امشب خاورمیانه یک گام دیگر به یک جنگ فراگیر منطقەای نزدیک شد.
خطری که در یک سال گذشته و از زمان حملەی حماس مانند شبح بر سر منطقه در پرواز بوده است.
کابل ۲۴: حملەی امشب ایران پس از یک دورەی خویشتن داری به نسبت طولانی و دردناک رخ داد.
دورەای که با ترور اسماعیل هنیه در تهران آغاز شد و با ترور سید حسن نصرالله به نقطەی جوش خود رسید.
اسرائیل با تغییر تمام قواعد بازی چارەای جز تلافی جویی برای ایران باقی نگذاشت و باعث شد صبر راهبردی و خویشتن داری تهران به محافظه کاری و مماشات ترجمه شود.
ارزیابی های ابتدایی حاکیست حملەی جدید ایران در قیاس با حملەی گذشته با غافل گیری بیش تری همراه بوده.
همچنین با استفاده از پرتابەهایی جدید موفقیت بیش تری در عبور از پدافند هوایی مستحکم و چند لایەی اسرائیل داشتهاست.
هر چند به نظر میرسد ایران تعمدا از هدف گرفتن مراکز جمعیتی و مناطق شهری اجتناب کردهاست.
با این امید که نفس عبور بخشی از پرتابه ها بازدارندگی لازم را ایجاد کرده و طرف مقابل را از بیم حملە به مراکز غیر نظامی، از واکنش غیر متعارف و انتقام جویی شدید باز دارد.
اکنون همه چیز به پاسخ اسرائیل و نوع واکنش آن بستگی دارد.
در بهار گذشته پاسخ اسرائیل تحت فشار امریکا و متحدان غربیش محدود و نمادین بود.
آیا اکنون هم این اتفاق می افتد؟
پاسخ این سوال در گرو دو مساله است.
هر گونه حملەی گسترده به ایران جدا از تبعات سیاسی سهمگین و غیر قابل محاسبه، با فرض هدف قرار دادن پالایشگاه ها و مراکز اقتصادی، به بالا رفتن تصاعدی قیمت نفت میانجامد و یک بحران بزرگ اقتصادی در مقیاس بین المللی به وجود میآورد.
با این وصف به نظر نمی رسد اسرائیل بدون یک اجماع بزرگ تر در سطح جهانی قادر به کشیدن ماشەی جنگی بزرگ و قراگیر باشد.
مسالەی دوم دولت تندروی اسرائیل است که با برخی موفقیتها در لبنان، ناکامی در رسیدن به اهداف اصلی در جنگ غزه را جبران کرده و به اصطلاح سیاست “دست پیش گرفتن” را در پیش گرفتهاست.
این محرک باعث میشود که نتانیاهو فرصت مذکور را مغتنم شمرده و ضربه زدن به ایران را در راستای بهبود وجهەی داخلی خود ببیند.
پویایی محصول امتزاج دو متغیر فوق نوع پاسخ اسرائیل را تعیین میکند.
هنوز منطقه روزنەای باریک برای فرار از یک جنگ بزرگ را داراست.
صلاح الدین خدیو