بایدن در حال دستیابی به امکان توافق امنیتی متقابل آمریکا و عربستان است که شامل عادی سازی روابط عربستان سعودی با اسرائیل میشود مشروط بر آن که اسرائیل امتیازاتی به فلسطینیان اراده دهد که امکان راه حل دو کشور را حفظ نماید.
توماس فریدمن
به گزارش کابل۲۴ به نقل از نیویارک تایمز، هنگامی که هفته گذشته با پرزیدنت بایدن در قصر سفید مصاحبه کردم یادداشت ام درباره آن گفتگو بر روی تلاش او برای ترغیب نتانیاهو به منصرف شدن از اصلاحات قضایی در اسرائیل متمرکز شد.
با این وجود، این تمام آن چیزی نبود که ما در مورد آن صحبت کردیم. بایدن در حال دستیابی به امکان توافق امنیتی متقابل آمریکا و عربستان است که شامل عادی سازی روابط عربستان سعودی با اسرائیل میشود مشروط بر آن که اسرائیل امتیازاتی را به فلسطینیان ارائه دهد که امکان راهحل دو کشور را حفظ نماید.
پس از گفتگوهای چند روز گذشته بین بایدن، جیک سالیوان مشاور امنیت ملی امریکا، آنتونی بلینکن وزیر خارجه و برت مک گورک مقام ارشد کاخ سفید که سیاست خاورمیانه را مدیریت میکند، بایدن سالیوان و مک گورک را به عربستان سعودی فرستاده است. آنان صبح پنجشنبه وارد عربستان سعودی شدند تا امکان نوعی تفاهم امریکا، عربستان سعودی، اسرائیل و فلسطین را بررسی نمایند.
بایدن هنوز برای ادامه راه تصمیم نگرفته، اما به تیمش چراغ سبز را نشان داده تا با محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی رایزنی کنند تا ببینند آیا حصول نوعی توافق امکان پذیر است یا خیر و با چه قیمتی.
حصول چنین توافق چند ملیتیای زمان بر، دشوار و پیچیده خواهد بود حتی اگر بایدن تصمیم بگیرد آن را فورا به مرحله بعدی برساند. با این وجود، گفتگوهای فعلی سریعتر از آن چه فکر میکردم پیش میروند و به دو دلیل مهم هستند.
نخست آن که یک پیمان امنیتی ایالات متحده و عربستان که منجر به عادی سازی روابط بین عربستان سعودی و اسرائیل خواهد شد روابط عربستان سعودی و چین را محدود میسازد که یک تغییر بازی برای خاورمیانه خواهد بود تغییری بزرگتر از پیمان صلح کمپ دیوید بین مصر و اسرائیل، زیرا صلح بین اسرائیل و عربستان سعودی کشور حافظ دو شهر مقدس برای مسلمین یعنی مکه و مدینه راه را برای صلح بین اسرائیل و کل جهان اسلام از جمله کشورهای غول پیکری مانند اندونزی و شاید حتی پاکستان باز خواهد کرد.
دوم آن که اگر ایالات متحده یک ائتلاف امنیتی با عربستان سعودی ایجاد کند به شرطی که روابط خود را با اسرائیل عادی نماید و اسرائیل امتیازات معنی داری را به فلسطینیان بدهد ائتلاف حاکم نتانیاهو متشکل از برتری طلبان یهودی و افراط گرایان مذهبی باید به این سوال پاسخ دهد:
شما میتوانید کرانه باختری را به خاک اسرائیل ضمیمه کنید یا میتوانید با عربستان سعودی و کل جهان اسلام در صلح به سر ببرید، اما نمیتوانید هر دو را با یکدیگر داشته باشید پس کدام گزینه را انتخاب خواهید کرد؟
این وضعیت قطعا بحث و جدل را بر روی میز کابینه نتانیاهو ایجاد خواهد کرد. من دوست دارم قیافه “بزالل اسموتریچ” وزیر دارایی راست افراطی اسرائیل را ببینم که به تلویزیون اسرائیل میرود و به مردم اسرائیل توضیح میدهد که چرا به نظرش الحاق کرانه باختری و ۲.۹ میلیون ساکن فلسطینی آن برای همیشه به جای عادی سازی روابط با عربستان سعودی و سایر نقاط جهان اسلام به نفع اسرائیل است.
سعودیها به دنبال کسب سه امتیاز اصلی از واشنگتن هستند: یک معاهده امنیتی متقابل در سطح ناتو که ایالات متحده را موظف میسازد در صورت حمله به عربستان سعودی از آن کشور دفاع کند.
دوم موافقت امریکا با برنامه هستهای غیر نظامی عربستان و تحت نظارت ایالات متحده و سوم توانایی خرید تسلیحات پیشرفتهتر امریکایی مانند سیستم دفاع موشکی ضد بالستیک در ارتفاع بالا از سوی عربستان که به طور خاص برای ریاض در برابر زرادخانه موشکهای میان برد و دوربرد در حال رشد ایران مفید خواهد بود.
در مقابل، از جمله امتیازاتی که امریکا از سعودیها میخواهد پایان دادن به جنگ در یمن است جایی که درگیریها در سال گذشته کاهش یافته است.
هم چنین، امریکا خواستار افزایش کمکهای عربستان سعوید به نهادهای فلسطینی در کرانه باختری و هم چنین اعمال محدودیتهای قابل توجه بر روابط رو به رشد خود با چین است.
گزارشهایی که در سال گذشته منتشر شد مبنی بر این که عربستان سعودی در حال بررسی پذیرش رنمینبی چین برای قیمت گذاری بخشی از فروش نفت به چین به جای دلار امریکا است باعث نارضایتی امریکا شد.
با گذشت زمان با توجه به نفوذ اقتصادی چین و عربستان سعودی این امر میتواند تاثیری بسیار منفی بر دالر آمریکا به عنوان مهمترین ارز جهان داشته باشد.
ایالات متحده هم چنین از سعودیها میخواهد که معاملات خود را با غولهای فناوری چینی مانند هواوی که جدیدترین تجهیزات مخابراتی آن در ایالات متحده ممنوع شده کاهش دهند.
این اولین باری است که ایالات متحده یک پیمان امنیتی متقابل را با یک دولت غیر دموکراتیک از زمانی که “دوایت آیزنهاور” رئیس جمهور اسبق امریکا با کوریای جنوبی پیش از دموکراتیک شدن آن کشور در سال ۱۹۵۳ امضا کرد منعقد مینماید، موضوعی که نیاز به تصویب سنا دارد.
نکته مهم آن که سعودیها از اسرائیل برای حفظ چشمانداز راه حل دو کشور تعهد میخواهند روشی که امارات متحده عربی از نتانیاهو خواست تا از هرگونه الحاق کرانه باختری به عنوان بهایی برای توافق ابراهیم صرف نظر کند.
من معتقدم که دست کم سعودیها و آمریکاییها میتوانند و باید چهار امتیاز از نتانیاهو برای چنین پاداش بزرگی یعنی عادی سازی رابطه و تجارت با مهمترین کشور مسلمان عرب بخواهند:
نخست تعهد رسمی برای عدم الحاق کرانه باختری به اسرائیل، دوم عدم شهرک سازیهای جدید یهودی نشین در کرانه باختری و عدم توسعه آن به خارج از شهرکهای موجود، سوم ممنوعیت قانونی شدن پایگاههای اسکان یهودیان و چهارم انتقال بخشی از اراضی فلسطینی نشین از منطقه C در کرانه باختری (که اکنون تحت کنترل کامل اسرائیل است) به مناطق A و B (تحت کنترل تشکیلات خودگردان فلسطین) همان گونه که پیشتر در معاهده اسلو پیش بینی شده بود. در مقابل، تشکیلات خودگردان فلسطین باید توافق صلح عربستان سعودی با اسرائیل را تایید کند.
در حقیقت، تشکیلات خودگردان فلسطین امروز در موقعیتی نیست که بتواند در مذاکرات صلح با اسرائیل شرکت کند. این یک آشفتگی است. فلسطینیان باید دولت خود را بازسازی کنند، اما در این میان وزرای راست افراطی کابینه اسرائیل در تلاش هستند تا جایی که میتوانند بخشهای بیش تری از کرانه باختری را به اسرائیل ضمیمه کنند.
نیاز فوری این است که فورا چنین روندی متوقف شود، اما نه با تکان دادن انگشت دیگری از سوی وزیر امور خارجه امریکا و صرفا بیان این که ایالات متحده تا چه اندازه در مورد شهرک سازیهای اسرائیل “عمیقا نگران” است.
در عوض، بهترین حرکت یک ابتکار عمل استراتژیک بزرگ است که برای همه طرفین به جز متعصبان و افراطیون از تمام طرفین دستاورد مهمی دارد.
تکرار میکنم: هر توافقی ماهها مذاکرات دشوار میان ایالات متحده، عربستان سعودی، اسرائیل و تشکیلات خودگردان فلسطین را میطلبد و موفقیت آن در بهترین حالت نیازمند پیمودن راه دور و درازی خواهد بود.
با این وجود، اگر بایدن تصمیم بگیرد برای آن تلاش کند و ایالات متحده بتواند توافقی را روی میز بگذارد که به شدت به نفع منافع استراتژیک امریکا، به شدت به نفع منافع استراتژیک اسرائیل و به شدت به نفع منافع استراتژیک عربستان سعودی باشد و امیدهای فلسطینیان برای راه حل دو کشور را احیا کند این یک معامله بسیار بسیار بزرگ خواهد بود.