آنها که اهل کتاب و کتابخانه شخصیاند رابطههای خاصی با مفهوم تملک کتاب، موقعیت کتابخانه، چیدمان و خاطراتشان از کتاب دارند و اگر مکافات جابجایی یا مصیبت از دستدادن آن را هم تجربه کرده باشند، این رابطه ابعاد تراژیکتری هم پیدا میکند. کتاب «برچیدن کتابخانهام» اثر «آلبرتو مانگل» از معدود کتابهایی است که به شکل خارقالعاده و با قلمی به شدت زیبا روایتگر این رابطه آدمها و کتابخانههایشان است:
کابل ۲۴: سال ۱۹۳۱ والتر بنیامین جستاری کوتاه و حالا مشهوری درباره رابطه بین کتابها و خوانندگانشان نوشت. نام جستارش را «چیدن کتابخانه ام گفتاری در باب «گردآوری» گذاشت و بیرون آوردن حدود دوهزار کتاب خود از کارتن را غنیمت شمرد تا تأملی در باب موهبتها و مسئولیتهای کتابخوان بودن کند.
یک سال پیشتر، بنیامین جدایی را از سر گذرانده بود و میخواست از خانه سابقشان به آپارتمان کوچک مبلهای اثاث بکشد که قرار بود آنجا به قول خودش برای اولین بار تک و تنها «همچون یک فرد بالغ»، زندگی کند.
آن زمان بنیامین مردی در آستانه چهل سالگی بی هیچ مایملک دارایی خانه یا سرمایه بود. شاید بیراه نباشد که تأملاتش در باب کتابها را عملی به جبران پایان زندگی مشترکش بدانیم.
چیدن و برچیدن دو روی یک میلاند و هردو به لحظات پرآشوب معنا میبخشند. بنیامین مینویسد: «هستی مجموعه دار چنین است، وامانده در جدال میان نظم و بینظمی شاید هم میان چیدن و برچیدن».
بنیامین دریافت که چیدن کتابخانه کاری اساساً پراکندنی و آشفته است. کتابها که از قید و بندشان رها میشوند، روی زمین میریزند یا روی ستونهایی سست تلنبار میشوند و منتظر جایی میمانند که بعدتر برایشان منظور میشود در این دوره انتظار، پیش از آنکه نظم جدید حاکم شود، در گیرودار تقارنها و تداعیها هستند در معرکه مؤانست های ناگهانی و نامنتظره یا مفارقتهای دلخراش.
به قول ،بنیامین از آنجا که کتابخانه آشیانه خاطرات است، چیدنش سریعاً به مناسکی یادافزا مبدل میشود بنیامین مینویسد: «نه افکار،بلکه تصاویر و خاطرات در این حین تداعی میشوند»، خاطرات شهرهایی که بنیامین کتابهایش را در آنها یافت، خاطرات سالنهای حراجی که چند کتاب از گنجینهاش را در آنها خرید خاطرات اتاقهایی متعلق به گذشته که کتابهایش را در آنها نگه میداشت.
کتابی که از کارتن در میآورم در همان لحظات کوتاه پیش از گذاشتن در جای مناسبش ناگهان در دستانم تبدیل میشود به یک نشانه یک یادبود، یک یادگار یک رشته دیانای که میشود با آن جسمی کامل را باز ساخت.
سهند ایرانمهر