ضرورت مطالعهٔ دیاسپورای افغانستان

امروز صبح مقالهٔ خوبی از آرمین لنگرودی، نویسندهٔ ایرانی، دربارهٔ نسبت دیاسپورای ایران با روشنگری خواندم. مقاله‌ای که در آن از نقش بسیار ضعیف دیاسپورای ایران در روشنگری و تحول فکری جامعهٔ خود سخن گفته بود.

کابل ۲۴: این نوشته برایم تلنگری شد تا بار دیگر به دیاسپورای افغانستان بیندیشم. جمعیتی گسترده که چند سالی است از کشور بیرون رفته، اما همچنان در زندگی سیاسی و فرهنگی ما حضور پررنگ دارد. پرسش اصلی این است که آیا ما نیز دچار همان سرنوشتی هستیم که لنگرودی برای دیاسپورای ایران توصیف می‌کند، یا وضعیت‌مان چنان پیچیده است که باید آن را مسئله‌ای مستقل دانست؟

با تأملی که در نوشته‌ها و مباحث دیاسپورا داشته‌ام، آشکار شده‌است که بسیاری از مهاجران افغانستان با همان افکار و جهان‌بینی‌ای که در داخل داشتند، به جهان غرب رفتند.

آنان فرصت آشنایی با فضای معرفتی و فرهنگی نو را داشتند، اما در بسیاری موارد نه از امکانات آموزشی استفاده کرده‌اند و نه نگاه معرفتی‌شان دگرگون شده‌است. بخش بزرگی از این مهاجران تنها به آموختن زبان و یافتن کارهای فیزیکی بسنده کرده‌اند و در جامعهٔ میزبان نیز ادغام کامل پیدا نکرده‌اند.

همین وضعیت آنان را به نوعی سرگردانی وجودی کشانده؛ حالتی که می‌توان آن را ریشه‌کَن‌شدگی و بی‌جهانی دانست، یعنی گسست از تجربهٔ اصیلِ «در جهان بودن» و ناتوانی در ساختن جایگاهی پایدار برای خود در سرزمین جدید.

هم‌زمان بسیاری از آنان دچار گسست مسئله شده‌اند. آنها در فضای مجازی حضور فعال دارند ولی ذهن‌شان بیشتر درگیر مباحثی است که عملاً ربط چندانی به مسائل واقعی مردم داخل ندارد و هیچ نقشی در روشنگری یا تحول فکری جامعهٔ افغانستان ایفا نمی‌کند.

از سوی دیگر، برخی مهاجران گرفتار توهمی‌اند که گمان می‌کنند چون به جهان آزاد رفته‌اند، پس نسبت به ما که در افغانستان مانده‌ایم روشنفکرتر و آگاه‌ترند، بی‌آنکه در ساختار ذهنی و درک‌شان از جهان تغییر بنیادینی رخ داده‌باشد.

این مجموعهٔ پیچیدهٔ پدیده‌ها نشان می‌دهد که برای فهم دیاسپورای افغانستان به یک مطالعهٔ جدی و علمی (یک تحقیق کیفی) نیاز داریم. مطالعه‌ای که بر تجربهٔ زیسته، افکار، باورها و سبک زندگی آنان تکیه کند و روایت‌هایشان را در متن واقعیت وجودی‌شان تحلیل نماید.

هرچند من تجربهٔ مستقیم و بیواسطه-تجربه زیسته و زنده- از زیست مهاجرتی ندارم و دوست دارم روزی برای مدتی در میان‌شان زندگی کنم تا شناختی بی‌واسطه به دست آورم، اما از همین فاصله نیز می‌بینم که این موضوع یک مسئلهٔ اساسی است.

اگر این شکاف میان داخل و خارج فهم نشود و بررسی نگردد، روزی ممکن است فاصلهٔ ما با دیاسپورا چنان ژرف شود که دیگر گفت‌وگوی معناداری میان ما ممکن نباشد.

جمشید مهرپور_کابل

کابل ۲۴ یک خبرگزاری مستقل است، راوی رویدادهای تازه افغانستان و جهان در ۲۴ ساعت شبانه‌روز. کابل ۲۴ در بخش‌ بازتاب‌ خبرهای تازه، تهیه‌ گزارش‌، ارائه تحلیل‌های کارشناسانه و حمایت از حقوق انسانی همه مردم افغانستان به ویژه زنان و اقلیت‌ها، و تقویت‌ و ترویج آزادی‌های اساسی و انسانی فعال خواهد بود.