«تنها یک سال پس از خروج آمریکا از افغانستان، این کشور عملا تصویری تیره و تاریک را از خود نشان میدهد. در این چهارچوب جدای از مردم افغانستان و رنج هایی که میکشند، خطر توسعه تروریسم مهمترین تهدیدی است که اکنون افغانستان با آن مواجه است.
نباید فراموش کرد که کشورهای غربی و مخصوصا آمریکا اکنون بدون چشم و گوش در افغانستان هستند و همین مساله میتواند تهدیدات تروریستی گسترده ای را برای آن ها در ماه ها و سال های آتی به همراه داشته باشد».
لُسآنجلس تایمز در گزارشی با توجه به سالگرد برقراری مجدد حاکمیت طالبان بر افغانستان پس از عقبنشینی نیروهای آمریکایی از این کشور در ماه آگست سال 2021 میلادی، به طور خاص سعی کرده به بررسی این پرسش بپردازد که افغانستانِ کنونی چه وضعیتی دارد؟
این روزنامه آمریکایی به این نکته اشاره کرده که جدای از وخیم تر شدنِ وضعیت زندگی روزانه مردم در افغانستان، نکته نگران کننده تر به ویژه برای کشورهای غربی، اوج گیری قابل توجه فعالیت هایگروه های تروریستی در خاک افغانستان است که این مساله می تواند در ماه های آینده به طراحی و وقوع حملات مرگبار تروریستی در کشورهای غربی نیز ختم شود.
در واقع، تروریسمِ جاری در افغانستان در مقایسه با گذشته، پختهتر و البته در هماهنگی بیشتر با دیگر سازمان های افراط گرا و تروریستی قرار دارد که این مساله حامل تهدیداتی جدی به ویژه برای پایتخت های غربی خواهد بود.
لس آنجلس تایمز در این رابطه می نویسد: «یک سال پس از خروج نیروهای امریکایی از افغانستان، این کشور عملا به مکانی به مراتب خطرناک تر در مقایسه با گذشته تبدیل شده است. طالبان اکنون حاکم بر این کشور است و به شدت با مخالفان خود در داخل افغانستان برخورد می کند. با این حال، اضافه بر اینکه جامعه و اقتصاد افغانستان عملا در آستانه فروپاشی است، این احتمال که این کشور بار دیگر به مامنی برای تروریست ها و گروههای افراطی و خشن تبدیل شود، افزایش پیدا کرده است.
به گزارش کابل۲۴، همزمان با قدرت گیری مجدد طالبان به عنوان بازیگر اصلی و مسلط در عرصه حکمروایی افغانستان در اواسط ماه آگوست سال گذشته میلادی و البته حضور و قدرت گیری مجدد القاعده در این کشور، وضعیت در افغانستان عملا رو به وخامت حرکت کرده است.
باید توجه داشت که افغانستان یک شبه به یک دولت ورشکسته که در آن گروه هایی نظیر القاعده و داعش میتوانند به طرح ریزی عملیات هایی در غرب بپردازند، تبدیل نشده است. با این حال، مقام های ارشد دفاعی و اطلاعاتی امریکا نسبت به قدرت گیری و تقویت توانمندی های گروه های افراط گرا در گذرِ زمان به شدت نگران هستند.
اینطور به نظر می رسد که حدودا دو سال طول می کشد تا سازمان های تروریستی بتوانند شبهنظامیان مد نظر خود را استخدام کرده، آموزش دهند و به کشورهای خارجی جهت انجام اقدامات تروریستی گسیل کنند. این ارزیابی از سوی “مارک میلی” فرمانده ستاد مشترک ارتش آمریکا و بسیاری دیگر از تحلیلگران نظامی این کشور ارائه شده است.
قبل از حمله پهپادی اخیر نیروهای امریکایی در تاریخ 31 جولای که منجر به کشته شدنِ “ایمن الظواهری” رهبر شبکه القاعده در کابل شد، وی از آزادی های گسترده ای در جابجایی ها و تحرکات خود در افغانستان مخصوصا پس از تسلط طالبان بر افغانستان برخودار شده بود(بر اساس گزارش سازمان ملل متحد).
در نتیجه، الظواهری پیام های ویدئویی زیادی را نیز منتشر می کرد. سازمان ملل متحد گزارش داده افزایش ارتباطات رهبر القاعده تا حد زیادی با تثبیت قدرت متحدان القاعده در چهارچوب حکومت طالبان مرتبط بوده است. البته که کشته شدن رهبر القاعده در افغانستانِ تحت تسلط طالبان نشان می دهد که این گروه عملا بار دیگر و در سایه اوج گیری قدرت طالبان، پایگاه جدیدی را جهت توسعه فعالیت های خود پیدا کرده است.
در اواخر ماه جون سال جاری میلادی، نشریه “وال استریت ژورنال” گزارش داد که “جنرال مارک کوریلا” یکی از فرماندهان سنتکام فاش کرده که ایالات متحده امریکا اطلاعات تایید شده ای دال بر این مساله دارد که گروه های تروریستی اقدام به ایجاد اردوگاه های آموزشی در خاک افغانستان کرده اند.
در این راستا، ایجاد توانمندی های لازم جهت طراحی و اجرای عملیات های تروریستی موفقیت آمیز در خارج، تا حدی زمانبر است و شبه نظامیان نیاز به بازسازی تجهیزات لجستیکی، ایجاد خانه های امن جدید و به روزرسانی تجهیزات ارتباطی و توانمندی های خود در حوزه حمل و نقل و ترابری دارند.
نتیجه نهایی برای گروه هایی نظیر القاعده و یا داعش طراحی و اجرای یک حمله تروریستی خطرناک در خاک غرب و علیه اهداف غربی است. تقریبا برای یک گروه تروریستی غیرممکن است که بخواهد یک حمله تروریستی را در مقیاس حملات 11 سپتامبر سال 2001 تکرار کند.
گروه های افراطی نسبت به تقویت توانمندی های ضدتروریستی کشورهای غربی آگاه هستند. از این رو امکان دارد که حملات سازماندهی شده احتمالی از سوی آن ها در آینده نیز شبیه به حملات تروریستی باشد که در سال های 2004 و یا 2005 در شهرهای مادرید و لندن اتفاق افتاد.
در قالب این حملات شاهد هدف قرار گرفتنِ زیرساخت های ارتباطی شهرهای مذکور بودیم(به طور خاص متروهای این شهرها). باید در نظر داشت که زیرساخت های ارتباطیِ غیرهوایی، اهدافی نرم و ساده برای تروریست ها هستند و در عین حال می توانند تلفات مادی قابل توجهی را نیز به همراه داشته باشند.
در عین حال از جمله دیگر احتمالاتی که در مورد انجام اقدامات تروریستی مطرح می شود میتوان به حمله به سفارتخانه های غربی اشاره کرد. نمونه این حملات را در سال 1998 در شرق آفریقا از سوی گروه القاعده شاهد بودیم. البته که هدف قرار دادن هتل های غربی نظیر آنچه در حمله به تاسیسات مذکور در جاکارتای اندونزی در سال 2003 و یا اسلام آباد پاکستان در سال 2009 نیز شاهد بودیم، از جمله دیگر اقدامات احتمالی تروریستی هستند که می توانند از سوی گروه های افراطی انجام شوند.
باید در نظر داشت که گروه های تروریستی در مقایسه با سال های گذشته تاکتیک های پیچیده تری را نیز که به طور خاص از فناوری هم بهره مند می شوند در دستورکار قرار می دهند. در این رابطه شاهد هستیم که گروه داعش چیزی با نام “مدلِ طراحِ مجازی” ارائه کرده که بدان معناست که عوامل تروریست در یک کشور از فناوری های کد گذاری شده جهت ارتباط با نیروهای تروریست در دیگر بخش های جهان استفاده می کنند. در اغلب موارد، طراحان و مهاجمان مجازی به صورت آنلاین با یکدیگر دیدار و گفتگو نیز می کنند.
تردیدی نیست که با تبدیل شدنِ مجدد افغانستان به محیطی برای ارتباط گیری ها و افزایش فعالیت گروه های تروریستی، افراط گرایان از قدرت بیشتری در طراحی و اجرای اقدامات تروریستی خود در کشورهای خارجی برخوردار خواهند شد و حتی می توانند افراط گرایان در دیگر بخش های جهان نظیر اروپا را نیز قانع کنند که با آن ها همکاری داشته باشند یا حتی به نمایندگی از آن ها دست به عملیات های تروریستی بزنند.
رهبران طالبان تاکنون بارها و بارها سعی داشته اند تا آمریکا را به دلیل شکست و عقب نشینی تحقیرآمیز آن از افغانستان در ماه آگست سال قبل میلادی(2021) و تبعات بعدی این شکست، سرزنش کنند. در این راستا سخنگوی طالبان “ذبیح الله مجاهد” ادعا میکند که “آمریکا بزرگترین مانع برای حکومت افغانستان جهت پذیرش آن از سوی جامعه بین المللی است. طالبان از زمان قدرت گیری در سال گذشته، قریب به 350 مورد ارتباط گیری با حدودا 30 کشور جهان داشته است. با این حال هنوز نظامِ سیاسی ایجاد شده از سوی آن در افغانستان، از سوی جامعه بین المللی شناسایی نشده است”.
البته که عاقلانه است که مجاهد و رفقایش در آینه نیز به خوبی نگاه کنند. به طور کلی، زندگی در افغانستان برای شهروندان عادی به شدت سخت شده، زنان و دختران از ابتدایی ترین حقوق انسانی خود محروم شده اند و اقتصاد افغانستان نیز عملا فلج شده است.
اضافه بر این ها، تداوم بحران پاندمی کرونا در افغانستان و البته زمین لرزه ای که به تازگی در این کشور اتفاق افتاد و موجب کشته شدن بیش از 1100 نفر و آوارگی هزاران تن دیگر شد نیز عملا بر رنج و مشکلات مردم افغانستان به نحو قابل ملاحظه ای افزوده است.
تنها یک سال پس از خروج آمریکا از افغانستان، این کشور عملا تصویری تیره و تاریک را از خود نشان میدهد. در این چهارچوب جدای از مردم افغانستان و رنج هایی که میکشند، خطر توسعه تروریسم مهمترین تهدید است که اکنون افغانستان را تهدید میکند. نباید فراموش کرد که کشورهای غربی و مخصوصا آمریکا اکنون بدون چشم و گوش در افغانستان هستند و همین مساله می تواند تهدیدات تروریستی گسترده ای را برای آن ها در ماه ها و سال های آتی به همراه داشته باشد.
در جریان نشست امنیتی آسپن در اواخر ماه جولای گذشته، مشاور امنیت ملی جو بایدن رئیس جمهور آمریکا یعنی “جیک سالیوان” اظهار کرد که بایدن از خارج کردن نیروهای آمریکایی از افغانستان در ماه آگوست سال قبل میلادی پشیمان نیست. با این حال، اگر ردپای یک حمله بزرگ تروریستی در کشورهای غربی در افغانستان پیدا شود، امکان دارد که وی تصمیم خود را بار دیگر با دقت مرور کند و هیچ بعید نیست که شدت و سطح فشارها علیه بایدن به حدی افزایش پیدا کند که آمریکا بار دیگر اقدام به اعزام نیروهای نظامی خود به منطقه جنوب آسیا کند»