بررسی فیلم زندگی دوگانه ورونیکا

فیلم زندگی دوگانه ورونیکا محصول سال ۱۹۹۱ کشور فرانسه به کارگردانی کریستوف کیشلوفسکی است. این فیلم از تمام لحاظ به‌عنوان اثر برجسته‌ای در دهه نود شناخته می شود؛ با دیالوگ های کم اما طراحی ها و فضاسازی های عالی و بدیع. کیشلوفسکی با مهارت تمام، دنیایی شعرگونه و خلسه‌ آور خلق کرده که تنها اندکی جسمانی تر از خیال است.

اوج هنر کارگردانی کیشلوفسکی در بازی‌گیری از بازیگرانش است که این مزیت در زندگی دوگانه ورونیک هم مثل سه‌رنگ بسیار به چشم می‌آید؛ بازی ایرن ژاکوب در دو فیلم کیشلوفسکی یعنی زندگی دوگانه ورونیکا و قرمز از بهترین بازی‌های دهه نود است.
یکی از مضمون های کلیدی این فیلم مفهوم تقدیر است. کیشلوفسکی در ورای نظم ظاهری، قانونمند و فریبنده حیات، نیروی قدرتمند و گریز‌ ناپذیر تقدیر و تصادف را می‌بیند که بر خلاف عقل، منطق و پیش‌بینی های انسان عمل می‌کند و از این نظر بر اساس اندیشه کیشلوفسکی، زندگی انسان بیشتر از آن که عقلانی و منطقی باشد، تابع شانس، تصادف و تقدیر است.
سینمای کیشلوفسکی سینمای دکور، نور، میزانسن و موسیقی است. فضاهایی که او خلق می‌کند تمام پرسش‌های فلسفی او را که از انزوا و تنهایی ناشی می‌شود و در قلب اجتماع رسوخ می‌کند را القا می‌کنند.
نمای کلی داستان
فیلم زندگی دوگانهٔ ورونیکا روایتگر دو دختر است که همزاد و هم شکل یکدیگرند اما به دو دنيای متفاوت تعلق دارند.
بخش اول فیلم داستان زندگی ورونیکای لهستانی و بخش دوم زندگی ورونیک فرانسوی است، که نقش هر دو را ایرن ژاکوب بازی می‌کند.
ورونیکا و ورونیک هر دو شخصیت‌هایی مشابه دارند. هر دو خواننده‌اند و علائق مشترکی دارند. هر دو گوی‌های شیشه‌ای دارند که به آن دلبسته‌اند؛ ورونیکا بیشتر، دنیا را اغلب از ورای آن می‌بیند که او را با بُعد دیگری از جهان آشنا می‌کند.
ورونیکا با طبیعت آمیخته است از زیر باران بودن لذت می‌برد، از زیر نور آفتاب بودن لذت می‌برد، اما گوئی هنوز نمی‌داند از زندگی چه می‌خواهد کما اینکه بعد از دریافت حس غمی درونی، رابطه‌اش با دوستش هم معلق می‌شود.
پرده اول
ورونیکا نوازنده پیانو است که در آزمون خوانندگی پذیرفته می‌شود و پس از آن آزمون در میدان شهر کراکف، با ورونیک که کاملا شبیه خودش است مواجه می‌شود؛ اما ورونیک او را نمی‌بیند. پس از این دیدار، ورونیکا دچار حمله قلبی می‌شود و حین اجرای کنسرتی می‌میرد.
پرده دوم
پس از مرگ ورونیکا، با ورونیک فرانسوی آشنا می‌شویم. او که انگار به گونه‌ای ماورائی، از مرگ ورونیکا با‌خبر شده،‌ در اندوهی عمیق فرو می‌رود؛ کلاس خوانندگی‌اش را متوقف می‌سازد و در مدرسه‌ای به تدریس موسیقی از جمله ساخته‌های ون دن بودن مایر می‌پردازد.
پس از اجرای یک نمایش خیمه شب بازی در مدرسه، او نشانه‌هایی مرموز دریافت می‌کند و با دنبال کردن آن نشانه‌ها به الکساندر فابری می‌رسد. مردی که نمایش خیمه شب بازی را اجرا کرده بود. او به ورونیک می‌گوید که زندگی، او را دست‌مایه یک کار داستانی قرار‌داده است و دو عروسک شبیه به هم ساخته تا نمایشی در مورد دو دختر همسان اجرا کند.
انگار شخصیت الکساندر به شکلی اسرارآمیز، زندگی آن دو را رقم می‌زند و ماهیتی خداگونه می‌یابد. در نهایت ورونیک که کاملاً به باور داشتن همزاد خود پی برده نزد پدرش می‌رود که او را از این جریان مطلع کند و در سکانس نهایی، دست خود را روی تنه‌ی درختی تنومند می‌کشد و به آرامش می‌رسد.
کارکرد موسیقی در فیلم زندگی دوگانه ورونیکا
در نظر قدما آدمی سرشتش با آواز موسیقی ایجاد شد. در رساله بهجت الروح نوشته عبدالمومن بن صفی‌الدین گرگانی که رساله‌ای است دربارهٔ موسیقی آمده است:
آن هنگام که حضرت حق، گل آدم و حوا را سرشت و در صحرای عدم گذاشت و به روح گفت که باید در این گِل هبوط کنید تا این آدم، آدم بشود روح تمایلی به این که از عالم مجرد وارد گِل بشود نداشت، سرانجام خداوند به جبرئیل فرمان می‌دهد که به قالب گل آدم برود و آنجا برای این روح نغمه سرایی کند. جبرئیل به قالب آدم رفت و در آواز حزین و در مقام راز برای گِل شروع به نغمه سرایی کرد و آواز خواند تا روح مدهوش و مجذوب آدمی شد و در گِل آدمی هبوط کرد. و همچنین با صور، صوراسرافیل است که روح از عالم خاک جدا می‌شود و به عالم افلاک می‌رود. به راستی که موسیقی زبان مشترک همه‌ی انسان هاست.
مثل تمام فیلم های کیشلوفسکی، در این فیلم نیز موسیقی کارکرد کلیدی و مهمی دارد؛ موسیقی در فیلم‌های او بخشی از فیلم است. معمولاً شخصیت‌های فیلم‌های کیشلوفسکی درگیر موسیقی در فیلم هستند. موسیقی آثار کیشلوفسکی بسیار زیبا و تأثیر گذارند، به طوری که موسیقی آثار او را به تنهایی و بدون فیلم نیز می‌توان بارها شنید. موسیقی ورونیکا نیز همین‌گونه است و این مورد مدیون موسیقی متن شاهکار زبیگنف پرایزنر است که جلوه‌ای شاعرانه به فیلم داده در واقع تلفیق موسیقی با عالم معنا، کاری است که کیشلوفسکی مهارت عجیبی در آن دارد .
کیشلوفسکی پیش از مرگ ورونیک، ضیافتی هنرمندانه برپا می‌کند: شعری آسمانی، موسیقی‌‌ جادویی و باشکوه و صدای ملکوتی ورونیکا، تاثیری غریب بر ما می‌گذارد؛ تا آن جا که وقتی ورونیکا میان خواندن، ناگهان می‌میرد؛ می‌دانیم که در بالاترین نقطه صعود هنری‌اش جان داده.
نقش آفرینی شاعرانه ایرن ژاکوب
بیشتر فیلم‌های کیشلوفسکی دارای نماهای آرام و ثابت است و نمایش دغدغه در چهره بازیگرانش با استفاده از نمای نزدیک است. همین مورد بازی بازیگران را سخت می‌کند ولی ایرن ژاکوب، با بازی بسیار زیبا و قدرتمند خود توانسته از عهده آن برآید.
بازی درونگرایانه و سرشار از آرامش ژاکوب بسیاری از عواطف و احساسات و حالات درونی شخصیت ورونیکا را با کمترین دیالوگ‌های ممکن به بیننده انتقال می‌دهد. فیلم آشکارا بر محور جذبه معمایی و خاموش او بنا شده‌است ایرن ژاکوب مانند کودکی سرشار از زندگی اما با غمی غریب که تصویرش را برایمان صمیمی و آشنا می‌کند، با نگاه خیره و معصومانه خود در حال کشف لذت و هراس و اندوه رازهای جهانی ناشناخته است.
ایرن ژاکوب با نقش آفرینی بی‌نقص خود به خوبی توانسته این دو شخصیت را در عین شباهت کامل ظاهری، به نحوی ظریف متفاوت بنمایاند. نخستین باری که او را به نقش یک معلم موسیقی لهستانی می‌بینیم، بی‌درنگ مسحور جذبه احساساتی چشمانش می‌شویم. واضح است روح پریشان ورونیکا، فریفته کششی درونی است اما منشأیی ناگفتنی دارد.
سخن پایانی
زندگی دوگانه‌ی ورونیک جادوی محض است؛ فیلمی سراسر راز و رمز و چنان خیره‌کننده که نمی‌توان از تماشایش دل کند. هر دیداری با فیلم، فرصت تازه‌ای است تا رازهایی دیگر را به تماشاگر نشان بدهد.
فیلم، به‌ زیبایی این نظر را طرح می‌کند که آدم‌ها می‌توانند در گوشه‌ای دیگر هم‌زادی داشته باشند و حتی ممکن است این دو هم‌زاد، روزی در یک نقطه‌ی زمین باشند، بی‌ آنکه یک‌دیگر را درست و حسابی ببینند و از دیدن هم شگفت‌زده شوند و این همان اتفاقی است که برای ورونیکا و ورونیک می‌افتد.

خشایار رضوی

مدیر خبرگزاری
کابل ۲۴ یک خبرگزاری مستقل است، راوی رویدادهای تازه افغانستان و جهان در ۲۴ ساعت شبانه‌روز. کابل ۲۴ در بخش‌ بازتاب‌ خبرهای تازه، تهیه‌ گزارش‌، ارائه تحلیل‌های کارشناسانه و حمایت از حقوق انسانی همه مردم افغانستان به ویژه زنان و اقلیت‌ها، و تقویت‌ و ترویج آزادی‌های اساسی و انسانی فعال خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *