نخست وزیر پاکستان با تاکید بر اینکه پیروزی امریکا در جنگ افغانستان غیرممکن بود نوشت که این کشور برای پوشاندن محاسبه غلط راهبردیاش در افغانستان تفصیرها را به گردن پاکستان میاندازد.
به گزارش کابل۲۴،عمران خان، نخست وزیر پاکستان در نوشتاری برای واشنگتن پست آورده است: ” امروز در حالی که افغانستان در یک تقاطع قرار گرفته ما باید برای پیشگیری از یک جنگ خشونت آمیز دیگر در آن کشور به جای تکرار بازی اتهام زنی گذشته چشم به آینده داشته باشیم.
از سال ۲۰۰۱ مکررا هشدار دادم که پیروزی در جنگ افغانستان غیرممکن است و افغانها با توجه به تاریخشان هرگز حضور طولانی مدت نظامی خارجیها را قبول نخواهند کرد.
حتی یک طرف خارجی نظیر پاکستان هم نمیتواند این واقعیت را تغییر دهد. نباید پاکستان را از بابت نتیجه جنگ در افغانستان و شکستهای امریکا مقصر دانست و باید با هدف اجتناب از یک درگیری دیگر به جای چسبیدن به بازی اتهام زنی به آینده چشم دوخت.
مطمئنا پاکستان را نمیتوان از بابت این حقیقت که بیش از ۳۰۰ هزار نیروی امنیتی به خوبی آموزش دیده و تجهیز شده افغانستان دلیلی برای جنگیدن با نیروهای مجهز به سلاح های سبک طالبان نیافتند، مقصر دانست. مشکل زیربنایی، ساختار دولتی در افغانستان بود که از دید افغانهای عادی فاقد مشروعیت تلقی میشد.
در جریان نشستهای استماع اخیر کنگره امریکا درباره افغانستان اشارهای به فداکاریهای پاکستان به عنوان همپیمان آمریکا در جنگ علیه تروریسم طی دو دهه نشد، در عوض ما را از بابت شکست آمریکا مقصر خواندند.
متاسفانه دولتهای متوالی در پاکستان بعد از ۱۱ سپتامبر به دنبال راضی کردن امریکا به جای اشاره به خطای مربوط به یک رویکرد ارتش محور و حقیقت غیرممکن بودن برد در جنگ افغانستان به دلیل محاسبات غلط آمریکا بودند.
بعد از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ پرویز مشرف، دیکتاتور نظامی پاکستان که به دنبال کسب مشروعیت داخلی و اعتبار جهانی بود، با تمامی درخواستهای آمریکا برای دریافت حمایت نظامی موافقت کرد و این هزینه سنگینی برای پاکستان و آمریکا داشت.
کسانی که امریکا از پاکستان میخواست که به آنها حمله کند شامل گروههایی بودند که در زمان حمله شوروی به افغانستان در دهه ۱۹۸۰ مشترکا توسط سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا و سرویس اطلاعاتی آی.اس.آی پاکستان آموزش دیدند. افغانها به عنوان جنگجویان آزادی که وظیفهای مقدس را اجرا می کردند مورد تحسین قرار گرفتند. حتی ریگان، رئیس جمهور اسبق آمریکا پای مجاهدین را به کاخ سفید باز کرد.
بعد از شکست، شوروی افغانستان را ترک و پاکستان را تحریم کرده و بالغ بر پنج میلیون آواره افغان فرار کرده به پاکستان و جنگ داخلی خونینی در افغانستان را برجا گذاشت. از این خلاء امنیتی طالبان که بسیاری از اعضایش در کمپهای آوارگان افغان در پاکستان به دنیا آمده و آموزش دیده بودند سر بر آورد.
بعد از ۱۱ سپتامبر امریکا بار دیگر نیاز به پاکستان پیدا کرد اما این بار علیه همان عواملی که قبلا ما مشترکا از آنها علیه اشغالگری خارجیها حمایت کرده بودیم. با گذشت زمان اوضاع تغییر کرد و نیروهای مجاهدین سابق یک شبه تروریست اعلام شدند و بعد از حمایت پاکستان از جنگ آمریکا علیه تروریسم گروههای شبه نظامی علیه پاکستان اعلام جنگ کردند.
جنرال پرویز مشرف به واشنگتن پیشنهاد لجستیک و پایگاه هوایی داد، به سازمان سیا اجازه داشتن جای پا در پاکستان داد و حتی چشمش را به روی بمبارانهای پهپادهای آمریکایی علیه پاکستانیهای حاضر در خاک کشورشان بست. برای نخستین بار ارتش ما وارد مناطق نیمه خودمختار حوزه مرز افغانستان و پاکستان شد جایی که قبلا به عنوان زمینه اجرای حملات علیه شوروی مورد استفاده قرار می گرفتند.
از نظر مردم محلی امریکا، مثل شوروی سابق یک اشغالگر در نظر گرفته شد و شایسته همان رفتار بود. بنا براین جنگ افغانستان همانطور که این کشور به عنوان گورستان امپراطوریها خوانده شده، غیرقابل برد بود.
پاکستان هم به عنوان شریک امریکا مطرح شد؛ ما هم گناهکار تلقی شدیم و مورد حمله قرار گرفتیم.
وضعیت با اجرای بالغ بر ۴۵۰ حمله پهپادی آمریکا به خاک ما خیلی بدترشد و ما را تبدیل به تنها کشور در تاریخ کرد که از سوی یک همپیمانش بمباران شد . این حملات منجر به تلفات غیرنظامی عظیم و تشدید هر چه بیشتر احساسات ضد آمریکایی و ضد ارتش پاکستان شد.
در فاصله ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۵ بالغ بر ۵۰ گروه شبهنظامی علیه دولت پاکستان اعلام جهاد کرده و بالغ بر ۱۶۰۰۰ حمله تروریستی علیه ما اجرا کردند.
شبه نظامیانی که از تلاشهای ضد تروریستی پاکستان فرار کرده و وارد افغانستان شدند در ادامه مورد حمایت آژانسهای اطلاعاتی هند و افغانستان قرار گرفتند. پاکستان مجبور شد برای زنده ماندنش بجنگد.
یک رئیس سابق قرارگاه سازمان سیا در شهر کابل گفته بود: این کشور تحت فشار بی وقفه و مستقیم امریکا دارد ترک بر میدارد، اما با این حال آمریکا به درخواست از ما برای دست زدن به تلاش بیشتر در قبال جنگ در افغانستان ادامه داد.
یک سال قبل از آن یعنی در سال ۲۰۰۸ با جو بایدن، جان کری و هری رید که در آن زمان سناتور بودند، دیدار کردم تا به آنها وضعیت خطرناک را توضیح داده و بر بیفایدگی تداوم کمپین نظامی در افغانستان تاکید کنم. پاکستان تا سال ۲۰۱۶ کاملا یورش تروریستها را شکست داد اما در ادامه وضعیت افغانستان بدتر شده و این بازتاب این حقیقت بود که پیروزی در جنگ افغانستان غیر ممکن و این جنگ یک تجربه نظامی بیهوده است.
در افغنستان فقدان مشروعیت یک جنگ طولانی خارجیو وجود یک دولت فاسد و بی کفایت که به عنوان عروسک خیمه شب بازی و بی اعتبار، به ویژه از سوی روستاییان افغان،تلقی میشد، وضعیت را پیچیده ساخت.
یک رویکرد واقعگرایانهتر این بود که خیلی قبلتر با طالبان مذاکره صورت می گرفت و میشد به این ترتیب از شرمساری سقوط ارتش افغانستان و دولت غنی جلوگیری کرد.
اکنون کار دست این است که دنیا وارد تعامل با دولت جدید افغانستان با هدف تضمین صلح و ثبات شود. رهبران طالبان در صورت اطمینان پیدا کردن از دریافت کمکهای انسانی مداوم و کمکهای مورد نیازشان برای اداره موثر دولت دلیل و قابلیت خیلی بیشتری برای پایبندی به وعدههایشان پیدا خواهند کرد.”