دختران در وطن خویش غریب؛ گناه ما چیست؟

میلیون‌ها نفر به یکباره از زندگی اجتماعی محو شدند؛ علیرغم سروصدای زیاد، وضعیت برای قربانیان، تغییری نکرده‌است. همه آ‌ن‌ها ناامید، نگران و عمیقا غمگین اند. افق‌ها برای آنان تیره و تار و وضعیت به شدت فاجعه‌بار است؛ گویی یک کشتار دسته جمعی رخ داده‌باشد. تصورش دشوار نیست.

کابل۲۴: کسانی که تا دیروز با شور و شعف و اشتیاق برای آینده بهتر، تلاش می‌کردند و مشتاقانه سرگرم فراگیری دانش و کار برای ساختن زندگی بودند، اکنون نه می‌توانند مکتب بروند، نه دانشگاه بخوانند، نه کار کنند و نه حتی خارج از قیمومیت مردان، سفر کنند. این یعنی میلیون‌ها زن و دختر، عملا از زندگی اجتماعی حذف شده‌اند و بدیهی‌ترین حق یک انسان هم برخوردار نیستند. دختران در وطن خویش غریب؛ وطنی که با نامهربانی و بی‌رحمی آنان را از آغوش‌ا‌ش می‌راند.

هفته گذشته یک نامه دو و نیم سطری، فضای کشور را ملتهب کرد؛ نامه‌ای که در آن تاکید شده‌بود دختران اجازه ورود به دانشگاه‌ها را ندارند. دانشگاه‌ها تعطیل شد، دختران خانه‌نشین‌ شدند. در فاصله تنها چند روز از ممنوعیت تحصیل دختران، بار دیگر اعلام شد که زنان اجازه کار در سازمان‌های غیردولتی را هم ندارند.

طالبان از زمانی که دوباره قدرت را به دست گرفته‌، چندین قانون را درباره زنان وضع و اعمال کرده‌اند. ابتدا تصمیم گرفتند که همه باید از لباس‌های بلند و برقع استفاده کنند. بعد ممنوعیت فعالیت زنان در سازمان‌ها و نهاد‌های دولتی را اعلام و اجرا کردند. سپس حضور زنان در ورزشگاه‌ها و محیط‌های تفریحی مانند پارک‌ها را ممنوع کردند. بعد از آن به سراغ مکاتب رفتند و حالا بیش از یک سال است که دختران اجازه تحصیل در مقاطع بالاتر از صنف ششم را ندارند.

ندامحمد ندیم؛ سرپرست وزارت تحصیلات عالی طالبان اعلام کرد که طبق دستور ملا هبت‌الله آخوندزاده؛ رهبر طالبان، تحصیلات عالی برای دختران تا فراهم شدن فضای مناسب شرعی ممنوع است. به زودی یک برنامه درسی و محیط شرعی برای آموزش عالی «با توجه به فرهنگ خودمان ایجاد خواهیم کرد. شهروندان نگران این موضوع نباشند».

این دو تصميم طالبان در فاصله‌ اندک، حجم بزرگی از اعتراضات و واکنش‌ها را به‌همراه داشت.

اگرچه فرمان ممنوعیت کار زنان در مؤسسات در چند روز اخیر توانست ممنوعیت تحصیل دختران در دانشگاه‌ها را تحت‌الشعاع قرار دهد و باعث شود تا این مهم، دیگر تیتر اول روزنامه‌ها و در محور توجه سیاست‌مداران قرار نگیرد؛ اما این فرمان همچنان به مثابه یک زخم کاری بر تن میلیون‌ها دختر در وطن خویش غریب، عمل می‌کند.

یک کشور افسرده
بعد از دو تصميم اخیر، فضای جمعی کشور افسرده و غمگین است. در فضای مجازی حرف حرف زنان است و کار و مکتب و نان.

زهرا ۱۸ ساله و از بازماندگان انفجار مکتب سیدالشهدا در غرب کابل می‌گوید: «کل مردم افسرده‌ هستند. مکاتب را بسته کردند گفتیم خیر است کورس‌های جبرانی می‌خوانیم، حالا کورس‌ها را هم بسته کردند. ما چه گناهی کردیم که نه حق تحصیل داریم، نه حق کار داریم، نه حق سفر داریم و فقط حق خانه ماندن داریم؟»

زهرا می‌گوید بعد از آن روز که فرمان ممنوعیت تحصیل دختران صادر شد و مراکز آموزشی به روی دختران مسدود شده، افسرده‌است و ۷ کیلو وزن کم کرده‌است.

زهرا می‌گوید: «از روزی که دیگر کورس نرفتم بیرون هم نرفتم و با هیچ‌یک از هم‌صنفی‌هایم تماس نگرفتم. آن‌ها هم تماسی نگرفتند؛ چون حال هیچ‌کدام ما خوب نیست. همه افسرده‌ شدیم.»

نجیبه، پرستو، ناردانه و ساره
به علاوه ساره، پرستو، ناردانه و شکوفه ۸ دختر دیگر در یک حویلی در حومه شهر زندگی می‌کنند که ۹ تن آن‌ها در دانشگاه‌ها درس می‌خواندند، سه نفر دیگر دانش‌آموز صنف‌های ۱۰ و ۱۱ مکتب بودند که آمادگی کانکور و کورس زبان می‌خواندند.

پرستو ۲۰ ساله دو سال است که زمستان‌ها را از نیلی؛ مرکز دایکندی به کابل می‌آید و این‌‌جا آمادگی کانکور و زبان می‌خواند.

پرستو می‌گوید: آن شب که فرمان ممنوعیت تحصیلات دختران در دانشگاه‌ها صادر شد در حویلی ما ماتم بود. هیچ‌کس نان نخورد. اول همدیگر را بغل کردیم بعد از آن هر کدام در گوشه‌ای نشستیم و گریستیم.

پرستو می‌گوید: دو روز بعد از آن همه در یک اتاق جمع شدیم که خداحافظی کنیم و به ولایات‌مان برویم. من پیشنهاد کردم که بیایید دسته‌جمعی از افغانستان برویم و در یک کشور دیگر جابه‌جا شویم و درس بخوانیم.

به گفته پرستو «اول از تصمیم من استقبال نشد، طبیعی بود، پول نداریم، اکثر ما پاسپورت هم نداریم؛ ولی زندگی در این‌جا را هم خوش نداریم. بعد همه توافق کردیم که از هر طرق ممکن از افغانستان برویم. حالا همه در تلاش هستیم تا از این‌جا کوچ کنیم و دو – سه راه هم جستجو و پیدا کردیم».

وقتی نان نباشد
طی دو فرمان طالبان زندگی میلیون‌ها زن و دختر تحت تاثیر قرار گرفته‌است. واکنش‌های تند و داغ زیادی علیه این دو تصميم منتشر شده‌؛ اما هیچ‌کدام کارساز نبوده و به‌درد مردم نخورده‌است.

لیندا توماس گرینفلد؛ نماینده امریکا در سازمان ملل، روز شنبه، ۱۰ جدی، این تصمیم طالبان را «خطرناک» و «ظالمانه» خوانده و خواستار لغو فوری آن شد.

او در توییتی نوشت: «تصمیم طالبان برای ممنوع کردن زنان از مشارکت در تلاش‌های بشردوستانه عواقب وحشتناکی دارد.»

گرینفلد افزوده که پس از تصمیم طالبان ۱۱.۶ میلیون زن و دختر از کمک‌های حیاتی محروم شده‌اند.

براساس آماری که خانم گرینفلد منتشر کرده بیش از ۱۱ میلیون زن و دختر در کشور از کمک‌های حیاتی محروم شده‌اند؛ اگرچه اخیرا هیچ نهاد و چهره‌ای درباره ممنوعیت تحصیل دختران در دانشگاه‌ها و مسدود شدن آموزشگاه‌های خصوصی چیزی نگفته‌است.

چوکی‌های خالی
در چند سال اخیر در کنار دانشگاه‌ها و مکاتب خصوصی، آموزشگاه‌های خصوصی هم پرکاربردترین نهادهای آموزشی بودند که در افغانستان ایجاد شده‌اند.

در کنار سود مالی خوب این مراکز، میلیون‌ها دختر و پسر نیز آموزش‌های فنی و حرفه‌ای می‌دیدند.

اکنون با فرمان منع تحصیل دختران، بیش از نیمی از چوکی‌های این آموزشگاه‌ها خالی شده‌است.

سید جاوید نجرایی؛ موسس یک نهاد آموزشی در کابل می‌گوید: بعد از منع دختران بالای صنف ششم، همه دختران به آموزشگاه‌ها هجوم آوردند. ما تنها امید خانواده‌ها بودیم؛ اما اکنون این ممنوعیت دامن ما را هم گرفت. ورود دختران به کورس‌ها و آموزشگاه‌ها هم ممنوع شده‌است.

به گفته او، در صنف‌های ما ۸۰ درصد شاگردان دختران بودند؛ ولی حالا تصور کنید چه شده.

نجرابی می‌گوید: در آخر ماه قطعا با کمبود بودجه برای پرداخت معاش استادان مواجه می‌شویم.

به گفته او، خانواده‌ها وقتی آینده اولادشان روشن نباشد در افغانستان نمی‌مانند، کار نیست، تحصیلات نیست، گرانی است. مردم از آینده فرزندان‌شان نمی‌توانند بگذرند ناچار اند مهاجرت کنند.

نسرین محمدی؛ معلم یک مکتب خصوصی می‌گوید که شوهرش کارمند دولت بود؛ اما ۹ ماه است بیکار شده و تنها او هزینه‌های زندگی را تامین می‌کند. او می‌گوید: افراد طالبان وارد مکتب ما شدند و گفتند دیگر ورود زنان و دختران ممنوع است. من بعد از این‌که آن‌ها رفتند ضعف کردم از اداره به شوهرم زنگ زدند آمد…

نسرین محمدی می‌گوید: حالا چکار کنیم؟ شوهرم بیکار، من بیکار… ما سه سال قبل از ایران به وطن برگشتیم که این‌جا خاک ماست؛ ولی نه نان است نه کار، ما مجبوریم مهاجرت کنیم ولی کجا؟

موسس کابل۲۴
حمید شهاب خبرنگار، عکاس، نویسنده و موسس کابل۲۴ است او همچنین به‌عنوان خبرنگار ارشد، مدیر مسئول و نویسنده در برخی از رسانه‌ها کار کرده‌است. از آقای شهاب در ۱۱ سال فعالیت رسانه‌ای، صدها گزارش، مقاله، تحلیل و گفتگو در حوزه‌های گوناگون، منتشر شده‌است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *