پنجمین پیروزی الهام علیاف در آنچه انتخابات نامیده شد، شبیه نسخەی آندرویدی بازی جکیل و هاید بود که تمام داستان حول این دو شخصبت میچرخد.
صد البته این دو در اصل یک نفرند و هاید بخشی از درون دکتر جکیل است که به هیاتی مستقل در آمده است!
کابل ۲۴: چند سال قبل مطابق اسناد فشا شده ویکی لیکس سفیر وقت امریکا در باکو، علیاف را با مایکل کورلئونه مقایسه کرده بود. شخصیتی داستانی در مجموعەی پدرخواندە کە بر جایگاه و کسب و کار پدر در مافیای سیسیل اریکه زده بود.
علیاف که در راس یک الیگارشی خانوادگی فاسد و سرکوب گر قرار دارد، دیکتاتوری غرب گرا محسوب میشود.
خوش پوشی و آراستگی و تسلط بر زبان انگلیسی او را در جایگاه “مستبدی شیک ” قرار میدهد که بری از لفاظیهای ضد غربی و هنجار شکنی های کلامی است.
باارزش ترین دارایی وی البته، ثروت نفت و گاز است که سخاوتمندانه شیر آن را به سمت غرب و اسرائیل باز کرده است.
این مزیتها باعث شده که در موارد متعدد غرب سرکوب سیاسی و فساد مالی وی را نادیده بگیرد.
آذربایجان الهام، بیش از زمان حیدر علیاف قاتل رسانەهای آزاد و صداهای منتقد است و به روایتی در زمینەی آزادی مطبوعات در پایین ترین پلەی جهان ایستاده است.
غرب گرایی علیاف البته به موازات شرق گرایی اوست. وی سبک حکمرانی پوتین را میپسندد و مانند او خصومتی سرسختانه با نهادهای مدنی و حقوق بشری غربی دارد و آنها را به مداخلە در امور داخلی و تلاش برای براندازی متهم میکند.
تمام جمهوریهای مسلمان بجا مانده از شوروی سابق از حیث تبدیل به دیکتاتوریهای خانوادگی مثل همند.
در همەی آنها روند ملت سازی و تاسیس هویت ملی با ماهیت اندک سالار حکومت و الیگارشی های خانوادگی حاکم گره خورده است.
خانوادەی علیاف دستکم از سال 1969 بر مناصب صدارتی آذربایجان تکیه زدەاند.
حیدر علیاف پدر الهام، در مقام کمونیستی مومن، در سال 1983 به مقام نحست وزیری شوروی رسید. یک ارتقاء مرتبەی غیر مترقبه برای تنها فرد مسلمان امپراتوری در تاریخ هفتاد سالەی آن.
علیاف که در آخرین دهەی حیات شوروی جزو حلقەی اصلی رهبران آن بود، همزمان از فعالیت اقتصادی و کسب مال غافل نبود.
یکی از معروف ترین پروندەهای فساد مالی دوران برژنف که البته توسط وی نادیده گرفته شد، مربوط به علیف پدر بود.
در هنگام استقلال آذربایجان در سال 1991 علیاف در جمهوری خودمختار نخجوان در انزوایی خودخواسته به سر میبرد. زمانی که بازی گرگها در دو سال نخست حیات لرزان و لغزندەی آذربایجان مستقل به پایان رسید، در هیات یک نجات دهنده به باکو آمد و قدرت را قبضه کرد.
از آن زمان قدرت در دست این خانواده مانده و در تاریخ نگاری دولتی، حیدر علیاف رسما پدر ملت آذربایجان نامیده میشود.
منازعەی قرەباغ که باعث شعله ور شدن احساسات ملی و برانگیختن حساسیت به چارچوب سرزمینی میشود، به دولت کمک کرده که قسمی آذربایجانی گری را چون هویت ملی در جامعه سردست نماید.
این هویت به طرزی موفقیت آمیز جای هویتهای سابق نظیر شورویایی، مسلمان و تاتار را گرفته و مولفەهای دینی را تضعیف کرده است.
هویت آذربایجانی موصوف که علیف فقید، پدر و بنیانگذار اصلی آن محسوب میشود، مرزهایی مغشوش و نه چندان روشن با پان ترکیسم تبلیغ شده از سوی ترکیه دارد.
در دوران الهام علیاف رابطەی باکو و آنکارا به قدری نزدیک شده که با فرمول ” یک ملت، دو دولت ” از آن یاد می شود.
تدقیق در پیشینەی سیاسی و فرهنگ غالب روسی حاکم بر خاندان علیاف، که حتی گفته میشود ریشەهای قومی کردی دارند، این گمانه را تقویت میکند که مواجهەی آنان با ترک گرایی، تا حد زیادی ماهیت ابزاری دارد و فاقد انگیزەهای فکری و فرهنگی ناب است.
یک ملت، دو دولت، نسخەی ترکی و رقیق شدە فرمول یک کشور، دو سیستم است که از سوی حزب کمونیست چین برای تحصیل وحدت سرزمینی با تایوان و هنک کنگ تبلیغ میشود.
ترکها از منابع انرژی و عمق استراتژیک باکو بهره میبرند و در عوض با حمایت بیچون و چرا از آن، تداوم حکومت علیافها را تضمین و رقبای تاریخی آن نطیر ارمنستان را منکوب مینمایند.
لغو خودمختاری منطقەی قرەباغ و تمرکز زدایی از جمهوری نخجوان و تاکید بر سیستم شهروندی مرکزگرا هم که در سالیان اخیر محسوس است، احتمالا از آثار هم نشینی با اردوغان و تاثیرپذیری از نظام سیاسی ترکیه است.
مخلص کلام این که الهام علیاف جدیدترین نمونەی مستبدان نفتی است کە توانسته روابط خارجی اش را به بهترین نحو سامان دهد و به مدد نفت و گاز از انتقادات سیاسی و حقوق بشری بگریزد.
آیا استبداد نفتی باکو قادر خواهد بود مانند تجربەی کشورهای عرب خلیج فارس، جهت گیری های مصلحت گرا و “روشنگرانه” در پیش گیرد؟
پاسخ به این سوال آسان نیست.
اما به صورت کلی می توان گفت با وجود داشتن منازعات فعال با همسایگان و قسمی جاه طلبی منطقەای کە از قضا با مشروعیت حکومت گره خورده، تحقق آن آسان نیست.
صلاح الدین خدیو