“گزارش زبان” در فرایندِ پدیداری “بهزبانِ انسانی” هم، اشاره بهزبان ویژهی انسان است که از نظر ساخت (در حوزهی گویش و توانش) مفهومِ پدیدهها را به انسان انتقال میکند تا چهارچوبِ کُلی اندیشه در بسترِ رسانش مفهومی، هؤیت یابد.
نویسنده: جاوید فرهاد
پرسش اول- دوست گرامی بهنام “رووف رافع” پرسیدهاست: “یکی از ویژهگیهای پدیداری در زبان چیست؟”
کابل۲۴: هرچند این پرسش کُلی و تا حدی پاسخش دشوار است؛ چون در پرسشهای کُلی، بهگونهی طبیعی باید پاسخها کُلی ارائه شود؛ اما کُلیگویی، راهی بهسمت معنایابی دقیق و موجه نمیبرَد، با آنهم، من در پاسخ آن عزیز کوتاه مینویسم.
یکی از ویژهگیهای پدیداری درزبان، نمایاندن گونهی چیستی زبان است؛ یعنی اینکه زبان در فرایند پدیدار و آشکار سازی چگونه شکل میگیرد و اهمیتِ مفهومی آن در پیوند با شی چیست.
“داریوش آشوری” در بارهی اهمیت پدیداری زبان میگوید:
” زبانپدیدار میکند که چیزها چیستند و چه گونه اند و نسبت آنها و جایگاههاشان چیست. و اینگونه هستی را برای انسان و به زبانی انسانی گزارش میکند.” (داریوش آشوری، شعر و اندیشه، ص ۸)
این دیدگاه بهروشنی میرساند که شناخت از پدیدهها، بر بنیاد رویکرد پدیداریِ(نمایاندن) زبان شکل میگیرد و نخستین مؤلفهی زبان، پدیدار سازی “چیستیِ” اشیا و ایجاد پیوند مفهومی میان شی و انسان است.
“گزارش زبان” در فرایندِ پدیداری “بهزبانِانسانی” هم، اشاره بهزبان ویژهی انسان است که از نظر ساخت (در حوزهی گویش و توانش) مفهومِ پدیدهها را به انسان انتقال میکند تا چهارچوبِ کُلی اندیشه در بسترِ رسانش مفهومی، هؤیت یابد.
پرسش دوم- دوست ارجمند دیگری بهنام “فرید طهماس” پرسیدهاست که “شعرِ خوب کدام است؟” (این پرسش باز هم کُلی است؛ چون فرضیهها در مورد شعرِ خوب با دیدگاههای گوناگون بههمراه است و هیچ دیدگاهی گپِ آخر را در این باره نگفتهاست)
پاسخ:
شعرِ خوب همان است که اندیشهی هنری خوب را در خود پردازش بدهد؛ منظورم از “پردازش”، بازتاب هنری اندیشه در آیینهی ذهن مخاطب است.
اگر تنها بهبیان اندیشهی ژرف، بدون توجه به رویکردهای هنرمندانه مانند: ایجاد تخیل، احساس، عاطفهانگیزی، توجه به آرایههای لفظی و ظرافتهای زبانی درشعر بپردازیم ؛ چرا این کار را بهزبان “نثر” انجام ندهیم؛ اما هنگامی که بحث “شعرِ خوب” مطرح می شود؛ بیگمان مظروف این ظرف، همان اندیشهی هنرمندانه است و نه بیان اندیشهی بدون ظرفیت و ظرافت هنرمندانه.