فیلم «گلخانه» (Glasshouse) فیلمی پساآخرالزمانی، رازآمیز و مهیج است که داستان جذاب یک خانوادۀ بازمانده از یک بیماری عجیب را روایت میکند. این فیلم در عین اینکه خوشساخت و پرکشش است، نگاهی عمیق و تاملبرانگیز به مفاهیمی مثل حافظه، حسادت و وفاداری هم هست.
این فیلم در گلخانهای به سبک ویکتوریایی و در آفریقای جنوبی فیلمبرداری شده و بازیگران آن هم ترکیبی از بازیگران محلی و بریتانیایی هستند. در خود این فیلم ترسناک، مهیج و آخرالزمانی، اشارهای به مکان خاصی نمیشود؛ انگار ماجرا در یک قلمرو رویایی اتفاق میافتد. داستان فیلم دربارۀ خانوادۀ بازماندهای است که بعد از شیوع گستردۀ یک بیماری عجیب و غریب در یک گلخانۀ بزرگ پناه گرفتهاند.
تهدید نادیدنی این فیلم ویروسی است که اسمش را «رنده» گذاشتهاند. این ویروس حافظۀ آدمها را از بین میبرد و آنها را به حیواناتی تبدیل میکند که حتی اسم خودشان هم یادشان نمیآید. مادر این خانواده (با بازی آدرین پیرس) که ما اسم او را نمیدانیم زنی است که بر اعضای خانوادهاش تسلط کاملی دارد و فرزندانش را در این شرایط عجیب و تهدیدآمیز سرپرستی میکند.
فیلم «گلخانه»؛ داستانی آخرالزمانی دربارۀ یک بیماری عجیب
اِوی (آنجا تالجارد) دختری محتاط است؛ بی (جسیکا الکساندر) روحیهای رویاپرداز دارد و دیزی (کیتی هریس) هم نوجوان و خام است؛ آنها یک برادر به اسم گیب (برنت ورمولن) هم دارند که به ویروس آلوده شده است. مادر خانواده به بچهها خواندن و نوشتن و نقاشی کردن و پرورش گیاهان را یاد داده (همۀ زنبورها از بین رفتهاند و آنها باید خودشان کار گردهافشانی را انجام بدهند). او برای آنها داستانهایی از دوران قبل از همهگیری هم تعریف میکند.
اما مهمتر از هر چیز آنها باید هرکسی را که به خانهشان نزدیک میشود بکشند. آنها این کار را برای خودشان به نوعی مناسک و آیین تبدیل کردهاند؛ بهترین قسمتهای بدن مهاجم را میخورند و بقیه را به عنوان کود برای پرورش کدوها و توتفرنگیهایشان استفاده میکنند.
فیلم «گلخانه»؛ داستانی آخرالزمانی دربارۀ یک بیماری عجیب
اما وقتی یک مرد جوان خوشسیما (هیلتون پلسر) سر و کلهاش پیدا میشود، زنها اول او را مجروح میکنند، ولی بعد از اینکه میبینند او ظاهرا به ویروس آلوده نشده، با احتیاط از او مراقبت میکنند تا زخمش بهبود پیدا کند.
حضور این مرد جوّ صلحآمیز خانواده را به هم میریزد و حسادت و رقابت را به قلب دخترها راه میدهد. آیا ممکن است این آدم برادر گمشدۀ آنها به اسم لوکا باشد که سالها قبل در نوجوانی گم شده بود؟ در شرایطی که هیچ عکس و تصویری جز نقاشی وجود ندارد، تنها چیزی که آنها برای پاسخ دادن به این سوال باید به آن اتکا کنند، حافظهشان است.
کلسی اگان (کارگردان) و گروه همکارش لباسهای سبک و سفیدی از جنس کتان و توریها و زیورآلاتی ویکتوریایی را بر تن بازیگران پوشاندهاند که آدم را یاد فیلم رازآمیز «پیکنیک در هنگینگ راک» میاندازد؛ این کار جلوۀ جذاب و ماهرانهای ایجاد کرده که کاملا مناسب یک فیلم پساآخرالزمانی است.
فیلم «گلخانه» مضمون جالب و گیرایی دارد و این مضمون را خیلی هم خوب به تصویر کشیده است. تمام عناصر فیلم در ترکیبی نیرومند و خوشساخت با هم جمع شدهاند و در فضایی تاریک و اهریمنی بیننده را به تامل دربارۀ حافظه، میل و تنهایی وادار میکنند.
کارگردان و فیلمنامهنویس: کلسی اگان (Kelsey Egan)
بازیگران: جسیکا الکساندر (Jessica Alexader)، کیتی هریس (Kitty Harris)، آدرین پیرس (Adrienne Pearce) و دیگران