‍ کتاب‌خوان‌ها، کتاب می‌سوزانند!

مساله کتاب و کتابخوانی از کم اهمیت‌ترین موضوعات کنونی جامعه ما تلقی می‌شود به طوریکه اگرچه برخی برنامه‌های رادیویی یا تلویزیونی یا استوری‌چی‌های لایک باز، زیاد، «کتاب کتاب» می‌کنند اما در زندگی واقعی میزان علاقمندی شما به کتاب رابطه معکوسی با هوش اجتماعی، هیجانی و عقل معاش شما دارد.

کابل۲۴: برای مثال زمانی که ارشاد، به کتابی که نوشته بودم، مجوز نشر نداد. یکی از اساتید دانشگاه که از دوستانم بود و وقتی صحبت از نفوذ و پارتی می‌شد افراد را به مفید و غیر مفید تقسیم می‌کرد، فرد مفیدی (با این تعریف) را به من (که کاملا غیرمفید بودم) معرفی کرد که با کمک نفوذ او بتوانم لااقل فرصت دیدار و گفتگو با ممیزی را پیدا کنم.

بعدا فهمیدم که آن فرد مفید، خودش مفید نیست بلکه مفیدیاب است و وقتی به آن مفیدها گفته بود که برای من و به قصد گرفتن مجوز کتاب التماس دعا دارد آنها با یادآوری ادب و فضل و شان این مفیدیاب، عذر تقصیر آورده بودند که برای ما خوب نیست که برای چنین چیز بی‌اهمیتی به کسی رو بیاندازیم و کوپن بسوزانیم!

از آنجاییکه اهل قدرت و سیاست، باهوش‌تر از اهل کتاب هستند، به تدریج فهمیده‌اند که به جای سوزاندن کتاب و بدنامی‌های بعدی آن بهتر است کاری کنند که خودِ اهل کتاب، زحمت امحای کتاب را برعهده بگیرند، در نتیجه دیگر خود کتابفروش است که کتابفروشی را می‌بندد، خود نویسنده است که خودش را سانسور و کتاب را کورتاژ می‌کند و کمی بعد بی‌خیال کسب مجوز و اصلا نوشتن کتاب می‌شود یا بخاطر نداشتن جا و مکان و اجاره‌نشینی پیاپی آنها را یک‌جا می‌گذارد در سایت دیوار.

بنابراین درحالیکه ممیزی‌ها هر روز چهره فرهیخته‌تری پیدا می‌کنند و رسانه ها و تریبون‌های متعدد ریاکارانه از ارج و قرب کتاب می‌گویند و برایش نمایشگاه برگزار می‌کنند و مروج کتابخوانی تلقی می‌شوند و رجال سیاسی به آنها توصیه می‌کنند که فونت کتاب‌ها را درشت‌تر بزنند، بدنامی کتاب‌سوزی و کتاب زدایی می‌افتاد بیخ ریش اهل کتاب!

کتاب «الفلاكه المفلوكين»، نوشته شهاب الدين احمد بن علي الدلجي، شرح مبسوطی از نکبت اهل کتاب است.

جاحظ وقتی پیر و علیل شد، زیر آوار کتابهایش مرد. ثعالبی در ثمار القلوب به نقل از او می‌گوید که «ادبیات را در کاسه نمی توان ترید کرد». ابوحیان توحیدی برای امرار معاش کتاب های «صاحب بن عباد» را نسخه‌برداری می‌کرد و دست آخر که از تنگدستی رو به علفخواری آورد، به یکباره تصمیم گرفت که کتابهایش را بسوزاند، الگویش هم یک دو جین نویسنده و خوره کتاب قبل از خودش بود مثلا یوسف بن اسباط که کتابهایش را در غاری گذاشت و درش را گل گرفت، ابوسلیمان دارانی که کتابهایش را در تنور سوزاند و گفت: «پیش از آنکه شمایان بسوزانید، خودم سوزاندم». ابوعمروبن العلا که کتابهایش را در دریا ریخت و ابوسعید سیرافی که به پسرش وصیت کرد کتابهایش را هیزم آتش کند.

همه اینها را گفتم که بگویم صفحه اینستاگرامی کتابفروشی انتشاراتی معروف و قدیمی هاشمی در خیابان ولیعصر که جزو پاتوق های این بنده و جمعی علاف‌تر از بنده بود، دیروز خبر تعطیلی این کتابفروشی را منتشر کرد.

این خبر البته با عقل معاش در یک میدان پر از دونات و آبمیوه‌فروشی منطبق و برای جامعه کاملا بی‌اهمیت است و جایی در شبکه های اجتماعی و اخبار نخواهد یافت و حق هم همین است زیرا تقصیر اهل کتاب است که خودشان می برند و خودشان می‌دوزند و تعطیل می‌کنند وگرنه خودتان شاهدید که همه جا از فضیلت کتابخوانی حرف زده می‌شود و برایش نمایشگاه برگزار و بر درشتی فونتش هم تاکید می‌شود.

سهند ایرانمهر

مدیر خبرگزاری
کابل ۲۴ یک خبرگزاری مستقل است، راوی رویدادهای تازه افغانستان و جهان در ۲۴ ساعت شبانه‌روز. کابل ۲۴ در بخش‌ بازتاب‌ خبرهای تازه، تهیه‌ گزارش‌، ارائه تحلیل‌های کارشناسانه و حمایت از حقوق انسانی همه مردم افغانستان به ویژه زنان و اقلیت‌ها، و تقویت‌ و ترویج آزادی‌های اساسی و انسانی فعال خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *