در باره‌ی فیلم مصری «الملحد»

در ماه گذشته خبری منتشر شد که فیلمی جنجالی به نام ((الملحد))یا«خداناباور» در سینمای مصر تولید شده که مثبت +16سال است که به دلایلِ ارتدادِ جوانی مصری می‌پردازد.

قرار بود ۱۳ اگست روز سه‌شنبه اکران عمومی شود که امروز خبر توقیف و تعلیق فیلم توسط احمد السبکی کارگردان فیلم منتشر شد.

کابل ۲۴: نویسنده فیلمنامه‌ی آن روشنفکر و سناریست مصری «ابراهیم عیسی» است که در حد خود تا به حال به موضوعات جنجالی بسیاری پرداخته است.

داستان از زندگی جوانی به نام دکتر یحیی حکایت می‌کند که فرزند یکی از شیوخ افراط‌گرای مصری است، دکتر یحیی در این مقطع از زندگی‌اش با پدر متعصب خود دچار اختلاف عقیدتی و درگیری فکری می‌شود و تصمیم می‌گیرد بر ضد عقاید پدرش عصیان کند و خداناباوری‌اش را علنا آشکار کند.

شیوخ شهر و اساتید الازهر در جلسه‌ای به پدر دکتر یحیی اعلام می‌کنند اگر پسرت توبه نکند او را به جرم ارتداد خواهیم کشت.

صحنه‌ی زیر که ترجمه می‌کنم دیالوگی از فیلم است که بین دکتر یحیی و مادرش در منزل آنها شکل می‌گیرد:

ایمان مادر یحیی به پسرش می‌‌گوید:

گوش بده یحیی تو پسر منی، مؤمن باشی یا کافر، تو جان منی ملحد باشی یا مرتد، اما برو به آنها دروغ بگو، بگو که توبه و انابه کرده‌ای و مسلمان هستی.

یحیی در پاسخ مادرش می‌‌گوید:

یعنی از من می‌خواهی دروغ بگویم؟

مادر می‌‌گوید:

بله دروغ بگو‌، مگر ما همه‌مان دروغ نمی‌گوییم؟ یکی به خودش دروغ می‌گوید، یکی به مردم، یکی به پیغمبر دروغ می‌بندد، یکی به خدا، یکی دروغ می‌گوید چون می‌ترسد یکی دروغ می‌گوید تا راحت و آسوده زندگی‌اش را بکند، یکی هم دروغ می‌گوید چون دیگران دروغ را باور می‌کنند.

یحیی از مادر می‌پرسد:

و الان من نیاز دارم کدام یک از این دروغ ها را به ایشان[=شیوخ] بگویم؟

مادرش می‌‌گوید:

دروغ بگو تا مادرت نفس راحتی بکشد و پدرت از ارتکاب یک جنایت محتمل خلاص شود، می‌دانی که پدرت آن‌چنان مؤمن است که احتمال می‌رود هر لحظه تو را بکشد!.

در اینجا حافظ پدر یحیی در پشت سر آن‌دو‌ در صحنه ظاهر می‌شود و خطاب به ایمان مادر یحیی می‌‌گوید:

تو داری با او چه می‌گویی؟ هیچکس دیگر نیاز نیست در این خانه با او حرف بزند، بایکوتش می‌کنیم، بیرونش می‌اندازیم و ترکش می‌کنیم تا به خدا و مذهبش برگردد. اینو گفتم مبادا ببینم دوباره با او حرف بزنید.

ایمان مادر یحیی به گریه می‌افتد و با نگاهی ملتمسانه به یحیی چشم می‌دوزد.

یحیی شانه‌های مادر را می‌گیرد و نگاهش را با حالتی مهربانانه متوجه پدرش می‌کند و می‌گوید:

ابو یحیی آیا می‌خواهی پسرت یحیی را بکُشی؟

پدرش حافظ با شدت و تردید به یحیی نگاه می‌کند و با نفرت و سنگدلی آمیخته با نگاهی محبت آمیز با یک لکنتی متوسل به خواندن آیه‌ای از قرآن می‌شود که:

((فی اولادکم عدوا لکم )) یعنی برخی از فرزندان شما دشمنان شمایند.

یحیی نیز با آیه‌ی دیگری از قرآن پاسخ پدرش را می‌دهد که:

((او لو‌کان آباؤهم لا يعلمون شيئا و لا يهتدون)) يعنی:

حتا «اگر پدران ایشان چیزی ندانند و هدایت نشده باشند» چی؟

این مکالمه‌ای است که ابراهیم عیسی امروز پس از اعلام توقیف فیلم، از فیلم «الملحد» منتشر کرد و نوشت:

وقتی رمان((اولادحارتنا))ی نجیب محفوظ را ممنوع کردند او چه کرد؟ آری نوشتن رمان جدید دیگری را شروع کرد. همچنین شرقاوی پس از ممنوع شدن تئاتر((الحسین ثائرا)) چه کرد؟ دست به نوشتن نمایشنامه جدیدش زد.

و هنوز نسل‌ها یکی پس از دیگری، آنها را می‌خوانند و کلمات آنها را جاودانه در وجدان و خرد خود زیسته‌اند.

چرا که هنر قوی‌تر از ممنوعیت و قدرتمندتر از هر فشنگ و گلوله‌ای است، بلکه حتا از مرگ نیز قدرتِ هنر بیشتر است، برای همین اندیشمند و هنرمند می‌میرد اما ایده‌های آنها جاودانه می‌شوند و باقی می‌مانند.

مسعود باب الحوائجی

مدیر خبرگزاری
کابل ۲۴ یک خبرگزاری مستقل است، راوی رویدادهای تازه افغانستان و جهان در ۲۴ ساعت شبانه‌روز. کابل ۲۴ در بخش‌ بازتاب‌ خبرهای تازه، تهیه‌ گزارش‌، ارائه تحلیل‌های کارشناسانه و حمایت از حقوق انسانی همه مردم افغانستان به ویژه زنان و اقلیت‌ها، و تقویت‌ و ترویج آزادی‌های اساسی و انسانی فعال خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *