محاصرەی کامل غزه، قطع آب، برق، گاز و تلفن و بمباران های هوایی بی سابقه فقط ناشی از خشمی احساسی نیست. یک جنرال ارتش اسرائیل گفته آنچه رخ داده ترکیبی از پرل هاربر و یازده سپتامبر است.
کابل۲۴: ایالات متحده در هر دو مورد وارد جنگ تمام عیار با جاپان و طالبان و القاعده شد. اسرائیل هم برای نخستین بار در نیم قرن اخیر وضعیت جنگی اعلام کرده و به حماس اعلام جنگ داده است.
تل آویو در جنگ جاری با یک معادلەی چند مجهولی مواجه است و برای در پیش گرفتن یک استراتژی مشخص، محذوراتی جدی دارد.
هدف اصلی آنها تضعیف جدی و بازگشت ناپذیر توان نظامی حماس در حدی است که کنترل غزه را از دست بدهد و دولت دوفاکتوی آن سرنگون شود.
تحقق این سناریو مستلزم ورود به نوار غزه و تصرف آنست، امری که در جنگهای گذشته اسرائیل از انجام آن خودداری کرده است.
۱_ اما اگر این جنگ بە سیاق درگیریهای گذشته مختومه شود، اسرائیل علیرغم تفوق نظامی بیچون و چرایش در مقام بازندەی بزرگ قرار میگیرد.
باخت اسرائیل به دلایل زیر خواهد بود:
این جنگ تا همین حالا پرتلفات ترین نبرد تاریخ اسرائیل بوده است. اسرائیل در جنگ های گذشته با کسب دستاوردهای ارضی و منهزم کردن ارتش های عربی، صحنەی نهایی را ترسیم می کرد.
بلافاصله پس از آتش بس تل آویو باید وارد مذاکرات طولانی و نفس گیر تبادل اسرا با حماس شود.
تل آویو در گذشته در قبال یک اسیر، هزار فلسطینی را آزاد کرده است. اکنون که تعداد اسیران بیشتر از صد نفر است، معادلەی یاد شده هم تغییر میکند.
حماس از حالا گفته که بخشی از این اسیران در قبال آزادی تمام زندانیان فلسطینی که حدود شش هزار نفرند، آزاد میشوند.
بقیه احتمالا برای چانهزنی در موضوعات دیگر نظیر کاهش محاصرەی غزه و یا امتیازاتی در اماکن مقدس قدس و …استفاده می شوند.
در صورت آتش بس بدون خلع سلاح حماس، اسرائیل همان کشور قبل از شش اکتبر نخواهد بود. بخش اعظم ابهت نظامی و اطلاعاتی آن نابود میشود و بعد روانی ظرفیت بازدارندگی آن کاهش مییابد.
۲_ سناریوی دوم این است که اسرائیل وارد غزه شده و درگیر یک جنگ فرسایشی چند ماهه گردد.
این سناریو مخاطرات و چالش های خاص خود را داراست.
حماس در سراسر غزه تونل و کمینگاه دارد و زیر زمین غزه را به یک پادگان تبدیل کرده است.
احتمالا از شهروندان و نظامیان اسیر اسرائیلی هم به عنوان سپر انسانی استفاده خواهد کرد.
یک جنگ فرسایشی چند ماهەی پرتلفات از توانجغرافیایی، سرزمینی و استراتژیک سرزمین کوچک اسرائیل بیرون است.
تل آویو جنگهای گذشته را در چند روز و حداکثر یکی دو هفته برده است. جنگ برای تسخیر غزه مانند نبرد بازپس گیری رقه و موصل از داعش که ماه ها طول کشید، خونین و پرتلفات خواهد بود و به ویرانی گستردەی شهر میانجامد.
سیل عظیم آوارگان هم چالشی جدی علیه مصر، اسرائیل و حتی کشورهای اروپایی خواهد شد.
نکتەی مهم دیگر این است که طرف هایی که حماس را برای این حمله تشویق کردەاند، نمی توانند با بی تفاوتی نظارەگر نابودی و یا تضعیف جدی آن باشند.
به طور مشخص ایران برای بالا بردن سطح تنش با اسرائیل و باز کردن جبهەهای جدید نظیر جنوب لبنان تحت فشار قرار خواهد گرفت.
در این صورت احتمال گسترش جنگ و تبدیل آن به نوعی رویارویی مستقیم میان ایران و اسرائیل دور از ذهن نخواهد بود.
چین و روسیه هم که از درگیری غرب در بحران مشتعل خاورمیانه سود میبرند، نفعی در تسویەی نهایی حماس نخواهند داشت.
به همین طریق امریکا و کشورهای حامی اوکراین هم هوادار یک درگیری طولانی در خاورمیانه به بهای قسر در رفتن روسیه از باتلاق اوکراین نیستند.
چالش های فوق الذکر راه را برای گمانەزنی درببرەی سناریوی سوم باز میکند.
۳_می توان تصور کرد که در روزها یا هفتەهای آینده با ابتکار عمل قطر یا ترکیه، حماس تعدادی از گروگان های زن و کودک را آزاد خواهد کرد. اسرائیل هم با آزادی زندانیان زن فلسطینی و کاهش بمبارانها به آن پاسخ خواهد داد.
در مرحلەی بعد ممکن است با حضور نیرویی حافظ صلح و شروطی چون لغو محاصرەی غزە تشکیلات پولیس را حفظ و سلاح های سنگین و نیمه سنگین را واگذار نماید.
در این صورت وضعیتی مشابه کرانەی باختری پیش میآید و راه برای گامهای بعدی در مسیر وحدت جناح هایفلسطینی و احیای گفتگوهای صلح باز می شود.
تحقق هر یک از این سناریوها، منوط به تحولات میدانی و پیش آمدهای سیاسی در منطقه و رویدادهای ریز و درست بسیار است.
صلاحالدین خدیو