“بابه قِران” کی بود؟

هنگامی که از “تنگی‌ صیاد” می‌گذری، به‌سرزمین انار و انجیر، شهر کاکه‌ها و آزادگان می‌رسی؛ جغرافیایی که درختانِ سبز و خانه‌های گِلی روستایی‌اش، صمیمیت، مهربانی و هم‌دلی را برایت هدیه می‌دهد.

شهرِ تاقین‌پوشانِ قیماق‌دار، مردم آزاده‌ای که با اصطلاحِ قشنگِ “خوش بیایی”، یک‌سینه سپاس را در سینی دل پیش‌کشت می‌کنند.

سال‌ها پیش، (۱۲۹۸خورشیدی) در گذر “ده حسن” ولسوالی “خُلم” (تاش‌قرغان) کودکی به‌نام “عبدالغفار” فرزند ” سلطان” زاده شد که پسان‌ها مردم به او لقب “بابه قِران” دادند.

عبدالغفار و به تعبیر خودش “خاک عبدالغفار” در ۱۲ سالگی نزد زنده‌یاد “محمد حکیم” تنبور نواز، نواختن دمبوره را فرا گرفت و سپس به‌آوازخوانی محلی رو آورد.

خوب توله می‌نواخت و در محافل خوشی تاش‌قرغانیان، به هنرنمایی می‌پرداخت و در ازای اجرای هر آهنگی یک قِران می‌گرفت که با آن می‌توانست یک قُرص نان بخرد.

می‌گویند وجه تسمیه‌ی بابه قِران هم، گرفتن یک قِران، از بهر خرید نیم قُرص نان بوده‌است.(چه مناعتِ نفسی)

او بسیار درویش‌صفت و مهربان بود؛ اما مردی بوده سخت کاکه و آزاده.

افزون بر آوازخوانی، ترانه‌سُرا و آهنگ‌ساز معروفی بوده و از سرآمدان سبکِ ” قطغنی” و “شیروشکر” در شمال کشور دانسته می‌شود.

هنرمندان بسیاری در افغانستان، تاجیکستان و ایران آهنگ‌های بابه قِران را با موسیقی سنتی و مُدرن خوانده‌اند.

آهنگ‌هایی مانند: دخترک مزاری، بیابیا جانانه+زودتر برای ازخانه+ به‌کلکای نازکت سوزن‌ و انگشتانه، از دور و می‌نمایی+خنده کده می‌آیی+نقشت کشم به‌دیوار+ ظالم‌جان از کجایی، از ساخته‌های اوست.

سرانجام این هنرمند بی‌همتای محلی‌خوان که پسان‌ها نابینا نیز شده بود، به‌یک روایت در قوس ۱۳۶۷ و به‌روایت دیگر در سال ۱۳۷۸ خورشیدی به‌گونه‌ی گُم‌نام در ناداری درگذشت و تا اکنون گورش نامعلوم است.

جاویدفرهاد

مدیر خبرگزاری
کابل ۲۴ یک خبرگزاری مستقل است، راوی رویدادهای تازه افغانستان و جهان در ۲۴ ساعت شبانه‌روز. کابل ۲۴ در بخش‌ بازتاب‌ خبرهای تازه، تهیه‌ گزارش‌، ارائه تحلیل‌های کارشناسانه و حمایت از حقوق انسانی همه مردم افغانستان به ویژه زنان و اقلیت‌ها، و تقویت‌ و ترویج آزادی‌های اساسی و انسانی فعال خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *