شعر شباهت های ساختاری زیادی با بنیانهای اساسی دین دارد. همهی ادیان بزرگ دارای ساختار مشابه و مشترکی هستند و به همین دلیل به جای نام بردن از یک دین خاص، به شرح شباهتهای بنیانهای شعر و دین م پردازم.
کابل ۲۴: اولین و یکی از مهمترین شباهتهای دین و شعر تخیل است. تخیل یکی از اساسی ترین و پرکاربردترین تکنیکهای زبان و فهم دین به حساب میآید.
در ادیان ابراهیمی قصهی آدم با تخیل شروع میشود؛ آفرینش آدم و حوا از خاک. در این نوشتهی کوتاه فرصت و مجالی برای ارزش داوری نیست ولی میتوان گفت که اگر قصهی خلقت آدم را به مثابهی یک روایت داستانی در نظر بگیریم، یکی از بهترین قصه های تاریخ بشر خواهد بود که در آن نقش خیال (Imagination) به زیباترین شکل ممکن به تصویر کشیده است.
آفرینش آدم از هیچ، قصهی اصحاب کهف، قصهی بهشت و جهنم، قصهی طوفان نوح و…بر بنیان یک تخیل آفرینش گرانه و شکوهمندی استوار اند. البته که دین نام این کار خود را خیال پردازی نمیگذارد و آنرا روایت مو به موی واقعیت به حساب میآورد؛ کاری که آنرا صد البته به شعر شبیه تر میکند.
در شعر نیز، خیال آنچنان شکوهمندانه پر میگشاید که مرز خیال و واقعیت در نوردیده میشود و واقعیت و خیال درهم میآمیزد. ما بعد از خواندن یک شعر زیبا، هیچوقت به غیر واقعی بودن روایت آن و ساختگی بودن قصه اش توجه نمیکنیم.
بنا براین هم در روایتهای دینی و هم در شعر خیال آنچنان رنگ واقعیت را به خود می گیرد که نمیتوان میان خیال و واقعیت مرز کشید و آنها را از هم جدا کرد.
حضور صور خیال در روایتهای دینی- مذهبی و شعر از یکسو و استفادهی استادانه از آن در روایتهای دینی_شاعرانه شباهت دین و شعر را به شکل انکار ناپذیری زیادتر میکند.
شاید بتوان گفت که هم دین و هم شعر هر دو از یک ماده ساخته شده اند، خیال. در مسیحیت خدا هم یکی است و هم سه، هم پدر است و هم فرزند. تی اس الیوت، شاعر و منتقد برجستهی قرن بیستم در سخن معروفی میگوید که هنر شبیه مسیحیت است.
اگر هنر شبیه مسیحیت باشد، مسیحیت نیز شبیه هنر است. این سخن را قطعا میتوان در مورد همهی ادیان دیگر، به ویژه اسلام درست دانست. شاید دلیل اصلی نگرانی اسلام از شعر را در همین مسئله بتوان جستجو کرد.
قران به صراحت میگوید که شعر نیست و پیامبر را از شاعری برائت میدهد. این که قرآن شعر باشد یا نه، خود همین نگرانی قران از شعر بودن یک مسئله را به خوبی روشن میکند و آنهم این که شعر بیش از هر چیز دیگری در نظام هستی به دین نزدیکتر است و هر دو زمام امر قدرتمندی به نام خیال را به دست دارند.
میرحسین مهدوی