وسوسه‌های انسان و مصائب او (۶)

بعد از فلسفه دکارت که معرفت را در شکاف بین ذهن (سوژه) و عین (ابژه) تبیین کرد، این نوع نگاه تکمیل‌تر وتغییر کرد، به‌نظر فیلسوفان ازجمله هگل ،(در فلسفه پدیدار شناسی نیز از دوگانه سوژه وابژه دور می‌شویم)، معرفت با قائل بودن شکاف بین ذهن و عین تحصیل نمی‌گردد.

کابل۲۴: یعنی نمی‌توان عین (ابژه /موضوع شناخت) را چیزی جدا از متفکر و در برابر او تلقی نمود، برای شناختن جهان انسان باید آن را جهان خویش سازد با آن یگانه شود.

گوته که در این فقره همچون هگل فکر می‌کرد، مفهوم بار آوری انسان را تا نقطه مرکزی تفکر فلسفی تکامل بخشید، به نظر وی همه فرهنگ‌های زوال پذیر با گرایشی به ذهنیت محض مشخص می‌شوند، در حالی که همه فرهنگ‌های پیش‌رو می‌کوشند جهان را چنان که هست، به وسیله حالت ذهنی خویش ولی نه جدا از آن درک کنند.

وی شاعر را مثال می‌زند: “مادام که وی (شاعر) تنها این چند جمله ذهنی را بیان می‌کند نمی‌تواند هنوز شاعرش خواند، ولی همین که فهمید چطور جهان را دنیایی خویش سازد و آن را بیان کند آن وقت شاعر است، آن هنگام فرسوده نشدنی است و می‌تواند همواره تازه و نو باشد، در حالی که طبیعت صرفاً ذهنی وی به زودی تهی می‌شود و چیزی برای گفتن ندارد.”

گوته می‌گوید “انسان تا آنجا خود را می‌شناسد که جهان را می‌شناسند؛ وی جهان را فقط در درون خود می‌شناسد و از خویش تنها در داخل جهان آگاه است.

هر عین تازه‌ای که به راستی شناخته شود عضو تازه‌ای در درون؛ می‌زاید.” گوته در کتابش به نام فاوست، شاعرانه ترین و قوی ترین توضیح را درباره مفهوم بارآوری انسانی می‌دهد.

فاوست چنین می‌آموزد که نه مالکیت، نه قدرت. و نه ارضای حسی، هیچ یک نمی‌توانند مفهوم جوی انسان را در زندگی سیراب کنند.

انسان می‌خواهد به زندگی‌اش مفهوم بخشد و این‌همه او را خرسند نمی‌سازد، در این‌همه او جدا از کل و از آن رو ناشاد می‌ماند.

تنها هنگامی که انسان فعالیتی بارآور داشته باشد می‌تواند به زندگیش مفهوم بخشد و در حالی که وی به این ترتیب از زندگی بهره‌مند می‌شود آزمندانه به آن نچسبیده است؛ وی آزمندی برای “داشتن” را واگذاشته به “بودن “خرسند است،

‌می‌خواهد پر شود چون تهی است، می‌خواهد بسیار باشد چون کم دارد جبران ناداری را در بسیاری بودن می‌جوید.

هگل به قاعده ترین و عمیق ترین توضیح را در باره مفهوم انسان بارآور داده است: به نظر وی انسان بارآور کسی است که دریافت‌کننده ‌ی فعل پذیر نبوده بلکه به طور فعال با جهان هم بسته باشد، کسی است که جهان را به طور بار آور درک می‌کند و از این راه آن را جهان خویش می‌سازد. او این مفهوم را بیان زیر خلاصه کرده:
“کسی که می‌خواهد استعدادی را به فعلیت برساند؛ این کار را با برگرداندن خویش از شام امکان به بامداد تحقق به انجام می رساند”

به نظر هگل به ظهور رسیدن همه نیروها استعدادها و قوا تنها با عمل پیوسته امکان پذیر است و نه با تفکر یا دریافت محض.

اسپینوزا نیز اندیشه ای نزدیک به این دارد: به نظر اسپینوزا خوی‌ها به دو دسته تقسیم می‌شوند:

خوبی‌های فعل پذیر (انفعالات، واکنش‌ها) که به واسطه آنها انسان رنج می‌برد و برداشت مناسبی از واقعیت ندارد و خوی‌های فعل گذار (اعمال ،کنش ها) مانند سخاوت و بردباری که در آن ها انسان آزاد و بارور است برای اسپینوزا، گوته، هگل و مارکس انسان تا آنجا زنده است که بار آور باشد و جهان خارج از خویش را در کار تجلی قدرت‌های انسانی ویژه‌اش پذیرا شود، و آن را با این قدرت‌ها دریافت کند.
اگر انسان بار آور نباشد اگر دریافت کننده فعل پذیر (واکنشگر) باشد هیچ است، مرده است.
در این تعابیر و در این فرآیند بار آور انسان ذات خویش را به واقعیت می پیوندد، به ذات خویش باز می گردد که به زبان خداشناسی چیزی جز بازگشت وی به خدا نیست.

به نظر مارکس انسان با اصل حرکت مشخص می‌شود و شایان یادآوری است که وی در این موضوع از عارف بزرگ (ژاکوب بوهم) نقل قول می‌کند؛ اصل حرکت را نه به‌طور افزار واره (مکانیکی) بلکه همچون یک انگیزش، یک حیاتِ خلاق و یک کار مایه‌ی ذاتی باید تلقی کرد؛ عاطفه انسانی برای او” قدرت ذاتی انسان” است، یعنی قدرتی است که پرتوان در راهش تلاش می‌کند .

در همین رابطه، مطلبی از ” دست خط های اقتصادی و فلسفی “مارکس می‌آورم :

“بگذار انسان، انسان باشد رابطه اش با جهان رابطه‌ی انسانی به شمار آید. در این هنگام عشق را با عشق مبادله می‌کنیم و در برابر اعتماد، اعتماد می‌ستانیم.

باید در دیگری شور و شوق بر انگیزی، تا او را به سوی خود جلب کنی. هر یک از روابط ما، با انسان، و با طبیعت باید روشن کند که ما خواستار چه چیز هستیم و در زندگی فردی واقعی چه می‌جوییم.

مصیبت بار و ملال‌آور است که عشق بورزی اما نتوانی در محبوب مهری برانگیزی و دوستی او را به خود جلب کنی.”

ادامه دارد…

مدیر خبرگزاری
کابل ۲۴ یک خبرگزاری مستقل است، راوی رویدادهای تازه افغانستان و جهان در ۲۴ ساعت شبانه‌روز. کابل ۲۴ در بخش‌ بازتاب‌ خبرهای تازه، تهیه‌ گزارش‌، ارائه تحلیل‌های کارشناسانه و حمایت از حقوق انسانی همه مردم افغانستان به ویژه زنان و اقلیت‌ها، و تقویت‌ و ترویج آزادی‌های اساسی و انسانی فعال خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *