با سقوط حما و پیشبینی پیشروی آسان مخالفان به سوی حمص، بیش از هر زمان، زنگ خطر برای دمشق به صدا در آمدهاست.
کابل ۲۴: سقوط احتمالی دمشق یک رخداد مهم در طراز منطقه و جهان خواهد بود که بسیاری از معادلات کنونی را تغییر می دهد.
ایران یک متحد کلیدی و قدیمی را از دست میدهد. سوریه از فردای پیروزی انقلاب 1357، بدون حتی یک روز وقفه هم پیمان مصمم و تزلزل ناپذیر ایران بودهاست.
ایران بدون سوریه، لبنان را هم نخواهد داشت و بخش اعظم نفوذ و عمق استراتژیک آن در خاورمیانە را باید از دست رفته تلقی کرد.
برای روسیه هم سوریه بیش از یک متحد قدیمی وفادار است.
این کشور و بنادر آن در دریای مدیترانه پایگاهی برای بازگشت روسیه به خاورمیانه پس از خروج آن در مقطع فروپاشی شوروی هستند.
برای اسرائیل هم در حکم از دست رفتن یک دشمن ضعیف پیشبینی پذیر و مقید به رعایت خطوط سرخ نوشته و نانوشتهاست.
سقوط دمشق چگونه خواهد بود؟
برخلاف غالب تحلیلها، سقوط احتمالی دمشق بیشتر شبیه سقوط کابل در بهار 1992 بدست مجاهدان افغان خواهد بود نه پنجمین سقوط پایتخت افغانستان در تابستان 2021 بدست طالبان.
در اپریل 1992 پس از سیزده سال جنگ داخلی جنگ سالاران اسلام گرای افغان وارد کابل شده و به حیات حکومت کمونیستی تحت الحمایەی مسکو خاتمه دادند.
سه سال قبل از این تاریخ شوروی نیروهایش را از افغانستان خارج کرده بود، اما به حمایتهای کجدار و مریزش از دولت نجیب الله ادامه میداد.
ضعف داخلی روسیه و آغاز روند فروپاشی آن پس از کودتای نافرجام اگست 1991 باعث قطع کامل کمکها به دولت دست نشاندەی کابل شد و فرایند سقوط آن را تسریع نمود.
صد البته در یک پیوند دیالکتیکی، شکست در افغانستان باعث زلزله در امپراتوری اروپایی شوروی گردید و زوال آن را تسریع نمود.
میتوان پبش بینی کرد که در صورت ادامەی روند کنونی و رخ ندادن اتفاقی غیرمنتظره، جهادی های تکفیری با شعار الله اکبر وارد دمشق شوند.
حکومت سکولار و از دید آنان کافر اقلیت علوی را ساقط و مانند مجاهدان افغان سازمان دولت – state – را ویران سازند.
با نابودی سازمانها و تشکیلات اداری خلاء دولت پدید آید و در گوشه و کنار شهر دستجات مسلح مختلف، مقدرات امور را بدست گیرند و کشور دچار جنگ داخلی و بیثباتی گردد.
حکومت خودمختار کردها از بیم خطرات اسلامگرایان، علیرغم فشارهای ترکیه با حمایت غرب به حیات خود ادامه دهد.
اسرائیل هر از گاهی مانند داوری مداخله جو روی تشک کشتی سوریه بیاید و به یکی ضربه و دیگری را از زیر ضرب خارج سازد.
ادراک استراتژیک اسرائیل در سوریەی منهای ایران عمدتا بر مبنای امحای توان راهبردی آن و جلوگیری از بازسازی مجدد و تسلیح بیش از اندازەی گروە های اسلام گرا خواهد بود.
مضاف آن فرصت را برای محاصرەی کامل سرزمینی حزبالله از دست نخواهد داد.
سوریەی پس از اسد سالها مانند افغانستان دهەی نود خواهد شد، تا زمانی که از دل تلفیق پویاییهای داخل و اجماعی مسلط در خارج، دگربار حکومتی مرکزی و مقتدر بوجود بیاید.