زمانهایی که خوابِ خوشی میبینم، اغلب در پروازم. همه چیزهای آزاردهنده از من دورند و من، آسوده در حال اوج گرفتنم. حسی شبیه زمانی که در طبیعت و دور از شهر و آدمهایش هستم.
کابل۲۴: رنج، اصلیترین دغدغه بشر است و آنچه باعث رنج است که دو خصلت « کوچک شمردن» و «گیرافتادن» را به آدمی تحمیل کند. من در آن پروازها، هیچ کرانهای را به رسمیت نمیشناسم و در هیچ خط ومرزی گرفتار نیستم. کوچکی در برابر یک عظمت نامحدود.
اساس زندگی امروز، با رنجی تنیده شده که در آن، با «کوچکی وحقارت و گیرافتادن» در برابر « کوچکها» دایما سروکله میزنید. از نظمهایی که شیئیت شما را هزاران بار در گوشتان میخوانند تا آدمهایی که همهچیزشان آزارت میدهد.
مقیاسها در چنین جایی با «کوچکی» تعریف شده است. بخش اعظم دردهای زندگی ما از تجربه مداوم، محدودیت و حقارت در برابر چیزهای کوچک است و تنها یکجاست که کوچکی به ما احساس آرامش میدهد و آن تجربه «عظمت و وسعت» جایی یا لحظهای بسیار بزرگتر از خودمان است.
راز آرامش نگریستن به وسعت دریا، سینه ستبر کوه یا دشتی بزرگ یا انبوهی درختان یا شنهای طلایی کویر یا رقص باد و نوازش علفزار در این تقابل شیرین کوچکی ما با عظمت آن چیزی است که در برابر ماست، طعمی متفاوت از تقابل با کوچکتر از خودمان.
ادموند برک برای این مناظر و مرایای عظیم و آرامشبخش، نام « امر والا» (sublime)را انتخاب کرده است.
امری تسلیبخش که تمنیات کوچکمان را به ریشخند میگیرد و ما را از تقلای بیهوده خلاص میکند، ابهتی که کوچکی ما را به حقارت گره نمیزند بلکه در شکوه خاموش خود حل میکند تا تجربه پیوستن به کل را التیام زخمهایی کنیم که مواجهه با کوچکی بر روحمان زده است.
سهند ایرانمهر