاپکینز) پیرمردی مبتلا به آلزایمر است؛ او همچنان که آنچه زیسته را فراموش میکند بهتدریج از جانب زندگی و کسانش نیز فراموش میشود.
در فیلم پدر ، آنتونی را در شمایل پیرمردی میبینیم که مدام در جستوجوی ساعتش است؛ او گمان میکند که کسی آن را برداشته و نسبت به پرستارش که از او مراقبت میکند بدگمان است و احتمال میدهد که شاید مردی که در اتاق نشیمن با او روبهرو میشود ساعت او را برداشته، مردی که ادعا میکند همسر دخترش است!
اما درنهایت مشخص میشود که او ساعتش را در دستشویی، جایی که همیشه لوازم گرانقیمتش را نگهداری میکند، گذاشته است. چنین اتفاقی تقریبا مدام تکرار میشود و عادت آزاردهنده آنتونی است.
دختر آنتونی، آن (با بازی اولیویا کولمن)، به او چیزهایی میگوید در رابطه با آشناییاش با شخصی در پاریس و تصمیمش برای نقلمکان به آن کشور، آنتونی نسبت به آن بدگمان است و محبت دخترش را باور ندارد. او گاهی احساس میکند که آن کاملا شخص دیگری میشود ( و نقش دیگری را اولیویا ویلیامز بازی میکند) و هنگامیکه همچنان او را پدر صدا میزند و میخواهد بداند که چرا آنتونی غریبانه به او نگاه میکند، باعث وحشت پیرمرد میشود.
آنتونی هاپکینز و اولیویا کولمن در نمایی از فیلم پدر
فیلم پدر اولین تجربه کارگردانی رماننویس و نمایشنامهنویس فرانسوی، فلوریان زلر است که او این اثر را با کمک کریستوفر همپتون از نمایشنامه خود اقتباس کرد. فیلم پدر یک درام تمام عیار است که مخاطب بهراحتی با ماجرای آن ارتباط برقرار میکند و حتی ممکن است از گرفتار آمدن به پیری مشابه وضعیت آنتونی به وحشت بیافتد.
زندگی آنتونی در محدوده دیوارهای خانهاش خلاصه میشود. وقتی فیلم پدر شروع میشود، او تنها در آپارتمانی که سه دهه قبل در لندن خریداری کرده ساکن است؛ آپارتمانی بزرگ و زیبا با دیوارهای حنایی رنگ که بسیار چشمنواز است.
آنتونی پیر در ابتدا تاکید دارد که حالش خوب است و آخرین پرستاری که برای مراقبت از او استخدامشده را رد میکند و برای یکلحظه واقعاً به نظر میرسد که هوشیار و سرحال است و به مراقبت نیازی ندارد!
اما آنچه بلافاصله پسازاین صحنه میبینیم باور ما را درهم میشکند؛ درصحنه بعد، آنتونی در آپارتمانی است که ظاهراً متعلق به او نیست و گویی به این آپارتمان نقلمکان کرده اما به یاد نمیآورد و فکر میکند که همان خانه خودش است که سی سال پیش آن را خریدهاست.
فیلم پدر سیر زمانی عجیبی را طی میکند. تکههای فیلم مانند پازل باید کنار هم قرار بگیرند تا ماجرای منظم و سیر داستان برای مخاطب مشخص شود و این پازل در انتهای فیلم حل میشود.
اما در این سیر زمانی نامنظم یکچیز مدام پابرجاست و آن دلشکستگی آشکار آن است؛ چهره بیلبخند دختری که زندگی خود را بابت مراقبت از پدر و مادرش صرف کرده و هیچوقت از او قدردانی نشده است.
آنتونی مدام از دختر دیگرش صحبت میکند که مشتاق دیدار اوست و تحسینش میکند؛ او نسبت به آن بدگمان است و فکر میکند که آن تصمیم دارد او را به خانه سالمندان بفرستد تا خانهاش را تصاحب کند.
دریکی از صحنهها، آنتونی مردی را در خانه خود میبیند که ادعا میکند همسر آن است، کسی که در بعضی صحنهها روفوس سیول نقش او را بازی میکند و در برخی دیگر مارک گاتیس؛ شوهر آن نسبت به خود او صبورتر به نظر میرسد.
همانطور که آن، لبخندهای لاغر و بیروح خود را بر صورت دارد و با صبوری توأمان از آنتونی مراقبت میکند، یک خیال تاریک را در سر میپروراند؛ خیالی که به کشتن پدر و خلاص شدن او از این وضعیت منتهی میشود.
آنتونی در فیلم پدر، مردی بهظاهر سالم و سرحال است که پیری او را زمینگیر و ناتوان نکرده اما زوال عقل از شکوه و کرامت او کاسته؛ مردی که روزگاری زندگی پویا و پرثمری داشته حالا آسیبپذیر، سربار، اضافه و تحملناپذیر است.
پدر یک فیلم تماشایی است که به شیوهای استادانه ساختهشده و ماجرایی را به تصویر میکشد که در آن عشق یک انتخاب نیست بلکه محکومیتی گریزناپذیر است و گویی سرانجامی هم جز فاجعه ندارد!
فیلم پدر در بخش بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین بازیگر نقش مکمل زن، بهترین فیلمنامه اقتباسی، بهترین تدوین، بهترین طراحی صحنه اسکار ۲۰۲۱ نامزد شد و جوایز بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین فیلمنامه اقتباسی را از آن خود کرد.
منبع: Vulture