غلام لب‌های گُرده و چهره‌ی استخوانیِ سیاه و خاک‌آلود داشت‌. همیشه پیراهن و تنبان رنگ‌ و رفته به تن می‌کرد و پشتِ گردنش قور زده بود. کابل۲۴: پدرش را در کودکی از دست داده بود و پیشه‌اش شور نخود فروشی در کوچه‌ی شور بازار بود. از کودکی به دلیل چهره‌ی.

سید رضا محمدی، از شاعران برجسته شعر امروز و یکی از منتقدان جوان و نامدار حوزه‌ی ادبی افغانستان و کشورهای حوزه فارسی است. او که از سالیان دور به سرودن شعر آغاز کرده‌است، مدت هاست که به نقد ادبی نیز می‌پردازد و در هر دو بخش، مورد توجه قرار گرفته.

زمستان سال سیزده‌صد و شصت و هشت هجری-خورشیدی بود و با “قهار عاصی” از جاده‌ی “ده‌افغانان” پیاده رّد می‌شدیم. برف دانه دانه می‌بارید بود. کابل۲۴: عاصی شوخ و شَنگ حرف می‌زد و بخار از دهانش بیرون می‌شد، چابک و استوار گام بر می‌داشت، سرش هنگام راه‌رفتن همیشه بلند بود. می‌گفت:.