در گذشته در افغانستان (بهویژه در کابل) “تُنگُر” بهکسی گفته میشد که از سوی خانوادهی عروس با عروس یکجا بهخانهی داماد فرستاده میشد و تا هنگام خو گرفتن عروس بهخانهی شوهر، برای چند روز در کنار وی بهمثابهی خدمتگار باقی میماند.
کابل۲۴: اما این تُنگُر فرستادن، تنها بهخانوادهی عروس خلاصه نمیشد؛ بل هنگامی که عروس پس از مراسم عروسی بهخانهی پدر یا یکی از بستگانش میرفت، تُنگُری همراه وی که معمولن ننو (خواهر کوچک و مجردِ داماد بود) میرفت؛ در حالی که وظیفهی تُنگُرخدمتگزاری به عروس پایوازی شده بود؛ اما خلاف وظیفهی اصلیاش، بهدستور خانوادهی داماد، از کارکرد موبهموی عروس و بستهگانش سخنچینی میکرد؛ یعنی بهدلیل ناهنجاریهای رایج در آن دَور و زمان، از سوی خانوادهی داماد به او مسوولیت نظارت و سخنچینی از کارکرد عروس و بستهگانش داده میشد و بههمین دلیل، خانوادهی عروس از تُنگُر چندان خوشِ شان نمیآمد و او را مزاحم و مُخل اوقات میپنداشتند.
شگفت این است که گونهی پارسی اصطلاح تُنگُر را قندزیان قدیم و بدخشانیان “پسعروس” میگفتند که بسیار قشنگ است.
“شاهبالا” نیز اصطلاح دیگریست که بهکودکی که منوط بهخانوادهی شاه (داماد) است، اطلاق میشود و او کسی است که در کنار شاه، هنگام آهسته برو راه میرود و در زمان کیک توته کردن در کنار داماد و عروس میایستد، معمولن کالایی همرنگ داماد میپوشد و مورد عنایت وی (داماد) است.
جاوید فرهاد