بدون شک این سوال دربارەی اتحادیەی اروپا، گروه 7، گروه بیست، ناتو و … اساسا بدین شکل مطرح نیست، چون ماهیت آنها روشن است.اما بریکس اینطور نیست!
کابل۲۴: اتحادیه نیست، بلوک سیاسی هم نیست، پلتفرم و مکانیسم عمل هم نیست، سازمان هم نیست که دفتر و دستک و دبیرخانه و دبیرکل داشته باشد!
و غیر از یک بانک مشترک، هیچ اشتراک عمل دیگری میان اعضا وجود ندارد.
پس بریکس چیست؟
بریکس یک دورهمی و ابتکار عمل نه چندان منظم از سوی دیرآمدگان به باشگاه ثروتمندان و قدرت مندان جهان است.
کشورهایی که فرصت های قرن نوزده و بخشی از قرن بیست را از دست داده و اکنون در صدد جبران مافاتند.
در غیاب حضور آنان، دستور العمل های نظام جهانی نوشته شده و ساختارها و نهادهای اقتصادی، حقوقی و سیاسی بین المللی مطابق سود و سلیقەی جهان غربی شکل گرفته است.
اکنون این تجمع متناقض از کشورهای دمکراسی و استبدادی که ویژگی مشترک آن ها، اقتصاد بالنده است، می خواهند به نوعی با نظام جهانی ” تجدید فراش ” کنند.
چین و روسیه عمدتا دنبال نفوذ بیشتر در نهادهای مالی نظیر بانک جهانی و صندوق بین المللی پول هستند. آنها می خواهند غرب کاری به راه و رسم حکمرانی آنها نداشته باشد و بگذارد بدون ” غربی شدن ” ثروتمند شوند.
در حقیقت دنبال تثبیت راه غیر غربی توسعه از طریق نسخەی تلفیق دولت اقتدارگرا و بازار آزاد و لیبرال زدایی از ساختارهای جهانی هستد.
نطق مجازی ولادیمیر پوتین در اجلاس اخیر که آشکارا نئولیبرالیسم – بخوانید لیبرالیسم، چون حکومت پوتین خود محصول اصلاحات آشفتەی نئولیبرال دهەی نود است – را محکوم کرد، دلیل روشن این سخن است.
سه کشور دیگر یعنی دمکراسی های هند، برزیل و آفریقای جنوبی طمع های متفاوتی دارند.
آنها سالهاست که خواستار عضویت در شورای امنیت و افزایش نفوذ و قدرت جهانی به تبع اندازەی اقتصاد، جمعیت و جغرافیای خود می باشند.
هیچ نشانەای وجود ندارد که چین و روسیه از این خواستەی آنها حمایت کنند. همانگونه که این سه کشور هم تمایلی برای تایید منویات مسکو و پکن برای تبدیل بریکس به یک ائتلاف ضد غربی نشان نمی دهند.
بماند که چین و هند دو رقیب دیرینه اند و نوعی بازی مستمر سگ و گربه و موش – چین، هند و پاکستان – به لحاظ ژئوپلتیک در منطقه میان آنها جریان دارد.
داستان شش عضو جدید بریکس از اعضای بنیادگذار هم جالب تر است.
آرجانتین و مصر کشورهایی مفلوک، بدهکار و دارای اقتصادهای ورشکستەاند و بە هر دری می زنند.
بانک بریکس می تواند به آنها وام دهد بخشی از مشکلاتشان را دستکم به صورت موقت چاره نماید و در برابر نهادها و کشورهای غربی هم قسمی فرصت بازارگرمی پیدا کنند!
عربستان و امارات دو قدرت نوظهور مالی با حکومت های استبدادی هستند. آنها دنبال تنوع بخشی به روابط خارجی خود و کسب و تضمین امنیت بیشتر و گسترش تجارت بین المللی از رهگذر ایجاد توازن های جدید می باشند.
از شما چه پنهان، مانند روسیه و چین قلبا مایل هستند که بجای امریکا، کشوری استبدادی کدخدا و پلیس جهان شود و از قید اندک انتقادات حقوق بشری و سیاسی موجود به نوع حکومت داری شان به کلی رها شوند!
اما چون فعلا چنین چیزی مقدور نیست و کشوری در طراز امریکا موجود نیست، ریسک نمی کنند و ضمن پایبندی و دلبستگی به نظم غرب محور کنونی، دل چین و روسیه را هم برای روز مبادا نگه می دارند.
دلیل پذیرش اتیوپی را هم بهتر است از خود اعضای بریکس پرسید!
می ماند ایران!
ایران تنها عضو بریکس است که به علت تحریم های آمریکا نمی تواند از مزایا و تسهیلات بانک توسعەی بریکس بهرە ببرد.
البته جنبەی سیاسی ماجرا برای تهران مهم است. در شرایطی که اوضاع داخلی چندان روبراه نیست و روابط خارجی هم به بدترین سطح از زمان انقلاب رسیده، عضویت در بریکس و شانگهای و …می تواند نوعی پیروزی سیاسی برای غلبه بر انزوا تلقی شود.
امتیازی که از سوی چین و روسیه به پاس سیاست نگاه به شرق آن به ایران داده می شود!
همانگونه که اشاره شد، این مساله تاثیری بر بهبود اوضاع داخل نخواهد داشت.
نکتەی مهم این است که تمام اعضای بریکس از جمله ایران، آن را به عنوان ابزاری برای مذاکره و چانه زنی در ارتباط با جهان غرب می بینند.
نکتەی مهم دیگر افزایش ابهام و اغتشاش هویتی و ساختاری بریکس با گسترش آن است.
دورهمی جمعی ناهمگون از کشورهایی با انگیزەهای متفاوت در جایی با حداقل انسجام می تواند جدیت و حتی موجودیت مساله را با تهدید روبرو سازد.
ظاهرا چینی ها که بدنبال یارگیری علیه آمریکا هستند، درهای بریکس را باز گذاشته اتد، امری که لزوما خوشایند هندی ها و برزیلی ها نیست.
باید دید که در آینده تکلیف این شکاف چه می شود!
صلاح الدین خدیو