هنری کیسینجر، وزیر خارجه پیشین امریکا و مشهورترین دیپلمات امریکایی، چهارشنبه هشتم قوس در ۱۰۰ سالگی درگذشت.
به گزارش کابل۲۴؛ شرکت مشاوره کیسینجر خبر در گذشت این دیپلمات امریکایی را که نقش مهمی در تحولات تاریخی در دوران جنگ سرد داشت، اعلام کرد.
رویکرد ریچارد نیکسون و هنری کیسینجر به رویدادهای جهانی، در چارچوب جنگ سرد و رویارویی با تحاد جماهیر شوروی بود. او از نظریه پردازانی در عرصه سیاست خارجی محسوب میشد که نگاهی «عملگرا» به منازعات و درگیریها سطح بینالمللی داشت.
در حالی که بسیاری از هنری کیسینجر به خاطر نقشش و تجربه گستردهاش در عرصه روابط بین الملل ستایش میکردند، منتقدان او٬ به نقش آقای کیسینجر در حمایت از حکومتهای دیکتاتوری به ویژه در امریکا لاتین اشاره میکنند.
آقای کیسینجر وزیر خارجه وقت ایالات متحده در سال ۱۹۷۳ به همراه له دوک توو، همتای ویتنام شمالی به دلیل توافق برای پایان دادن به جنگ ویتنام برنده جایزه صلح نوبل شدند. اما له دوک تووبه از پذیرش این جایزه خود کرد. به رغم امضای توافق، جنگ دو سال بعد ادامه یافت.
هنری کیسینجر در این دوران در تحولات دیگری همچون جنگ ۱۹۷۳ یوم کیپور بین مصر و سوریه با اسرائیل و همچنین جنگ بین هند و پاکستان در سال ۱۹۷۱ نقش ایفا کرد.
هنری کیسینجر در دوران وزارت خارجه خود نقش مهمی در رخدادهای بزرگ جهانی از جمله خروج آمریکا از جنگ ویتنام، برقراری روابط دیپلماتیک با چین و کاهش تنش با اتحاد جماهیر شوروی برعهده داشت.
ریچارد نیکسون، رئيس جمهور وقت آمریکا در سال ۱۹۶۹، هنری کیسینجر را به عنوان مشاور امنیت ملی خود منصوب کرد.
هنری کیسینجر در این دوران در تحولات دیگری همچون جنگ ۱۹۷۳ یوم کیپور بین مصر و سوریه با اسرائیل و همچنین جنگ بین هند و پاکستان در سال ۱۹۷۱ نقش ایفا کرد.
آقای کیسینجر همچنین در اوج جنگ سرد، طراح اصلی برقراری رابطه آمریکا و چین بود.
او پیش از آغاز جنگ جهانی، در سال ۱۹۳۸ توانست به همراه پدرش که معلم مکتب بود و مادر و برادرش از آلمان بگریزد و به ایالات متحده برود.
کیسینجر اگرچه ابتدا در ایالت نیویارک سکنی گزید، اما به ماساچوست و دانشگاه هاروارد رفت و در حوزه روابط بینالملل از این دانشگاه فارغ التحصیل شد.
او سال ۱۹۸۵ در مصاحبهای گفت: «فکر میکردم که حسابدار بشوم. هیچ وقت فکر نمیکردم که در هاروارد تدریس کنم. حتی خوابش را هم نمیدیدم که وزیر خارجه ایالات متحده بشوم.»
هنری کیسینجر جوان هنگامی که در کلاسهای شبانه دبیرستان درس میخواند در یک کارخانه تولید فرچه اصلاح کار میکرد. پس از اتمام لیسه وارد رشته حسابداری در سیتی کالج نیویارک شد، اما قبل از فارغالتحصیلی به سال ۱۹۴۳ وارد ارتش شد.
او در ارتش با اولین استاد خود آشنا شد، فریتز کریمر پناهنده آلمانی و دانشمند علوم سیاسی که او را متقاعد کرد به هاروارد برود، جایی که در سال ۱۹۵۰ مدرک کارشناسی و در سال ۱۹۵۴ نیز دکترای خود را گرفت.
«سلاحهای هستهای و سیاست خارجی» (۱۹۵۷) اولین کتاب پروفسور جوان بود، اثری درباره چگونگی انطباق سلاحهای جدید و فوق مخرب با الزامات دیپلماسی که عرصه سیاست خارجی را متحول کرد.
جاهطلبیهای کیسینجر فراتر از دانشگاه بود. او برای اندیشکدهها مقاله مینوشت و در شورای امنیت ملی و وزارت امور خارجه آمریکا در زمان روسای جمهور جان اف کندی و لیندون جانسون، سمت مشاور را به عهده گرفت.
کیسینجر در سال ۱۹۶۸ از نیکسون حمایت کرد که این امر برای او منصب مشاور امنیت ملی کاخ سفید را به ارمغان آورد.
اما در اواخر سال ۱۹۷۳، با درگیر شدن نیکسون در رسوایی واترگیت که منجر به پایان ریاست جمهوری او و استعفای ویلیام راجرز از سمت وزارت خارجه امریکا شد، کیسینجر سکان دیپلماسی آمریکا را در دست گرفت و این سمت را تا ژانویه ۱۹۷۷ پس از شکست فورد از جیمی کارتر در انتخابات ریاست جمهوری حفظ کرد.
او در یک رخداد بیسابقه که حاکی از نفوذ مطلقش بود، به مدت دو سال همزمان مشاور امنیت ملی و وزیر امور خارجه بود که طی این مدت توانست ایده «تنشزدایی» با بلوک شرق را پیش ببرد.
او با این که سالها در کابینه روسای جمهور امریکا نبود، اما هیچگاه فرصت مشاوره به کاخ سفید را از دست نمیداد به طوری که همواره از پنتهاوس خود در منهتن به واشینگتن در رفت و آمد بود.