در این یادداشت نگاهی گذرا به فهرستی از آثار سید حسين فخری، جنرال دانائی ادبیات انداختهام. هرچند من موفق به خواندن تمام آثار او که در زیر آوردهام نشدم، خواستم از او یادی کنم. جنرالی که کارنامه در ادارهی مهم نظامی دارد و استادی که بیشترین اثر را در چهل سال گذشته خلق کرده و با فساد مبارزه کردهاست.
کابل ۲۴: سید حسین فخری، یکی از نویسندگان برجسته و پرکار افغانستان، متولد سال 1328، از دوران نوجوانی به نویسندگی پرداخت و آثارش از سال 1357 منتشر شد. او به عنوان یک نویسنده پیشگام و تأثیرگذار در ادبیات افغانستان شناخته میشود و در دوران کاری خویش مجموعههایی با ارزش و رمانهای مهمی را خلق کردهاست.
از آثار اولیه آقای فخری میتوان به مجموعه داستانهایی همچون “ملاقات در چاه آهو” (1364)، “اشک گلثوم” (1366)، “گرگها و دهکده” (1368)، و “مصیبت کلنگان” (1369) اشاره کرد که همگی در کابل منتشر شدند. همچنین رمان معروف “تلاش” (1367) نیز یکی از آثار برجسته او بهشمار میآید.
آقای فخری در مهاجرت به پیشاور نیز همچنان به فعالیتهای ادبی خود ادامه داد و مجموعه “در انتظار ابابیل” (1357)، رمان “شوکران در ساتگین سرخ” (1378) و “اهل قصور” (1381) را به چاپ رساند. مجموعه نقدهای او بر داستانهای معاصر افغانستان، تحت عنوان “داستانها و دیدگاهها” (1374) نیز یکی از آثار ارزشمند وی به شمار میآید.
با وجود تمام دشواریهای موجود، او توانست این آثار را به مرحله انتشار برساند و جایگاه خود را در ادبیات افغانستان مستحکم کند. فخری با مجموعه داستان “خروسان باغ بابر” (کابل/1388) نیز موفق به کسب جایزه جلال در بخش ادبیات افغانستان شد، که نشاندهنده توانایی و خلاقیت بیبدیل او در داستاننویسی است.
سید حسین فخری در کنار فعالیتهای ادبی، در تصدیهای مهم دولتی افغانستان نیز وظایف مختلفی انجام دادهاست و به عنوان یک چهره پاک و وطنپرست شناخته میشود. این تعهد به وطن و مردم افغانستان در آثار او نیز منعکس است؛ داستانهای او نه تنها بازتابدهنده واقعیتهای جامعه افغانستان بلکه روایتگر تاریخ پرفراز و نشیب این کشور هستند.
فخری در حملات انتحاری در کابل اعضای خانواده خود را از دست داد، اما با وجود این مصیبت عظیم، او همچنان با صبر و شکیبایی به زندگی و فعالیتهایش ادامه داد. این ویژگیهای شخصیتی پشتکار، صبر و وطندوستی، نشاندهنده عزم و ارادهای قوی است که او را به یک الگوی برجسته برای بسیاری از مردم تبدیل کردهاست.
سید حسین فخری برای ادبیات افغانستان میراثی ماندگار از خود به جای گذاشته است. او با وجود تغییرات و تحولات فراوان و مصروفیت در کارهای دولتی، ادبیات کشور را پربارتر ساخت و همواره به عنوان یک قصهگو و روایتگر برجسته شناخته میشود.
او نمونهای از نویسندهای است که حتی در دشوارترین شرایط نیز از ادبیات و فرهنگ افغانستان حمایت کرده و آن را ارتقاء بخشیدهاست.
من وقتی به آثار ماندگار جنرال فخری میبینم غبطه میخورم. او را به عنوان یک چهرهی منحصر بفرد میبینم که توانسته است انگيزه نوشتن را در من تقویت کند. ما در افغانستان انسانهای متعهد، بیصدا، سنگین و آرام و در عین حال خلاق کم داریم. از سوی دیگر استاد فخری همچنان که یادآوری کردم در تصدیهای مهم دولتی از جمله اداره مبارزه با فساد اداری در کشوری که سالها در بخش فساد اداری مقام اول داشت کارنامه درخشان دارد.
در کشورهای مثل افغانستان پاک بيرون شدن از اداره مبارزه با فساد اداری که تمام دولت را مافیای ساخته بودند در توان دگر جنرالیست که سرش را برای ادبیات و فرزانگی ادبیات سفیده کردهاست. من همیشه او را در نظریات که مینویسم جنرال مخاطب میکنم. دلیلاش که استاد نمیگویم اینکه یک دگرجنرال نظامی میتواند دهها اثر و نقد خلق کند و از ساختار سیاسی دولتی سنتی و قومگرا از ميانِ گرگها با کارنامهی پربار و درخشان سربلند بیرون آید.
نسل جوان و دانشآموخته افغانستان و کسانی که دغدغهی بررسی تحولات و تغییرات سیاسی چهل ساله دارند سراغ انسانهای مثل جنرال فخری بروند. ما در افغانستان انسانهای وطنپرست و متعهد به آرمانها و ارزشهای بلند انسانی کم نداشتهایم و در این میانِ سید حسین فخری از چهرههای الهامبخش و نمونه است.