زهران ممدانی مسلمان شیعه، مهاجر و سوسیال دمکرات شهردار نیویورک بزرگترین شهر آمریکا و پایتخت مالی جهان شد.
ممدانی که میگوید از ستمتیزی امام حسین الهام گرفته، خطاب به ترامپ گفت:
کابل ۲۴: دونالد ترامپ، چون میدانم تماشا میکنی، چهار کلمه برایت دارم: صدا را بلند کن. نیویورک همچنان شهری خواهد بود ساخته و ادارهشده توسط مهاجران، و از امشب، رهبری آن نیز بر عهده یک مهاجر است.
بنابراین، رئیسجمهور ترامپ، وقتی میگویم برای رسیدن به هیچکدام از ما، باید از همهٔ ما عبور کنید، این را جدی بگیرید. من جوانم، مسلمانم، یک سوسیالیست دموکراتم و مهمتر از همه، حاضر به عذرخواهی برای هیچکدام از اینها نیستم.دونالد ترامپ بارها و آشکارا نفرت خود را از ممدانی ابراز کرد و حتی وی را به کاهش بودجهٔ فدرال تهدید نموده است.
از دید رئیسجمهور نژادپرست امریکا، هر سه خصیصهٔ ممدانی یعنی مهاجر بودن، سوسیالیست بودن و مسلمانی تاوانند.
ترامپ بارها به نفرتپراکنی علیه صادق خان شهردار لندن هم پرداخته است. پسر یک راننده اتوبوس مهاجر پاکستانی که اینک کلیددار قدیمیترین متروپل سرمایهداری جهان است.
با هر نگاهی ممدانی و صادق خان، شکوفههای دموکراسی در فصل خزان آنند. در زمانهٔ پسرفت دموکراسی و پاییز پدرسالاری راست مردمفریب، ارادهٔ مردم هنوز از دل توفان قد راست میکند.در بدترین شرایط بدترین دموکراسی باز بهتر از بهترین اندکسالاری است.
اگر به حق از ناعادلانه بودن نظام جهانی شکوه میکنیم و از ناهمسنگی قوا در دنیا مینالیم، نباید سهم خود را از این شکست و ادبار از یاد ببریم.
قوت غرب ناشی از سیستمهای سیاسی کارآمد و شیوههای ساماندهی اجتماعی قدرتمند آن است. آنها در مسیر شایستهسالاری هیچ قید و بند و سهمیهای را نمیپذیرند.
چرخ پویاترین و سریعترین شهرهای امروز جهان بدست مهاجران میگردد. کارآفرینان، مخترعان، متخصصان و مغزهایی که از اقصینقاط جهان راهی جوامع غربی میشوند، در درجهٔ اول شیفتهٔ حاکمیت قانون و شایستهگزینی و نظام خالی از تبعیض و سرشار از تکریم، شهرهای اروپایی و آمریکای شمالی و قارهٔ اقیانوسیه میشوند.
حتی شهرهای جهانوطن همسایهٔ ما نظیر دوبی و ابوظبی فارغ از تقلید پیشگفته نیستند.
صد البته غرب گل و بلبل خالص نیست و نژادپرستان و اسلامهراسان و مهاجرستیزان هم وجود دارند که در ترامپیسم و راست سیاسی افراطی نمود مییابند.نکته هم این جاست؛ نسبت ما با ترامپیسم! اگر قول و فعل ترامپ را بدترین نسخهٔ اندیشهٔ سیاسی غرب کنونی بدانیم، شوربختانه فارغ از نمونههای وطنی آن نیستیم.
هر گفتار و رفتار سیاسی حذفی و خالصساز که دل در گرو حاکمیت اقلیت بر اکثریت دارد و از چرخش دموکراتیک قدرت میهراسد، دانسته و ندانسته رهرو ترامپیسم است!
آیا در همین تهران به اصطلاح امالقرای جهان اسلام، امکان شهردار شدن نه یک مسلمان سنی، بلکه فنسالاری دگراندیش ولو شیعه وجود دارد؟
آیا اگر تهران، روادار و گشاده به روی همهٔ ایرانیان شایسته و دلبند وطن باشد، در مرزها راستکیشی دینی به سکهٔ قلب قومگرایی بیگانهپرست مبدل میشود؟
حتم دارم ممدانی و صادق خان اگر به ایران میآمدند، دشوار بود غیر از سرایداری منازل شمال شهر، فرصت پیشرفت چشمگیری بیابند!به همین ارومیهٔ خودمان بنگرید تا بدانید زبان سیاسی کدام جریان بیشتر آغشته به واژگان منحوس ترامپ است!
چه کسی مدام مهاجر مهاجر میکند. چه کسی فکر میکند تاریخ ایران، چای دبش یا زمین ازگل است که آن را به سرقت و یغما برد و تحریف و تقطیعش کرد؟
شباهت واژگان و مصطلحات جریانهای سیاسی با زبان و ادبیات ترامپ نه اتفاقی، بلکه علامت خوردن از یک آبشخور مشترک است.
هراسافکنیهای جمعیتی، تقسیم شهروندان و پاسداشت تبعیض و تفرقه، الگوی مشترک راست نژادپرست امروز است. راست مذهبی، راست قومی، راست زبانی همه و همه کاریکاتوری حقیر از ترامپ اصلی است.
صلاحالدین خدیو


