تا حالا از خود پرسیدهاید چرا زبانهای سامی تماما روبه انقراضاند و تنها آثاری از حروف حکاکیشده آنها در موزهها و سنگنبشته و کتیبهها به جامانده و زبان عبری هم صرفا به زبانی قومی و تاریخی و ایزوله تبدیل شده بدون آنکه زایایی زبانی داشته باشد؟
کابل ۲۴: اما زبان عربی توانسته، موجودیت خود را تا امروز به شکلی حفظ کند که با نیم میلیارد گویشور در ۲۵کشور بزرگ دنیا به زبان رسمی تبدیل شود و سال ۱۹۷۳م یونسکو آن را ششمین زبان رسمی جهانی معرفی کند؟
من خود منتقد نظریهی کاملترین زبانم، یا اینکه زبان دینی باعث ارتقای سطح عربی شده باشد! زبانهای عبری و آرامی هم زبانهای کهن دینی بودهاند اما چنان نبالیده و نپاییدهاند که ظرفیت زبان عربی توانست، با تولید آثار و رمان و موسیقی و نمایشنامههایش در سطوح بینالمللی بدرخشد و نوبل و پولیتزر و بوکر و جوایز معتبر جهانی را معطوف به تولید آثار فاخر خود کنند
گسترش و حوزهی نفوذ زبان عربی تا حدی است که فرهنگ معروف آکسفورد به بررسی تأثیر واژگان عربی در دیگر زبانها پرداخته بدین ترتیب که زبان انگلیسی شامل ۹۰۰واژه عربی،فرانسه،۷۰۰، زبان پرتغالی، هزار وامواژه از عربی، و اسپانیایی چهارهزار، و ترکی، ۶۴۵۰ واژه عربی و حتا زبان یونانی حاوی صد کلمهی عربی است.
با تمام پاکسازیهای زبانی و عربیستیزی و عربهراسی، حتا در دههی شصت پروژهی تغییر خط عربی به لاتین از سوی روشنفکرانی چون سعید العقل مطرح شد و آثاری هم مطابق آن چاپ شد، ولی زبان عربی اگر توانسته تا کنون با قدرت دوام بیاورد از اینروست که زبانی صرفاً مبنی بر هویت ارتباطی نبوده، هویت این زبان اشباع فرهنگی آن است.
برای مثال ببینید ارنست رنان از مستشرقان ضد دین فرانسوی که متخصص زبانهای سامی است و از زمرهی صد خاورشناس عاشق زبان عربی میگوید:از عجیبترین شگفتیها اینست که در میان بیابانهای یک ملت کوچ نشین، زبانی ملی جوانه میزند که از تمام رقبای زبان سامی خود پیشی میگیرد، ببینید این مستشرق ملحد، از این زبان بوی دینی استشمام نمیکند بلکه زیبایی جادویی و دقت معانی و سازماندهی خوب ساختارهایش را ستوده و از دوهامر که سامیشناس بود نقل کرده که عرب تنها برای شتر و متعلقاتش ۵۶۴۴ واژه اختراع کرده است، یا معروف است که برای شیر بیش از ۵۰۰واژه دارد، معروف است کسی به ابوالعلا معری توهین کرد و او را سگ خطاب کرد معری گفت: سگ کسی است که هفتاد نام عربی برای سگ را از حفظ نباشد.
البته من معتقدم فراوانی واژگان در یک زبان لزوما به زایایی آن منجر نمیشود بلکه این رشد سرطانی میتواند حاکی از اشباع ناسالم زبانی نیز باشد که تخمگی و فلج زبانی را هم باعث شود.
اما این ولع نامیدن اشیاء و حرص مترادفسازی و تراکم و انباشت تخیلی را نشان میدهد که به یک معدن زبانی بینظیر برای کاربرانش تبدیل شدهاست.
مایا تسنوا، شرقشناس بلغاری پس از آشنایی با زبان عربی گفته بود:
«اكتشفت أنه أصبح لفمي عقل»
یعنی تازه متوجه شدم که دهانم به یک ذهنیت تن گردانده است.
حتا در چالشهای عصر جدید، زبان عربی در برابر هجوم لغات بیگانه، در واژهگزینی و معادلسازی بهتر از زبانهای دیگر عمل کرده، واژگانی چون مکدونالد،فستفود، سوپرمارکت، تلفن، اینترنت، استراتژی، آکادمی، کامپیوتر، تاکسی، پیام، موبایل، فرمت و غیره که با شعار جهانیسازی در قالب کشورها جا افتاد، زبان عربی معادلهای خودش را برای این نوع واژهها به خوبی ارائه داد و کاربردش را تضمین کرد.
امسال هم بنیاد خیریه سلطان بن عبدالعزیز برنامههایش را در ظهران سعودی مواجهه با چالشهای پیش روی زبان عربی و نحوه برخورد با هوش مصنوعی و ترویج نوآوری با حفظ میراث فرهنگی زبان عربی اعلام کرده که موضوع درازدامن مستقلی است که به فرصت دیگر موکول میکنم.
ظرافت شعری و ململ ادبی آن هم که چنان عالمگیر است که شاعران مهجر زمانی که از لبنان و سوریه به کشورهای آمریکای لاتین و اروپا کوچیدند، ثابت کردند که این زبان پوستهی ادب جاهلی خود را فروفکنده و شنل فاخر ادبیات مدرن را به تن کرده است که یک نمونهاش ترجمهی آثار جبران خلیل به بیش از پنجاه زبان دنیا بود.