هشت اکتبر با برخی از دوستان درباره غافلگیر شدن اسرائیل کمی حرف زدیم، اینکه اسرائیل یکی از قدرتمندترین کشور استخباراتی در منطقه و شاید در کل جهان، چطور به یکبارگی از زمین، هوا، دریا و شلیک موشکهای حماس مورد حملهی خطرناک قرار گرفت؟ اسرائیل دچار توهم قدرت بود، سازمان ملل امسال شاید سخنرانی قدرتمند اسرائیل بود بیخبر از اینکه در روزهای آینده پس از سخنرانی رویداد مهمی میدهد، به اصطلاح عام نام آن را ” خدازدگی ” مینامند.
کابل۲۴: جدایی از پرداختن به خشونت؛ از کشتن انسانهای بیگناه و تخریب خانهها و مکتبها، شفاخانه، زیرساختهای دولتی دو طرف و جدائی از اینکه پشتیبانی از فلسطین در این یادداشت صورت گیرد، حماس همهی توهمات و زورگوییها، هشدارها، رزمایشهای نظامی اسرائیل و حامیان او را برهم زد و در یک حمله به جهان نشان داد حماسی که شما خیال میکنید، چهرهی دیگری هم دارد.
نتانیاهو را میگویم، تصور این است که انسان وقتی عاقلتر میشود دوراندیش میشود، دست از خشونت و دریدن برمیدارد، دوست میدارد که صلح و آرامش را تجربه کند.
خودخواهی و فرعونیت این آدم آتش جنگ را شعلهورتر ساخت و خودش در دورترين نقطه نشسته و به زندگی لچکری خود ادامه میدهد.
با آنچه که گفته آمدیم هفت اکتبر همانگونه که من و دوستانم را در کابل به فکر عمیق فروبرد چون تا حال هیچگاه از قدرت این چنینی حماس نمیدانستم، خیال میکردم که حماس نیروهایی دارند که بخاطر سرزمين، خودشان را به کشتن میدهند اگر بکشند غازی و اگر کشته شوند شهیدند و به همین خاطر تلفاتی بیشتر دارند. حال فکرم کاملا تغییر کرد، حماس طراحان جنگی و استراتژیستها دارند و دارای قدرت نظامی جنگی از لحاظ دفاع و حمله است.
میدانیم که حمله یک برگ برنده است حتی در جنگ تن به تن کسی که نخست وار را میکند پس از آن اگر لت هم بخورد برنده محسوب میشود. به هر صورت هفت اکتبر نقطهی عطف در خاورمیانه است. پیش از هفت اکتبر و پس از آن نیازمند واکاوی است.
در این تردیدی وجود ندارد که برخی اقدامات خشونتآمیز از سوی حماس نیز صورت گرفته است ولی پیشتر از هفت اکتبر مردم غزه با خشونتهای بیشتر روبرو بودهاند عامل اصلی دست زدن حماس به حمله و مرتکب شدن به نقض حقوق بشر ریشه انتقامجويانه دارد.
هرچند در هفت اکتبر حماس حمله کرده است و اما حقیقت این است که حماس همواره در دفاع بوده است. این حمله نیز برای دفاع است. ایدهی دفاع از خود انگیزه و دلایل مختلف دارد. یکم: رقابت داخلی حماس و فتح یکی از دلایلی اقدام حملهی حماس گفته میشود.
کمرنگ شدن موضوع فلسطین در سالهای اخیر و نيات حماس برای تضعیف ساف و دولت خودگردان فلسطین رهبران حماس و جهاد اسلامی را ناگزير به چنین اقدامی کرده است.
البته که مخالفت حماس با عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل را نمیتوان از نظر دور نگه داشت. انگیزه مخالفت حماس به عادی سازی روابط عربستان و اسرائیل میتواند انگیزه داخلی داشته باشد تا بیرونی.
دوم هم اینکه بازيگران منطقه از جمله ایران و حزبالله نیز مخالف عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل هستند و نقش هر دو بازیگر در ایجاد انگیزه مخالفت حماس برجسته است.
جايگاه عربستان سعودی در میان کشورهای عربی تصمیمات و رفتار سیاست خارجی عربستان بدون تردید نقش برجسته در تغييرات و تحولات منطقه میتواند داشته باشد/دارد.
عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل و تصمیمات عربستان سعودی تبعات سیاسی، اقتصادی و نظامی در منطقه دارد احتمال دارد که با در خطر افتادن منافع کشورها از جمله ایران آنان مشوق و تا حدی هدايت کننده تهاجم باشند و این در حالیست که تا کنون هیچ مدرک از هدايت مستقيم ایران در حمله بدست نیامده است.
گپ آخر هم احتمال نقش روسیه در شدت گرفتن تنشها میان حماس و اسرائیل است. یعنی این احتمال وجود دارد که روسیه در جنگ اوکراین و حمایت همه جانبه غرب از اوکراین در تلاش جبهه دیگر برای امریکا و متحدانش است و هدف آن درگیر کردن امریکا و اروپا در جبهه دیگر است.
روسیه میخواهد که امریکا و اروپا خارج از جنگ اوکراین در جبهههای دیگر دخیل شود و هزینهای بیشتر متقبل شود. این سه دیدگاه میتواند به واقعیت نزدیکتر باشد و گذشت زمان به آن پاسخ میدهد.
در پایان آنچه که مهم است انگیزهی داخلیست، طراحان جنگ، غافلگیری دشمن و سقوط توهم قدرت منطقهای اسرائیل توسط حماس است.
در حال حاضر هرچند حملات اسرائیل گسترش پیدا کرده است و تلفات حماس و مردم غزه بیشتر شده است اما این حماس است که با قبولی تبعات عظیم و خطرات احتمالی دست به حملهی گسترده زد. در یک انتقام سخت و دفاعِ پیش از حملهی اسرائیل پیشقدم شد. برای مدتی از بلند پروازی، خودخواهی، فرعونیت و جرم و جنایت کاست.