چراغ‌های سبز پنهان و پیامدهای آشکار

کانال ۱۲ اسراییل می‌گوید که اسراییل با چراغ سبز امریکا، عملیات نظامی را در خاک قطر انجام داده است و ترامپ هم پس از آنکه نخست‌وزیر قطر فاش کرد که امریکا ده دقیقه پس از تجاوز اسراییل به مقامات قطری خبر حمله اسراییل را داده‌است، گفت: ویتکاف به قطری‌ها خبر داد اما خب کار از کار گذشته بود!

کابل ۲۴: وقتی در میانه‌ی مذاکرات حساسی که با اطلاع آمریکا و در خاک هم‌پیمان این کشور بوده، امریکا به اسراییل اجازه می‌دهد به میزبان یا شریک گفت‌وگو حمله کند، اتفاقی ساده رخ نداده‌است؛ این حرکت معماری دیپلماسی را از بنیان سست و بار دیگر الگویی غیرمتعارف را بادآوری می‌کند: «اطلاع قبلی» قدرت بزرگ به‌جای «اجازه رسمی»، اما در عمل همان معنای چراغ سبز.

این پدیده البته مسبوق به سابقه است.در ۱۹۸۱، اسرائیل نیروگاه اوزیراک عراق را بمباران کرد؛ امریکا آن‌زمان نیز به شکل رسمی اجازه نداده بود، اما بسیاری می‌دانستند که سکوت واشینگتن چراغ سبزی ضمنی بود.

چند روز پیش از حمله صدام حسین به کویت، او در بغداد با اپریل گلسپی، سفیر وقت ایالات متحده در عراق، دیدار کرد. در آن جلسه، صدام از نارضایتی‌اش نسبت به سیاست‌های کویت در اوپک و مرزهای نفتی گفت و تهدیدهایی ضمنی کرد.

پاسخ گلسپی طبق صورت‌جلسه‌ای که بعدها منتشر شد این بود که: «ایالات متحده در مناقشات عربی-عربی موضعی ندارد و به اختلافات مرزی شما دخالت نمی‌کند.» صدام هم این جمله را به‌مثابه چراغ سبز تعبیر کرد.

در ۲۰۰۷، حمله به سایت هسته‌ای سوریه نیز با سطحی از هماهنگی اطلاعاتی امریکا صورت گرفت. در دهه‌ی اخیر، ده‌ها عملیات اسرائیل در سوریه همواره با نوعی «deconfliction» میان مسکو و واشینگتن همراه بوده‌است.

الگوی همه این موارد یکی است: حمله یک‌جانبه، اطلاع به قدرت‌های بزرگ برای جلوگیری از برخورد ناخواسته، و سپس هزینه‌دادنِ میزبان یا طرف ثالث.

منطق پشت این رفتار روشن است. از نگاه اسرائیل، این اقدامات سیگنالی است به رقبای منطقه‌ای که خطوط قرمز امنیتی‌اش را جدی بگیرند. از منظر آمریکا، اطلاع قبلی راهی است برای کنترل ریسک و مدیریت پیامدها، بی‌آنکه مسئولیت مستقیم پذیرفته شود. و برای میانجی یا میزبان، نتیجه اغلب یکسان است: فرسایش اعتماد به بی‌طرفی و امنیت مذاکرات.

پیامدهای این کار فراتر از یک حمله‌ی نظامی محدود است. نخست اینکه ظرفیت میانجیگری تضعیف می‌شود. وقتی قطر که در سال‌های اخیر نقش فعال میانجی در پرونده‌های افغانستان، یمن و فلسطین ایفا کرده‌است، مورد حمله قرار می‌گیرد، پیام به دیگر کشورها این است که میزبانی مذاکرات بدون هزینه نخواهد بود.

دوم، مخالفین در طرف مقابل تقویت می‌شوند؛ آنان که پیش‌تر هم به دیپلماسی بدبین بودند، اکنون شاهد نقض حاکمیت میزبان‌اند و دلیلی تازه برای مخالفت دارند.

سوم اینکه، قواعد حقوق بین‌الملل بار دیگر بی‌اعتبار می‌شود. حمله به خاک کشور ثالث بدون رضایت آن، نقض آشکار حاکمیت است، اما با چراغ سبز ضمنی قدرت بزرگ، به یک «واقعیت تحمیل‌شده» بدل می‌شود.

از نظر روابط بین‌الملل، این وضعیت یک تناقض جدی می‌سازد. قدرت‌های بزرگ مدعی‌اند دیپلماسی تنها راه‌حل پایدار است، اما با سکوت یا همراهی پنهان، در عمل میز مذاکره را ناامن می‌کنند. نتیجه آن می‌شود که ایجاد بستر گفت‌وگو ناممکن‌تر می‌شود، اعتماد به میانجی‌ها فرومی‌ریزد و امکان تشکیل ائتلاف‌های جدید علیه چنین رویه‌هایی افزایش می‌یابد.

راه‌حل ساده‌ای برای رفع این وضعیت وجود ندارد و ظاهرا در دنیای امروز این وضعیت تبدیل به رویه آمریکا شده است، با این حال چند نکته روشن است.

نخست اینکه میانجی‌ها باید خطوط سرخ امنیتی خود را از پیش تدوین کنند: تضمین‌های چندجانبه، مکانیسم‌های واکنش فوری، و شفافیت درباره اطلاع‌رسانی‌ها. دوم اینکه قدرت‌های بزرگ باید میان «اطلاع برای جلوگیری از تصادم» و «چراغ سبز سیاسی» مرزبندی شفاف بگذارند؛ در غیر این صورت اعتبارشان در میانجیگری جهانی آسیب می‌بیند و دست آخر اینکه میزبانان آینده مذاکرات باید بدانند بدون سازوکارهای حفاظتی جمعی، امنیت‌شان قربانی بازی‌های ژئوپولیتیک خواهد شد.

در نهایت، چراغ‌های سبز پنهان شاید در لحظه یک بحران را مدیریت کنند، اما در بلندمدت هزینه‌ای به مراتب سنگین‌تر دارند: فرسایش اعتماد به دیپلماسی، عادی‌سازی نقض حاکمیت و تقویت منطق زور بر منطق گفت‌وگو. این همان نقطه‌ای است که روابط بین‌الملل از مسیر بازسازی به سمت تکرار بحران‌ها می‌لغزد.

کابل ۲۴ یک خبرگزاری مستقل است، راوی رویدادهای تازه افغانستان و جهان در ۲۴ ساعت شبانه‌روز. کابل ۲۴ در بخش‌ بازتاب‌ خبرهای تازه، تهیه‌ گزارش‌، ارائه تحلیل‌های کارشناسانه و حمایت از حقوق انسانی همه مردم افغانستان به ویژه زنان و اقلیت‌ها، و تقویت‌ و ترویج آزادی‌های اساسی و انسانی فعال خواهد بود.