وسوسه‌های انسان و مصائب او بخش پایانی

بیگانگی نه‌تنها در به دست آوردن و مصرف کردن کالا وجود دارد بلکه چگونگی گذراندن ساعات آزاد ما را هم تعیین می‌کند اگر انسان بدون رابطه اصیل با شغل خود کار کند، چگونه میتواند از اوقات فراغت خود به طور مفید و موثر بهره‌برداری کند، همواره یک مصرف کننده منفعل و بیگانه باقی خواهد ماند، همانگونه که روش مصرف نسبت به آنچه خریده بیگانه و انتزاعی است فوتبال، سخنرانی‌ها، مناظر طبیعی و اجتماعات را نیز به همان نحوه مصرف کننده مصرف می کنند.

کابل۲۴: در فعالیت ها شرکت نمی کند بلکه می‌خواهد آنچه که هست جذب کند و هر وقت می تواند شادی و فرهنگ بیندوزد. و در واقع برای استفاده از اوقات فراغت خود آزاد نیست چگونگی گذراندن ساعات بیکاری به وسیله صنعت تعیین می‌شود.

همانطور که خرید کالادر دست صنعت است ذوق و سلیقه شخص هدایت شده است چیزهایی را می‌خواهد ببیند و بشنود که برایش فراهم شده است تفریح و سرگرمی نیز خود یک صنعت است مشتری وادار به خریدار می‌شود.

همانگونه که ناچار از خرید لباس و کفش است ارزش تفریح با میزان مقبولیت آن در بازار مربوطه تعیین می شود، نه با معیارهای انسانی در هر فعالیت بهره ور و ناشی از رغبت و طیب خاطر مانند خواندن تماشای منظره و گفتگو با دوستان در درون من تحولی به وجود می‌آید.

من دیگر آن آدم قبلی نیستم ولی در شکل بیگانه شده سرگرمی چنین تحولی ایجاد نمی‌شود. من چیزی را مصرف کردم در نفس من دگر گونی حاصل نشده، آنچه باقی مانده خاطره‌ای از کاری است که انجام داده ام یک مثال و نمونه بسیار خوب برای این قبیل ذوق سازی ها را ژیژک به زیبایی بازگو کرده:

یکی از پرطرفدارترین محصولات چاکلتی پرفروش در سراسر اروپای مرکزی، با نام تجاری کیندر سورپرایز، تخم‌مرغ‌های چاکلتی توخالی‌ای هستند که ورق‌های آلومینیومی رنگی و براقی آنها را در برگرفته‌اند.

وقتی کسی پوشش شکلات را برمی‌دارد و تخم‌مرغ را می‌شکند، اسباب‌بازی پلاستیکیِ کوچکی (قسمت‌های تشکیل‌دهندهٔ یک اسباب‌بازی) را داخل آن پیدا می‌کند.

کودکی که این تخم‌مرغ چاکلتی را می‌خرد معمولاً با هیجان و به سرعت پوست چاکلت را پاره می‌کند البته این عجله نه برای خوردن شکلات بلکه برای دیدن محتوی درون چاکلت شکسته است که خوردنش به بعد از رؤیت اسباب‌بازی موکول می‌شود.

آیا این مصداق مناسبی نیست برای آنچه تحلیلگر فرانسوی، ژاک لاکان می‌گوید: «تو را بسیار دوست دارم اما به نحوی غیرقابل‌توصیف چیزی را در درون تو بیش از خودت دوست دارم، بنابراین نابودت می‌کنم.»

آیا حقیقتاً این اسباب‌بازی همان ابژهٔ کوچک a نیست؟ ابژه‌ای کوچک در مرکز آرزوی ما، گنجی نهان، در کانون آنچه آرزو داریم.

این فضای تهی در مرکز آرزوهای ما گویای شکافی ساختاری است که برحسب آن هیچ محصولی آن خواستهٔ حقیقی ما نیست و هیچ‌چیزی پاسخگوی توقعاتی نیست که خودش و تصورش برای ما به وجود آورده است.

در آغاز دهه 70، لاکان با استمداد از مفهوم ارزش اضافیِ مارکس و عاملیت آن در نظام سرمایه‌داری، ابژهٔ کوچک a را همان کیفِ اضافی می‌شمارد. کیف بردن از هیچ!

کیف بردن از شیئی خاص که نیازی ویژه را برطرف می‌کند؛ اما همزمان وعدهٔ چیزی بیشتر را می‌دهد، لذتی ژرف که در فانتزی رخ می‌دهد. تمام تبلیغات ناحیهٔ تخیل را نشانه‌گیری می‌کنند و اسباب‌بازی پلاستیکی نتیجهٔ اشاعهٔ این شعار اسرارآمیز بیهوده است:

«با محصول ما، نه تنها شکلاتی خوشمزه می‌خورید بلکه اسباب‌بازی پلاستیکی (کاملاً بی‌مصرفی) نیز خواهید داشت.»

تخم‌مرغ شکلاتی کیندر فرمولی ارائه می‌کند برای تمامی محصولاتی که وعدهٔ چیزی «بیشتر» را می‌دهند. مثلاً یک دستگاه پخش DVD بخرید و پنج عدد DVD رایگان هدیه بگیرید. یا در نمونه‌ای صریح‌تر «با خرید این خمیردندان از یک‌سوم حجم بیشتر بهره ببرید.»

عملکرد این واژهٔ «بیشتر» جبران فقدانِ واژهٔ «کمتر» است تا جایگزینی برای این حقیقت باشد که یک محصول هرگز وعدهٔ خود را عملی نمی‌کند!

به بیانی دیگر، ما با کالای حقیقی به معنای محصولی که نیازی به موارد جانبی ندارد و هر آنچه وعده داده است را در بردارد و شعارش این است که “به همان میزان که هزینه می‌کنید به دست می‌آورید، نه کمتر و نه بیشتر”، سر و کار نداریم! نیاز کاذب وبه نوعی لذت بردن از هیچ.

مدیر خبرگزاری
کابل ۲۴ یک خبرگزاری مستقل است، راوی رویدادهای تازه افغانستان و جهان در ۲۴ ساعت شبانه‌روز. کابل ۲۴ در بخش‌ بازتاب‌ خبرهای تازه، تهیه‌ گزارش‌، ارائه تحلیل‌های کارشناسانه و حمایت از حقوق انسانی همه مردم افغانستان به ویژه زنان و اقلیت‌ها، و تقویت‌ و ترویج آزادی‌های اساسی و انسانی فعال خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *