۱ـ دیگ به دیگ میگه رویت سیاه! این ضرب المثل گویای حال اردوغان و نتانیاهوست. دو رهبری که ضمن حفظ روابط و همکاری های تنگاتنگ تجاری و سیاسی، در حال یک مناقشەی زبانی دراماتیک هستند.
اردوغان میگوید نتانیاهو با کشتار هزاران فلسطینی، دست هیتلر را از پشت بسته است.
بی بی هم در جواب گفته، قاتل کردهای سوریه و عراق حق موعظەی اخلاقی برای اسرائیل را ندارد.
کابل ۲۴: داوری دربارەی این دعوا دشوار نیست. هر دو دربارەی یکدیگر راست می گویند، اما دربارەی خودشان نە!
۲ـ ده دوازده سال قبل آیندەی خاورمیانە از امروز روشن تر به نظر می رسید. “تقسیم” و “تحریر” به ترتیب نام دو میدان در استانبول و قاهره بودند که بوی ” تغییر ” تقدیر منطقه از آنها به مشام می رسید.
حتی در ایران نومید از اصلاحات هم، گویی متاثر از حال و هوای انقلابی خاورمیانه، در برهەای میدان “تحریم” بە میدان تحریر بدل شد.
این آرزوها امروز به کلی رنگ باخته و طوفان پس رفت دمکراتیک خاورمیانه را درنوردیده است.
اسرائیل که زمانی مستحکم ترین دمکراسی منطقه به نظر می رسید، امروز شاهد حدود دو دهه حکومت شخصی و سرشار از فساد بی بی است.
۳ـ جنگ ویرانگر اسرائیل علیه غزه در حقیقت جنگ نتانیاهو برای بقای شخص خودش است. اگر همین امروز آتش بس شود، فردا نتانیاهو باید در دادگاه و کمیسیون های حقیقت یاب حاضر گردد: هم برای رسیدگی به پروندەی فساد مالی اش و هم اهمال و ناتوانی در پیش بینی و پیش گیری از حملەی هفتم اکتبر حماس.
اردوغان هم وضعیتی مشابه دارد. در هر انتخابات برای فرار از پاسخ دادن به سوالات دربارەی اقتصاد رو به افول و اقتدارگرایی و حکومت شخصی رو به گسترش اش، به جنگ افروزی علیه کردها روی می آورد.
اردوغان و نتانیاهو “آقای امنیت ” ترکیه و اسرائیلند و فرمان و دیوان دولت هایشان را در دست دارند.
همانطور که پوتین آقای امنیت و ضامن بقای روسیه است و فرمان جنگ و صلح در دستان اوست.
هر سه رهبر در قسمی قرارداد نانوشته با ملت هایشان از آنها می خواهند به ” زندگی ” شان برسند و سیاست را به اهلش واگذار نمایند.
اهالی سیاست در اینجا خانوادەهای حاکم و الیگارش های نزدیک به حکومت در دزدسالاری های موجود هستند.
ممکن است این سه نفر خط مشی های سیاسی جداگانەای داشته باشند، اما بی گمان در ترکیب ایدئولوژیک و بینش استراتژیک، هم پوشانی های جدی با هم دارند.
همزمان با اسرائیل که جنگی بیرحمانه علیه بیمارستان های غزه راه انداخته، ترکیه نیز مرکز دیالیز قامیشلو را بمباران می کند و نیروگاه های برق و تاسیسات تصفیەی آب را از حیز انتفاع می اندازد.
۴ـ استثنا بودن ژئوپولتیک منطقه به دلیل نفت و اسرائیل حقیقتی محض است. امنیت خطوط انتقال انرژی و اسرائیل جزو خطوط قرمز کشورهای قدرتمند دنیاست.
به خاطر این دو مقوله، هم اشغال گری تحمل می شود، هم دیکتاتوری و برخورد گزینشی با حق تعیین سرنوشت ملت ها به اصلی بدیهی تبدیل شده است.
امریکا از نسل کشی فلسطینی ها در غزه آشکارا حمایت می کند و عملا دست ترکیه را برای حمله به کردها در سوریه و عراق باز گذاشته است.
هر کنش رهایی بخش در منطقه از مبارزات فلسطینی ها گرفته تا تجدید نظر خواهی کردها علیه ترتیبات سایس پیکو و همچنین انقلاب های بهار عربی، حتما نسبت به اوامر و دستور کارهای ژئوپولتیک منطقه، دارای درجات بالایی از آسیب پذیری است.
تکاپوهای دمکراسی خواهانه و برابری طلبانه به آسانی قربانی تسویه حساب های قدرت های منطقه ای و مداخلات هدفمند کشورهای بزرگ می شوند.
با این اوصاف اکنون بهتر می توان به این سوال پاسخ داد: چرا کردها و فلسطینی ها “تنها” هستند!
صلاح الدین خدیو