چند کلمه‌ای در باره کیله‌ی معروف

۱- هنر مفهومی محصول دوران مدرنیته و پسامدرنیسم است. در هنر مفهومی ایده و مفهوم موجود در اثر بر زیبایی شناسی معمول و مواد به کار رفته در آن اولویت دارد.

کابل ۲۴: آنچه در هنر مفهومی اهمیت دارد فکر و اندیشه هنرمند است نه شکل ظاهری اثر. ایده محوری، تنوع در اجرا و استفاده از هر نوع موادی در ارایه ایده، وادار کردن مخاطب جهت اندیشیدن، خلاقیت و تنوع، و به چالش کشیدن مفاهیم سنتی هنر، از مهم‌ترین ویژگی‌های هنر مفهومی است.

بنابراین آنچه که در هنر مفهومی اهمیت دارد نه شکل اجرای آن است بلکه باید دید که استتمنت هنرمند درباره اثر چه می‌گوید؟ امروزه مخاطبان، مدیران و خریداران آثار هنری، پیش از هر چیزی به بیانیه هنرمند درباره اثرش مراجعه می‌کنند. به‌طوری که هنر مفهومی بدون استتمنت وجود ندارد. عرض کردم که هنر مفهومی عمر درازی ندارد.

در عصر مدرنیته یکی از پیشگامان، مارسل دوشان است، اثر معروف او به نام فواره، فقط نمایش یک کاسه توالت است که خودش در ساخت آن هیچ دخالتی ندارد. اینکه ذهن و روان ما، عاجز از درک هنر مفهومی است، می‌تواند این باشد که با تجربه زیسته مدرن و پست مدرن را نداشته‌ایم.

به عبارتی ما مراحل تکوینی یک سیر طبیعی را طی نکرده‌ایم به عنوان مثال در مورد هنر، پست مدرن نتیجه سرخوردگی هنرمند از عصر مدرن است . یا چارلی چاپلین در فیلم عصر مدرنش، نگاه هجویه‌آمیز و طنز گونه‌اش را نسبت به ماشین بیان کرده‌است.

می‌خواهم بگویم که هنرمند در واقع بازخورد تجربیات زیسته اش را بیان می‌کند. پست‌مدرن در هنر مثل این است که ما مثلن یک عمر برنج خورده باشیم و حالا دل مان را گرفته باشد و به نشانه اعتراض برویم سراغ یک غذای دیگر. در حالیکه اگر هرگز برنج نخورده باشیم، دلیلی ندارد که از برنج خوردن احساس سرخوردگی کنیم. هنر مفهومی یعنی همین، سرخوردگی از مدرنیسم و افراطی‌تر از آن، پست مدرن .

۲- سوی دیگر هنر، سرمایه است. برای من قابل فهم است که یک اثر هنری چگونه روی روح و روان ما اثر می‌گذارد و یا ما را شگفت زده می‌سازد. اما نمی‌توانم درک کنم که چرا یک نفر صد میلیون برای یک تابلوی لوسین فروید می‌پردازد. واقعن چه در ذهن شیخ سلمان گذشته که چهار صد میلیون به خاطر تابلوی مسیح منجی پرداخته . چرا من یا شما نمی‌توانیم یک اثر، از کارهای هنرمند مورد علاقه خود را در خانه‌های ما داشته باشیم.

از زاویه دید نظام سرمایه، آنچه که اثر را با اهمیت می‌سازد، ایده ی اثر نیست، بلکه پولی است که برای مالکیت آن پرداخت می‌شود. سرمایه باعث می‌شود که شاهزاده سعودی، با پول برای خودش اعتبار بخرد. این پول لزومن در جیب هنرمند نیست. صدها زنجیره دلال‌وار دست‌به‌دست هم می‌دهند تا در سلسله مراتب سرمایه همه نفع ببرند بدون اینکه کدام رابطه عاطفی با خود اثر داشته باشند.

آنها از اثر هنری هیچ لذتی نمی‌برند ، لذت آنها در این است که ما بگوییم: واو او مالک این اثر منحصر به فرد است.

۳- قصه کیله و چسپ هم همین است. اینکه در ذهن صاحب اثر چی می‌گذشته، شاید برای ما کامل و دقیق قابل فهم نباشد. ذهن مخاطب می‌تواند به هرچیزی فکر کند و این همان ویژگی، هنر مفهومی است. حتی هنرمند می‌تواند به هیچ دلیلی اثر را خلق کرده باشد. اما او به هدفش رسیده‌است چرا که اثر مفهومی او دربستر هنر پست مدرن قابل توضیح و توجیه است. اگر هوادار هنر برای هنر هستید این کار می‌تواند نمونه ی همین نوع نگاه باشد .

۴- اینکه یک نفر چند میلیون بابت یک کیله و چسپ دو دالری بدهد همان قدر مسخره است که بگوییم چرا یک خر پول نباید برای دیده شدن، چند میلیون برای مثلن کردیت یک کیله و چسپ ندهد .

محسن حسینی

مدیر خبرگزاری
کابل ۲۴ یک خبرگزاری مستقل است، راوی رویدادهای تازه افغانستان و جهان در ۲۴ ساعت شبانه‌روز. کابل ۲۴ در بخش‌ بازتاب‌ خبرهای تازه، تهیه‌ گزارش‌، ارائه تحلیل‌های کارشناسانه و حمایت از حقوق انسانی همه مردم افغانستان به ویژه زنان و اقلیت‌ها، و تقویت‌ و ترویج آزادی‌های اساسی و انسانی فعال خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *