زنگ‌هایی که به صدا درآمد اما شنیده نشد

در بیستمین کنگرۀ حزب کمونیست اتحاد شوروی، مابین ۱۴ تا ۲۵ فبروری ۱۹۵۶ که حدود سه سال و نیم پس از مرگ جوزف استالین برگزار شد، رهبر وقت شوروی گفت:« دروارزه‌ها را ببندید»، و بعد در میان بهت و حیرت رهبران و هیات‌های نمایندگی احزاب کمونیست از سراسر دنیا از حقایق ناگفته گفت.

کابل۲۴: از خیانت‌ها به آرمان کمونیست، از حکومت وحشت استالین، از تصفیه بر سر قدرت با اتهام مزدوری دشمن، از دادگاه‌های فرمایشی، از بلوف عدالت و مساوات و اشتباهات بزرگ در جنگ که به بهای خون هزاران روس تمام شده بود و در نهایت هشدار داد که اگر فکری نکنند، سقوط نزدیک است.

خروشچف در آن کنگره گفت:

«…استالین به جای همه عمل می‌کرد و به هیچکس اعتماد نداشت. او از هیچکس مشورت نمی‌گرفت همه چیز به مردم در پرتو این نور کاذب نشان داده می‌شد. چرا؟ برای اینکه استالین را هالۀ شکوه در برگرفته بود.

… برخلاف حقیقت تاریخی. نه استالین، بلکه کلیت حزب، دولت شوروی، ارتش قهرمانمان، رهبران با استعداد و سربازان شجاعش، همۀ ملت شوروی – اینها کسانی هستند که پیروزی را در جنگ میهن پرستانۀ بزرگ به ارمغان آوردند.

…رفقا! کیش شخصیت فردی به چنین اندازۀ غول‌آسایی رسید، بیشتر به این خاطر که استالین خودش از تجلیل شخصیتش حمایت می‌کرد.

چاپ ۱۹۴۸ از بیوگرافی کوتاه او را، که سراپا چاپلوسی مفتضحانه است، خودش شخصاً ویرایش و تایید کرده‌است. او جاهایی را که فکر می‌کرد ستایش خدماتش به قدر کافی نبوده را خط می‌کشید…

اینجا چند مثال نزد من است که این کار استالین را نمایان می‌کند و به دست خط خود استالین است: “قوۀ هدایت حزب و کشور رفیق استالین بود.” این را خود استالین نوشته! و اضافه کرده: “اگرچه او وظایف خود را به عنوان رهبر مردم با مهارتی تمام و کمال انجام داد، اما استالین هرگز اجازه نداد که ذره‌ای غرور، فریب یا خودستایی وارد کارهایش شود.” کجا و کی یک رهبر اینگونه خود را ستایش کرده است؟

…..رفقا! کیش شخصیت مسبب تخلف آشکار از دموکراسی حزبی، مدیریت عقیم، انواع انحرفات، لاپوشانی کمبودها، و وارونه جلوه دادن واقعیات بود. ملت ما در آن دوران، چاپلوسان و متخصصان خوش‌بینی کاذب و فریبِ بسیاری را تحویل دنیا داده است».

بهت و‌حیرت حاضران را دربرگرفته بود. گفته‌اند که کسی از حضار، خطاب به خروشچف فریاد زد:« تو آن وقت کجا بودی» و وقتی خروشچف چندبار با نهیب پرسید این صدای چه کسی است و پاسخی نشنید، گفت:« همانجایی که تو الان هستی». این پرسش و نهیب در هیچ‌جای صورتجلسه نیامده است و ظاهرا ساخته پرداخته موافقان خروشچف است اما قدر متیقن می‌دانیم که هرچند در زمان او اصلاحاتی صورت گرفت، از عده بیشماری اعاده حیثیت شد و زندانیانی آزاد شدند اما افول قدرت خروشچف از همان زمان شروع شد.

برژنف و دستگاه اطلاعاتی و امنیتی به تدریج عرصه را بر خروشچف تنگ کردند، شایعات مشمئزکننده‌ای علیه او و خانواده‌اش ساختند و در سالهای آخر او را عملا تحت نظر و حصری غیرملموس قرار دادند. سرانجام از قدرت کنارش زدند و حتا مراسم تدفین او غیررسمی و در شرایطی به شدت امنیتی اتفاق افتاد.

گورباچف نقل‌قول‌های بیشماری از فاش‌گویی خروشچف را چاشنی برنامه اصلاحی پروستریکا و گلاسنوست کرد اما آن زمان دیگر شاهدمثال از اولین پیشگوی سقوط شوروی هم فایده‌ای نداشت.

شاید حتا اگر فرصت اصلاح در اختیار خروشچف نیز قرار می‌گرفت و به قول او انقلاب به سمت منویات واقعی لنین پیش می‌رفت هم بیماری مزمن کشور شوراها درمان نمی‌شد، بقول ساخارین :

مشکل چیزی بیش از استالین بود، مشکل در آن :« هراس مزمن» ی بود که در تاروپود رفقا تنیده شده بود و شمایل پرستی را جایگزین همه آرمان‌هایشان کرده بود، چنانکه خروشچف نیز تلویحا معترف بدان بود و گفته بود:

وقتي استالين بگويد:”برقص”، آدم عاقل مي رقصد!

🔸امروز سالمرگ نیکیتا خروشچف است.

سهند ایرانمهر

مدیر خبرگزاری
کابل ۲۴ یک خبرگزاری مستقل است، راوی رویدادهای تازه افغانستان و جهان در ۲۴ ساعت شبانه‌روز. کابل ۲۴ در بخش‌ بازتاب‌ خبرهای تازه، تهیه‌ گزارش‌، ارائه تحلیل‌های کارشناسانه و حمایت از حقوق انسانی همه مردم افغانستان به ویژه زنان و اقلیت‌ها، و تقویت‌ و ترویج آزادی‌های اساسی و انسانی فعال خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *