امروز اول عقرب، روز بزرگداشت «ابوالفضل بیهقی» و روز «نثر فارسی» است اما اکنون که این روز به پایان میرسد، کمتر کسی از اهل افغانستان از چنین روزی یاد کرد. در حقیقت، امروز مشکلات مردم افغانستان چنان زیاد است که دیگر فرصت و حوصلهای برای یادآوری از مناسبتها و شخصیتهای علمی و فرهنگی حوزه ادبی ما باقی نمانده است اما هرچه باشد، بیهقی حق زیادی بر گردن ما فارسیزبانان دارد زیرا وی با یادداشتهای خود، نشان داد که زبان فارسی در هزار سال پیش به اندازهای از پختگی و صلابت رسیده بود که هیچ زبانی در عصر غزنویان نمیتوانست با زبان فارسی رقابت کند.
کابل ۲۴: از عصر غزنویان سخن به میان آمد اما کمتر پیش میآید که از این عصر یاد کنیم اما از کتاب ماندگار «تاریخ بیهقی» حرفی نزنیم. یکی از قدیمیترین و مهمترین منابعی که اطلاعات ذیقیمتی از تاریخ غزنویان به دست میدهد، تاریخ بیهقی است.
بیهقی در سال ۳۸۵هجری قمری در بیهق از توابع خراسان قدیم متولد شد. پدرش از افراد سرشناس بود و بیهقی توانست که در جوانی وارد دربار و دیوان سلطان محمود غزنوی شود.
زمانی که بیهقی وارد دیوان و رسائل غزنویان شد، شخصی به اسم «بونصر مشکان»، صاحب دیوان بود و نویسنده کتاب تاریخ ماندگار بیهقی، قریب ۲۰ سال در کنار مشکان، بسر برد.
بیهقی، نه تنها از نثرنویسان طراز اول عصر خود بود بلکه پس از او نیز کمتر شخصیتی به پای او در نثرنویسی میرسد. البته با این توضیح که هرچند ابوالفضلبیهقی به «پدر نثر فارسی» شهرت یافته است ولی قبل از او نیز آثاری چون «مقدمه شاهنامه منصوری» و «رساله علایی ابن سینا» به نثر فارسی نوشته شده بودند.
القصه این که بیهقی با استفاده از موقعیت خود در دیوان غزنویان، به فکر نگارش کتاب خود افتاد. او تاریخ خود را بسیار ساده، روان و سلیس و در عین حال با دقت و جزئیات غیرقابل وصف، نوشت که بدون مبالغه، کمتر کتاب تاریخی به پای سبک و اسلوب او میرسد.
این کتاب برای ما که اهل افغانستان هستیم، یک مزیت دیگری هم دارد که و آن این که او کتابش را در سرزمینی که اکنون افغانستان نامیده میشود، به رشته تحریر درآورد.
او گاهی در هرات، گاهی در کنار رود هیرمند، روزی در شهر غزنی، باری در بلخ و زمانی هم در قندهار، تا فرصتی فراهم میشد، با قلم و کلک خیالانگیز خود، به یادداشتبرداری میپرداخت که بعدها همین یادداشتها، بخشی از تاریخ بیهقی را تشکیل داد.
بین تاریخنگاران و محققان، مشهور است که تاریخبیهقی در ابتدا، به ۳۰ جلد میرسیده اما براثر حوادث روزگار و شر حاسدان، بخش بیشتر مجلدات آن از بین رفته و اکنون فقط یکپنجم تاریخ بیهقی را در اختیار داریم.
همین مقدار اندک نیز چنان حاوی اطلاعات ذیقیمتی درباره سلسله غزنویان است که مرجع و منبع معتبری برای تمام مورخینِ پس ازبیهقی بوده و هست.
به هر صورت،بیهقی روزگار سلطنت محمود، محمد، مسعود، مودود، عبدالرشید، فرخزاد و ابراهیم غزنوی را درک کرد. سرانجام این شخصیت علمی و فرهنگی حوزه فارسی زبانان در زمان حکومت سلطان ابراهیم در سال ۴۷۰هجری قمری در سن ۸۵ سالگی در غزنی رخ در نقاب خاک کشید.
محمد مرادی