درههای پر و پیچ غرب ناروی جایی است که دریای شمال در عمق این دره ها پیشروی کرده است، آب درههای زیبا را تشکیل داده است و به نامهای گوناگون یاد میشوند. بخشی از این درههای دریایی، موسوم است به دریای هاردینگر.
یکی از دهکدههای کوهستانی که در مجاورت این دریا قرار دارد زادگاه اجداد یوهان گالتونگ نظریه پرداز و بنیانگذار مطالعات صلح و حل منازعه است. در چند کیلومتری این دهکده، در دهکده دیگر به نام یوندال آکادمی هاردینگر قرار دارد با عنوان فرعی مرکز اروپای شمالی برای صلح، توسعه و محیط زیست.
ظاهرا همه ساله در فصل تابستان نشستی چند روزه تحت عنوان سمپوزیوم صلح برگزار میکنند و در واقع محل تجمع فعالان صلح هوادار مکتب گالتونگ است.
گالتونگ، به زودی وارد نود و سومین سال زندگی خود میشود و هنوز فعال است و روزانه از محل اقامت خود در اسپانیا در پاسخ به مراکز تحقیقاتی گوناگون جهان مصاحبه میکنند و در این نشست نیز دختر کوچک اش از همسر جاپانی وی، که دکترای حقوق دارد و ظاهرا بزرگ شده امریکاست و با حضار فقط به زبان انگلیسی سخن میگفت، آخرین کلیپ وی را به نمایش گذاشت و تماس تلفنی وی را با مجلس برقرار کرد و در موقع نان چاشت برای حضار یک ترانه نارویجی را با صدا اجرا کرد.
به هر حال این نشست سرشار از حضور گالتونگ بود.
نظریه گالتونگ در باب علل منازعه ، حل منازعه و صلح، گفتمان این گروه را تشکیل میدهد. گالتونگمعتقد است که عامل اساسی منازعه در جهان عبارتند از : نظامی گری، توسعه طلبی برای به انحصار آوردن منابع، امپریالیسم آمریکایی( یعنی ظهور و عملکرد آمریکا به مثابه امپراتور جهانی)، نامتوازن بودن فرمت و ساخت دولت- ملت در جهان ( ایشان معتقد است در جهان دو هزار ملت در دوصد ، دولت جای داده شده است)، خشونت و تبعیض ساختاری و فرهنگی.
بر اساس این تحلیل حل مسالمت آمیز هرگونه منازعه را ممکن میداند که به تفصیل در درسگفتارها و کتابهای خود توضیح داده است.
پیروان گالتونگ میکوشند منازعات مهم جهان از جمله جنگ اکراین را در این چارچوب نظری مطالعه و تحلیل کنند. اشتباهات غرب را در جنگاکراین مهلک و خطرناک میدانند و توسعه ناتو را نوعی نظامی گری و توسعه طلبی امپریالیستی میدانند.
تاکید میکنند بشر در یک سیاره کوچک به اندازه کافی با مشکلاتی چون فقر (عدم دسترسی به آموزش، غذا و سرپناه) تغییرات اقلیمی و منازعات فراوان در چهار گوشه جهان گرفتار بودند، که میباید منابع محدود و تلاش جمعی خود را در راستای درمان این مشکلات، به کار میبردند، اما نابخردانه روسیه و غرب آتش جنگی ویرانگر را در اروپا برافروختند که این منابع را جهنمگونه میبلعد.
لذا در بیانیهای کوتاه به دو زبان روسی و انگلیسی با بیان این مطالب از جنبش ضد جنگ در روسیه حمایت کرده و تاکید میکنند که به جای دامن زدن به آتش این جنگاکراین و روسیه مذاکره کنند و راهی برای توافق پیدا کنند.
اینجانب نیز در این مورد خاص – جدا از مسائل افغانستان که در مورد آن به تفصیل صحبت خواهمکرد، در حاشیه این نشست با بعضی از آنان میگفتم، جهان هنوز به بلوغ اخلاقی و عقلی نرسیده است که مانند بردگی جنگ را نیز از زندگی بشر محو کند. جالب است بدانیم یکی از پیشنهادات گالتونگبرای جهان آینده این است که اساسا جنگ را تحت عنوان جنایت علیه بشریت جرم انگاری کند، هرچند یک قدم بزرگ در این راستا توسط اساسنامه روم که در آن تجاوز agression را جرمانگاری کرده است،
برداشته شده است، اما تا وقتی که نظریه و گفتمان صلح حد اقل در بلوک لیبرال دموکراسی به گفتمان مسلط تبدیل نشود و پیروی از نظریه رئالیسم نشانه خرد سیاسی به شمار آید ، با تصویب اینگونه قوانین تغییر اساسی به وجود نخواهد آمد و در واقع همچنان تا آن واقع میتوان گفت که بشر هنوز به بلوغ اخلاقی و عقلی نرسیده است که بر خلاف همه جانداران دیگر، هم نوع خود را میکشند و نتوانستهاند درک و حس مشمئز کننده از کشتن و جنگ کسب کنند
ادامه دارد.
محمد امین احمدی