ژاک لکان، روانپزشک و روانکاوی است که در زمره موثرترین متفکران بر فلسفه جدید به ویژه در فرانسه جای میگیرد. اودر حال بسط و شرح دیدگاه خود است اما این سخنان بر یکی از مستمعین گران میآید شاید بنا بر همان منطق راسل که میگوید:
کابل ۲۴: «گزارش فردی با دانش اندک از حرفهایی که او از يك آدم دانا شنیده است هرگز نمیتواند دقیق باشد زیرا او چیزی را که میشنود به طور ناخودآگاه به چیزی که قادر به فهمیدنش باشد تبدیل میکند»
به هر روی لکان بدون ذرهای خشم، ناظر خشونت و خشم، فرد عصبانی و فحاش ( و نه حتی منتقد) است و وقتی او لکان را مخاطب قرار میدهد، لکان با خونسردی پاسخ میدهد:« درکت میکنم!»( خنده حضار و تشویق لکان)
برتراند راسل در این باره میگوید: «اگر عقیدهای متضاد عقیدۀ شما موجب خشمتان شد، نشانۀ آن است که بهطور ناخودآگاه دلیل خوبی برای طرز فکرتان ندارید. مثلاً اگر کسی پافشاری کند و بگوید دو و دو میشود پنج، بجای خشم، احساس ترحم میکنید، مگر اینکه آنقدر بیسواد باشید که عقیدۀ او باورهای شما را متزلزل کند».
هانا آرنت نیز در نامه خود به کارل یاسپرس مینویسد:
انواع خشونت(فیزیکی و کلامی) دارای یک ویژگی مشترک است:خشونت حماقت نیست بلکه یک ناتوانی کاملا موثق برای فکر کردن است.
خلاصه این دو سخن را سعدی با ملاحت خاص خود چنین گفته است:
دلایل قوی باید و معنوی
نه رگهای گردن به حجت قوی
مرا نیز چوگان لعب است و گوی
بگفتن اگر نیک دانی بگوی
سهند ایرانمهر