فلسفه در یونان باستان و سپس در روم بیش از آنکه درگیری با مسایل انتزاعی باشد، اساسا طرحی برای بهتر زیستن بود. با ظهور مسیحیت، وظیفه مهندسی چارچوب و روش زندگی خوب از دوش فلسفه برداشته شد و به آموزههای مسیحیت انتقال یافت. ۱۵ قرن تمام در غرب انسانها هنر زیستن و بهتر زیستن را در آیین مسیح جستجو میکردند.
کابل ۲۴: اما رنسانس (Renaissance) ایتالیا تولد مجدد لوگوس و خردی بود که ۱۵ قرن قبل از رنسانس (رنسانس به معنای تولد مجدد است) هنر بهتر زیستن را یاد میداد. در عصر رنسانس بود که فلسفه و خرد عملی پسامتافیزیکی رواقیون مورد توجه دوباره قرار گرفت.
کتاب روزنگار رواقیگری از جمله کتابهایی است که از سفر ایران با خود آوردم و اکنون نوبت خواندنش فرا رسیدهاست. هرچند در پیشگفتار این کتاب با خط درشت نوشته شده است که: «لطفا این کتاب را نخوانید. این کتاب برای خواندن نیست؛ لازم است این کتاب را زندگی کنید، بنوشید، بپوشید هضم کنید. این کتاب شبیه کتابهای دیگر کتابخانهتان نیست».
فراموش نکنم که مبنای فلسفی CBT یا همان رویکرد رواندرمانی شناختی-رفتاری (cognitive behavioral therapy) نیز فلسفه عملی رواقیون است.
با اینحال چند گامی با مکاشفات آن خواهم بود و احتمالا نکات ارزندهی آن را با شما نیز شریک خواهم ساخت. اما شما پیش از همه به ویدیوی نخستین کمنت مراجعه کرده و فلسفه رواقیگری را بشناسید. آنگاهست که پیریزی شالوده زندگی بهتر بر مبنای خرد عملی پسامتافیزیکی ممکن خواهد شد.
جمشید مهرپور