•ماجرای رحمان کُلنگک

این ماجرا به‌سال‌های دور و درازی در پل‌خمری بر می‌گردد؛ شهری که آن سال‌ها درختانِ اکاسی و سنجدش عطرِ دل انگیزی در “باغِ قهوه‌خانه” پخش می‌کردند و مجنونِ بیدهای لبِ نهرش حسِ لب‌ریز از نشاط به آدم می‌دادند. آن سال‌ها مردی در پل‌خمری می‌زیست، مشهور به “رحمانِ کُلنگک” که بی‌سوادان.

Read More