مستغانمی؛ از “سیاهی برازنده توست” تا “دلاویز همچون فراق”

احلام مستغانمی بیش‌تر از این‌که در جامعه‌ی عرب‌زبان مخاطب داشته باشد در جامعه‌ی غیرعربی مطرح است‌. او یکی از برجسته‌ترین نویسنده الجزایری‌ست. می‌گویند او نخستین زنی عرب‌زبان است که یک میلیون نسخه کتاب او به فروش رفته است. او سال‌ها پیش رمان ” سیاه برازنده توست “را نوشت و پنج سال بعد به ” دلاویز همچون فراق” رسید. او به سومین رمان‌اش ادبیات عرب را باردیگر به سر زبان‌ها آورد. او در در این رمان فراق را توضيح می‌دهد و از فراق می‌نویسد. این رمان به زبان فارسی توسط عیسا دورقی برگردان شده است.

کابل۲۴: بخشی از کتاب دلاویز همچون فراق ” هیچ فرد جدا شده‌یی نیست، مگر این‌که روزِ فراقِ بزرگ در ذهنِ او حک نشده باشد، روزی که به مقصدی مجهول خروج کرد.

در گذشته ما این شانس را داشتیم که فراق را انتخاب کنیم. امروز فراق، اجباری، خشن و ناگهانی‌ست؛ مانندِ صاعقه به تو می زند؛ و تو را به موجودی بیگانه با خود و بیگانه با دیگران تبدیل می‌کند… فراق نشان می‌دهد که عملی داوطلبانه است؛ اما تصمیمی‌ست که توسطِ یک انسان به تو دیکته می‌شود، سرنوشتِ ناعادلانه از تو ابزاری مطیع در دستِ فراق می‌سازد.

آن فراق که فکر می‌کنیم فرارِ ما به زندگی خواهد بود، از او دروازه‌یی به سمتِ تردید باز است. هر کس می تواند آن‌چه به آن تعلق دارد را ترک کند؛ به‌جز فرار از تنورِ جنگ که همیشه دنبالِ اوست.

اما متوجه خواهد شد برای دیگران به مسائلِ دیگری تبدیل می‌شود، بعضی با او معامله می‌کنند، بعضی از او باج می‌گیرند، و بعضی او را نفرین می‌کنند.

در میانِ آسیابی که او را خُرد می‌کند انتخابِ دیگری ندارد. مگراین‌که شخصیتِ متهم را بپذیرد. باید آن‌هایی که پشتِ سرِِ تو می‌جنگند را توجیه کنی چرا قصدِ رفتن داری و به کسانی که مقصدِ تو هستند بگویی چرا پیشِ آن‌ها آمدی” همانگونه که گفته شد او در اثر رمان ” دلاویز همچون فراق” در اعماق درون انسان سفر می‌کند و با وجود همه‌ی تناقضات که وجود دارد و تلاش کشف دنیای پرشور عشق و عواطف انسانی‌ست.

به معایب سرنوشت‌های پنهانی انسان می‌پردازد همانند ملت عشقِ الیف شافاک اما خیلی متفاوت‌ به موضوعاتی چون عشق، کینه، نفرت، درد، فراق و دیدار، مصائب کشورهای عربی را از خلال آن می‌پردازد.

فراموش مان نشود که این نويسنده پرکار الجزایری در کنار رمان‌های سیاهی برازنده توست، خاطرات من و دلاویز همچون فراق، کتاب‌های چون “آشوب حواس” “دریغا عشق و دیگر هیچ”

“دریغا عشق و دیگر هیچ”. شعر است. نمونه‌ی از این مجموعه ” ای عشق من زمانی غایبانه به دلیلم گذر می‌کنی اشتیاقم به تو دوچندان می‌شود سنگ ریزه‌های پشیمانی، هوای قدم های تو می‌کنند همراه آه های حسرت آلود درد اشتیاق بیدارم می کند و به سوی تو روانه‌ام نظیر قطار شبانه پنجره‌های خاطرات به لرزه درمی‌آیند و شیشه‌های عدم موفقیت عشق زیر قدم‌های سکوت تو گرفتار لکنت زبان می‌شوند مرا جمع نکن از لخته های خونم بر بهار دستانت هراسانم”.

کتاب خاطرات من او نیز یکی از شاهکارهای ادبیات عرب‌زبان است. در خاطرات من مردی به اسم «خالد» اهل الجزایر، خاطرات خود را از دوران زندگی‌اش روایت می‌کند، به ویژه خاطره‌هایی که مربوط به زمان جنگ الجزایر با فرانسه می‌شود.

او در این روایت کشورش را به مادرش و شهر زندگی‌اش را به زن جوانی تشبیه کرده است که خالد عاشق آنهاست. در ادامه ماجرای استقلال الجزایر پس از جنگ با فرانسه با کاربرد این تشبیه‌ها در روند روایت داستان ترسیم می‌گردد.

درباره مستغانمی زن عرب‌زبان و کتاب‌های او هرقدر بنويسم کم نوشته‌ام از بحث دور نروم. او رمان دلاویز همچون فراق را به شکلی در ادامه رمان‌های دیگرش می‌نویسد و همین طریق قصه‌ی مردی که بی‌قرار و بیمار از عشق است را روایت می‌کند مردی که اعتماد خودش را از دست داده و به بی‌تفاوتی رسیده است و در نقش یک قهرمان وارد مکالمه می‌شود.

مستغانمی درباره این رمان نوشته است «این کتاب نوعی حدیث نفس است و معتقدام همه خوانندگانی که به نوعی شبیه من هستند خودشان را در این کتاب پیدا خواهند کرد.»
رمان ” خاطرات من” این نویسنده الجزایری توانست جایزه نجيب محفوظ عربی را به خود اختصاص دهد، مجله‌ فوربس امریکایی در سال ۲۰۰۶ در زمره پرفروش‌ترین نویسندگان زن عرب‌زبان قرار داد و بیش از یک میلیون نسخه فروش داشته است.

نویسنده
صبور بیات، دانش‌آموخته‌ روابط بین‌الملل، نویسنده و روزنامه‌نگار در کابل است. آقای بیات بیش از یک دهه است که برای رسانه‌های مختلف داخلی و خارجی می‌نویسد. از او ده‌ها مقاله در حوزه‌های مختلف در رسانه‌های داخلی و خارجی منتشر شده‌ است.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *