اگر در گذشته احساس میشد روسیه/پوتین در بین ملتهای جهان محبوبیتی دارد، مدیون ایستادن در مقابل زورگویی و تجاوزگری امریکا و متحدانش و مبارزه با تروریسم بود اما اکنون که خود به یک متجاوز و زورگو تبدیل شده و از تروریستهای چچنی علیه اوکراین استفاده کرده است، دیگر آن روسیه/پوتین نبوده بلکه یک متجاوز و اشغالگر است.
در ضمن، نه امریکا/بایدن پاک دامن است و نه روسیه/پوتین شستهورفته است. به قول یک ضربالمثل معروفِ عامیانه: سگ زرد برادر شغال است. لذا در طرفداری و یا مخالفت با دو قطب/دونفر ناپاک و ناشسته، به جان هم نیفتیم زیرا در طول تاریخ، دست هر دو قطب به خون میلیونها انسان بیگناه آلوده بوده و هست.
تجاوز روسیه به کشور اوکراین باعث شد که عدهای بر اساس داوریهای احساسی، فکری و وابستگیهای سیاسی و سیطره کلیشهای بر مغز، به طرفداری از این یا آن بپردازند؛ در حالی که دیدگاه حب و بغض به قضایا، ما را دچار تناقض نگاه و قضاوت میکند. مثلاً ممکن است که بمباران فلسطینیان و یمنیها توسط هواپیماهای اسرائیلی و امریکایی را امری عادی بپنداریم ولی موشکباران شهرهای اوکراین را جنایت بدانیم؛ در حالی که هر دو جنایت است.
در واقع، وابستگیهای فکری و سیاسی، باعث میشود که به جای نگاه مبتنی بر خرد، به قالبهای پیش ساخته فکری و سیاسی و نه انسانی پناه ببریم. به همین خاطر عکس زیر را گذاشتم تا درک کنیم که نمایندگان دو قطب، کره زمین را وسط گذاشته و به ما میخندند که چگونه شعور بعضی از ما را به خاطر جانبداری از این یا آن، به بازی گرفتهاند.
اگر ما از چنگ هیولای وابستگیهای فکری و سیاسی نجات پیدا کنیم و به مکتب انسانی بپیوندیم، میتوانیم با استناد به قوانین بینالمللی و اصول انسانی، چنین قضاوت کنیم که رفتار آمریکا در جهان مغایر تمام قوانین بینالمللی و انسانی بوده و هست و حملات روسیه نیز خلاف همه معاهدات جهانی و حقوق بشری است.
لذا در شرایط فعلی، تنها وظیفه انسانی ما میطلبد که با جنگ
مخالفت کنیم تا شاید این مخالفتها به موج بازدارنده تبدیل شود و از ریختن خون انسانهای بیگناه جلوگیری کند.
محمد مرادی