فرناندو دو سانتوس کاروالیو، مردی که با چشمان تیزبین خود استعداد درخشان رونالدو نازاریو، اسطوره بیبدیل فوتبال برازیل، را کشف کرد، این روزها در شرایطی تأسفبار و دشوار روزگار میگذراند.
کابل ۲۴: بیماریای ناشناخته و فلجکننده، او را از نعمت راه رفتن محروم کرده و مشکلات مالی طاقتفرسا، زندگیاش را به ورطهای از سختی و رنج کشاندهاست.
این مرد که روزگاری با اشتیاق و امید، آیندهای درخشان را برای ستارهای جوان رقم زد، حالا در تنهایی و تنگدستی به سر میبرد.
خانواده فرناندو که شاهد وضعیت وخیم او بودند، با امیدی ناچیز به رونالدو روی آوردند. آنها از اسطورهای که روزگاری با حمایت فرناندو به اوج شهرت جهانی رسید، درخواست کمک کردند.
اما پاسخ رونالدو، که حالا نامی جاودانه در تاریخ فوتبال است، ناامیدکننده بود. او با بهانه کمبود وقت، از یاری رساندن به مردی که نقش کلیدی در کشف استعدادش داشت، سر باز زد.
این پاسخ سرد، قلب بستگان فرناندو را شکست و پرسشهایی تلخ درباره وفاداری و قدرشناسی در ذهنها برانگیخت.
داستان فرناندو و رونالدو به سال ۱۹۸۵ بازمیگردد، زمانی که رونالدو کودکی ۹ ساله بود. فرناندو، با تجربه و بینش خود، جرقهای از نبوغ را در حرکات این پسر جوان دید.
او با فراهم کردن فرصتی برای حضور رونالدو در مسابقات دوستانه آکادمیاش، دروازههای موفقیت را به روی او گشود.
این حمایت اولیه، سکوی پرتابی شد که رونالدو را به سوی درخشش در باشگاههای بزرگی چون بارسلونا، رئال مادرید، اینتر و میلان و افتخارآفرینی در تیم ملی برزیل هدایت کرد.
اکنون، در حالی که نام رونالدو در تاریخ فوتبال میدرخشد، فرناندو در سایه فراموشی و سختی روزگار میگذراند. این تضاد تلخ، یادآور شکنندگی روابط انسانی و اهمیت قدرشناسی از کسانی است که در مسیر موفقیت ما نقشی کلیدی ایفا کرد.


