چه کسی باید اول از اتاق بیرون شود؟

شاید این پرسش ساده به نظر برسد، اما در دل خود یکی از بنیادی‌ترین میدان‌های نبرد اخلاقی را پنهان کرده‌است. سال‌هاست که دو اصطلاح درون‌ماندگاری و ترانسندنتالیسم دغدغه‌ی اصلی فکری من بوده‌اند. حتی دوستی روزی به طعنه گفت که من جز تکرار این دو اصطلاح حرف دیگری ندارم – و راست می‌گفت. چرا که تمام کوشش ذهنی‌ام بر آن است که در ساحت درون‌ماندگاری بیندیشم.

کابل ۲۴: البته این درون‌ماندگارگرایی در همه‌ی حوزه‌ها (اخلاق، سیاست، معرفت) بی‌ارتباط با تأثیرپذیری‌ام از نیچه، اسپینوزا و دلوز نبوده‌است. نیچه مرگ ترانسندنتالیسم را اعلان می‌کند، اسپینوزا – به‌قول دلوز – با تمام توان به نفع درون‌ماندگاری و علیه هر نوع تعالی می‌نویسد، و خود دلوز نیز فلسفه را از نقطه‌ی درون‌ماندگاری آغاز و فلسفه‌ورزی را در فلات درون‌ماندگاری ممکن می‌داند.

البته قصد من در اینجا تعریف مفهومی این دو اصطلاح نیست، بلکه می‌خواهم سه‌گونه اخلاق (سنتی، لویناسی و درون‌ماندگار) را در قالب یک موقعیت روزمره نشان دهم – موقعیتی که امروز بار دیگر، مانند صدها و هزاران بار دیگر، با آن روبه‌رو شدم:

سه نفر در اتاقی حضور دارند و می‌خواهند از آن خارج شوند. چه کسی باید اول بیرون برود؟

در باور من، کارکرد اساسی اخلاق، تنظیم زندگی اجتماعی انسان‌ها به‌منظور بهبود نظم و افزایش توان عمل جمعی آن‌هاست. انسان‌ها، با تکامل شعور اخلاقی، می‌توانند به‌صورت مستمر و پویا نظام اخلاقی درون‌ماندگاری را بیافرینند که متناسب با شرایط متغیر باشد.

اما این تکامل تنها در بستر کنش ارتباطی و تحت سیطره‌ی عقل ارتباطی امکان‌پذیر است. آنجا که عقل ابزاری حاکم است، شعور اخلاقی نمی‌روید؛ و از کسانی که سوبژکتیویته‌شان در چنین بستری شکل گرفته، نباید توقع اخلاق‌مداری داشت.

به باور من، تا زمانی که شعور اخلاقی در بستر عقل ارتباطی بالنده نشود، نه اخلاق درون‌ماندگار شکل می‌گیرد و نه رهایی از سلطه‌ی اخلاق ترانسندنتال ممکن است.

حال به مسئله‌ی خود بازگردیم.

در اخلاق سنتی، قاعده‌ای از پیش‌تعیین‌شده وجود دارد: «کسی که سمت راست ایستاده، اول از دروازه بیرون رود». این فرمان نه از دل وضعیت واقعی افراد، بلکه از بیرون – سنت، قانون یا عرف – صادر می‌شود و بر آنان تحمیل می‌گردد.

در اخلاقیات سنتی که اخلاقیات ترانسدنتال است، فرد نه فاعل تصمیم‌گیر، بلکه تابع قانونی متعالی است که وظیفه‌ی اخلاقی را از پیش تعیین کرده‌است.

در مقابل، اخلاق لویناسی از اصلی متفاوت پیروی می‌کند. فرمان از چهرهٔ دیگری می‌آید و‌ به جای خودآیینی، دگرآیینی مطرح است.

وقتی فرد با چهره‌ی دیگری مواجه می‌شود و در برابر آن مسئولیتی بی‌پایان احساس می‌کند. هرکس به دیگری می‌گوید: «اول شما»، زیرا فراخوانی متعالی از دل این مواجهه‌ی بینافردی برخاسته است.

اگرچه اخلاق لویناسی تابع قواعد سنتی اخلاقی نیست ولی همچنان در ساحت ترانسندنتال باقی می‌ماند، چرا که بنیادش نه در موقعیت زیسته، بلکه در یک احضار بیرونی و متعالی نهفته‌است.

به عبارت ساده‌تر: در اخلاق لویناسی اولویت در همه‌چیز حتی در زیستن، از دیگری است و فرد وقتی در موقعیت روزمره فوق قرار میگیرد، صرف نظر ‌از اینکه خود چه کسی است، و چه مقام و جایگاه اجتماعی دارد و صرف نظر از اینکه دیگری چه کسی است و چه مقام و جایگاه اجتماعی دارد، به او میگوید: بفرمایید، اول شما!

اما اخلاق درون‌ماندگار نه فرمان از پیش‌تعیین‌شده‌ای را می‌پذیرد و نه الزام متعالی صادرشده از چهره دیگری را. این سه نفر، به‌جای اطاعت یا ایثار بی‌قید، با هم می‌سنجند که چه کسی فوریت بیشتری برای خروج دارد یا کدام گزینه به نفع وضعیت کلی است.

اخلاق درون‌ماندگار از دل وضعیت زیسته، توان‌های واقعی، و ضرورت‌های لحظه‌ای برمی‌خیزد؛ و به‌جای فرمان‌برداری یا انفعال، کنش‌گری عقلانی و مشارکتی را پیشنهاد می‌کند. از همین رو، در جهانی پیچیده و متغیر، این نوع اخلاق از حیث انعطاف‌پذیری، واقع‌گرایی، و توان‌بخشی به فرد، برتری‌های اساسی دارد.

اما در جامعه‌ای مانند جامعه‌ی ما، به گمان من، تحقق اخلاق درون‌ماندگار – آن‌گونه که نیچه در تبارشناسی اخلاق و اسپینوزا در کتاب در اخلاق توصیف می‌کنند – تا مدت مدیدی ممکن نخواهد بود. درنتیجه، ناگزیریم در عین نقد مستمر اخلاقیات ترانسندنتال، همچنان از آن پیروی و حمایت کنیم و به این قاعده گردن نهیم که اول کسی از دروازه بیرون شود که در راست ایستاده‌است.

و شاید تا آن روز، هنوز این پرسش باقی بماند:

چه کسی باید اول از در بیرون شود؟

….

لطیفه‌‌ای نیز وجود که وقتی به چپی‌ها که در راست ایستاده می‌بودند، می‌گفتند: بفرمایید اول شما بیرون شوید چون راست هستید. پاسخ می‌داند: نه، ما چپی هستیم، بفرمایید اول شما.

جمشید مهرپور. کابل

کابل ۲۴ یک خبرگزاری مستقل است، راوی رویدادهای تازه افغانستان و جهان در ۲۴ ساعت شبانه‌روز. کابل ۲۴ در بخش‌ بازتاب‌ خبرهای تازه، تهیه‌ گزارش‌، ارائه تحلیل‌های کارشناسانه و حمایت از حقوق انسانی همه مردم افغانستان به ویژه زنان و اقلیت‌ها، و تقویت‌ و ترویج آزادی‌های اساسی و انسانی فعال خواهد بود.